شاه عباس يکم در تاریخ 30 دی ماه سال 1007 در باغ چهلستون بهشهر – مازندران درگذشت. او فرزند شاه محمد خدابنده و پنجمین شاه از دودمان صفوی است که بر ایران به مدت بیش از ۴۲ سال حکومت کرد. شاه عباس به معماری، موسیقی، نقاشی و شعر علاقه داشت و میدان نقش جهان، عالیقاپو، بخشهایی از عمارت چهلستون، چهارباغ و پلهای سیوسهپل و خواجو بر روی زایندهرود از آثار بهجای مانده از دوران سلطنت وی هستند. شاه عباس هنگامی به سلطنت رسید که غرب و شمال غربی ایران در تصرف دولت عثمانی بود.
به نوشته دنیای اقتصاد، شاه عباس در ابتدای پادشاهی، برای آنکه خیالش از حمله پیشدستانه امپراتوری عثمانی به قلمروهای ایران آسوده شود، پیماننامه صلح با آن کشور بست. سپس به بهینهسازی امور درونکشوری و فرونشاندن شورش استانها پرداخت. او نخست ازبکان را شکست داد و سپس به جنگ با دولت عثمانی درآمد. او در سه نوبت با عثمانیها جنگید و در هر سه بار پیروز شد. همچنین دو بار به گرجستان حمله کرد. از واپسین لشکرکشیهای او میتوان فتح قندهار و آزادسازی جزیرهها و بندرهای خلیجفارس از نیروهای پرتغالی را نام برد.
در زمان شاه عباس درآمد دولت ایران بالا رفت و بازرگانی با کشورهای اروپایی و چین افزایش یافت. در سال ۱۰۰۷ هجری قمری (۱۵۹۸) دو نفر از نجیبزادگان انگلیسی به نام آنتونی شرلی و رابرت شرلی به همراه 25 نفر انگلیسی دیگر از راه ونیز و حلب و بغداد به قزوین وارد شدند. برادران شرلی که در خدمت آرلآف اسکس از سرداران مقتدر انگلستان بودند، ماموریت یافتند برای جنگ با عثمانیها خود را در اختیار دولت ایران قرار دهند، و نیز برای بازرگانان انگلیسی امتیازاتی بگیرند. هیات نامبرده از سوی دولت ایران به گرمی پذیرفته شد و شاه عباس از وجود آنان برای تجهیز و ایجاد نظم قشون ایران استفاده کرد. همچنین توسط آنها روابط ایران و ممالک اروپایی را با داشتن یک وجه مشترک و آن دشمنی با عثمانی، گسترش داد.
شاه عباس در گذار زندگی یکی از فرزندانش را کشت و دو تن دیگر را کور کرد و دو پسر دیگرش نیز در کودکی مردند؛ بنابراین در هنگام مرگ جانشین شایستهای از خود بازنگذاشت و به ناچار نوه او با نام شاه صفی به پادشاهی رسید.