bato-adv
کد خبر: ۲۱۵۳۰۷

اینجا فیسبوک!

تاریخ انتشار: ۱۴:۱۳ - ۰۸ آذر ۱۳۹۳
مطلب زیر را آقای آرمین عرب، کار‌شناس ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی
به سایت فرارو ارسال نموده است



بین شبکه‌های اجتماعی متفاوت و نرم‌افزارهایی مانند وایبر، لاین و... فیسبوک، شبکه است که به نظر می‌رسد همچنان بیشتر توجه ایرانیان قرار گرفته و برخی زندگی دوم که چه عرض کنم، زندگی اصلیشان در این فضا می‌گذرد، به هر تقدیر داشتن حوزه عمومی و مکانی برای تبادل افکار و... به هیچ روی بد نیست و حتی کارکردهای مثبتی نیز می‌تواند با خود داشته باشد.

می‌توان در فضای مجازی (چون فیسبوک) همدلی و همیاری داشت اما این مانند شمشیری دو لبه است و می‌بایست به شدت مراقب شیوع تهمت، برچسب زنی، نفرت و شایعات بود. به طور مثال پاسخ‌گویی به اتهامی که در فضای مجازی مطرح شده به هیچ عنوان آسان نیست و همچنین می‌تواند به گسترش دیدگاه‌های افراطی و خصمانه دامن زند.

متاسفانه در فیسبوک شایعه به شدت رواج دارد و کاربران بی‌درنگ و بدون کمی تامل و تعقل به نشر مطالب می‌پردازند، فرهنگ کپی و پیست در فیسبوک به شدت رواج دارد و حالا جدای از این نشر و کپی و اشتراک گذاری برخی به شدت بر شایعه پا فشاری می‌کنند و اگر واضح گشت که آن‌ها اشتباه می‌کنند به دنبال نظریه‌هایی مانند تئوری توطئه می‌روند.

نمونه این را می‌توان در شایعه پایان دنیا که کمی پیش شدت یافته بود دید که ایرانی‌ها در حرکتی خودجوش پس از گذشتن از روز و ساعت مطرح شده در شایعه، به پیج ناسا حمله بردند و در کمتر از ۲ ساعت صد‌ها کامنت توهین آمیز و زشت در این صفحه نوشتند که بسیار حرکت توهین آمیزی بود و جالب آنکه ناسا از چندین روز پیش خود نیز عنوان کرده بود که پایان دنیا خرافه و شایعه‌ای بی‌اساس بیش نیست.

 به هر روی هر چه با خود فکر کردم نتوانستم دلیلی عقل پسند برای این حرکت بیاورم. اما در این فضا شاهد مسائلی دیگری هستیم و شاید پر رنگ‌ترین آن دروغ باشد، در مجموع اگر بخواهیم رصدی در این شبکه داشته باشیم (طبق اظهارات خود اشخاص صاحب پروفایل در فیسبوک) اغلب ایرانیان به چند زبان دنیا سخن می‌گویند، همه قانون مدار و اهل مدارا و تسامح هستند چنانچه در فیسبوک فمینیست و انسان‌های صلح جو و دموکرات بسیار داریم، با توجه به این اظهارات به گمانم استاد ارجمند دکتر پرویز پیران بیراهه می‌گفت که: ایرانی جماعت ۱۰ جلد کتاب در مورد دموکراسی می‌تونه بنویسه اما نقطه آخرش رو که بزاره با فغانی یا عربده‌ای مردانه می‌گه: «زن این چایی من کووووو؟»!!! خوب آرمانشهر اگه دست یافتنی نیست، ادا اطوار و تقلیدش که جایز است،

از قدیم گفتن فرض محال که محال نیست. بیشتر افراد در فسیبوک دارای تحصیلات عالیه از بهترین دانشگاهای ایران و جهان هستند و همگی اشراف کامل بر فلسفه و مصادیق روشنفکری دارند و بسیاری از موارد دیگر که فرصتی برای بازگو کردن آن نیست.

به هرروی با توجه به این مدارا نمی‌دانم این مریخی‌ها از کجا وارد این شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک و اینستاگرام می‌شوند و شروع به فحاشی و تهمت به اجنبی‌هایی مانند مسی، یا همین اواخر هنرمند بومی کشورمان هانیه توسلی (در ماجرای مرگ ناراحت کننده مرتضی پاشایی) می‌کنند.؟

گمان می‌رود که حوزه عمومی در ایران بیشتر مشابهت به حوزه خصوصی و بازتولید نوعی فردگرایی است و افراد فعال در این شبکه به دلیل محدودیت‌هایی در زندگی خارجی و واقعی، به واقعی ساختن زندگی مجازی پرداخته‌اند و به همراه اضافه کردن آرزوهایی چند، به تخیل می‌پردازند؛ تخیل که نقش عمده‌ای در فضاهای مجازی مانند فیسبوک یا حتی نسخه‌های ایرانی‌اش همانند کلوب دات کام بازی می‌کند از هر قید و بند جسمانی و اجتماعی در این فضا آزاد است و به کنشگران فضای مجازی اجازه می‌دهد خود و دنیا را به هر شکلی که دوست دارند مجسم سازند.

اضافه بر این، کنشگران می‌توانند با دیگران فارغ از جنسیت،‌ نژاد، ملیت، زبان و دین ایشان تعامل کنند. دسترسی به فضای مجازی در همه جا از خانه و محل کار تا فرودگاه‌ها، رستوران‌ها، هتل‌ها و کافی‌شاپ‌ها این امکان را برای کاربران این فضا فراهم می‌آورد تا با صرف هزینه نسبتاً اندکی در این بهشت خیالی سیر و سیاحت کنند بی‌آنکه مجبور به افشای هویت واقعی خویش باشند. گمنامی، آسیب پذیری را کاهش می‌دهد و به کاربران اجازه می‌دهد با آسودگی خاطر به میل خود عمل کنند.

از سوی دیگر، عادت به خیال‌پردازی می‌تواند تمایز خیال و واقعیت را کمرنگ سازد. وبگردی از برخی جهات به مصرف مواد مخدر شباهت دارد. هر دو دسترسی آسان به لذت را ممکن می‌سازند، لذتی که اغلب مبتنی بر واقعیت‌های مجازی است. در هر دو مورد، حاصل امر چنان اغواگر است که می‌تواند افراد را به طرز خطرناکی به این کار معتاد سازد.

شخص معتاد هر بار مقدار بیشتری از ماده مخدر را می‌طلبد ولی ارضای خاطر برای او و حتی اطرافیان‌اش هر بار پر هزینه‌تر از پیش می‌شود چه که آستانه تحمل بالا می‌رود.

نیاز برآورده نشده به مواد مخدر و وبگردی می‌تواند فرد را به شدت دچار تشویش سازد. مواد مخدر، مراکز لذت در مغز و وبگردی، مراکز لذت در ذهن را به طور مصنوعی تحریک می‌کنند. تحریک مصنوعی ممکن است آسان و ارزان به نظر رسد ولی برای معتادان هزینه‌ای گزاف در پی دارد.

خطر اعتیاد به مواد مخدر آشکار و شناخته شده است زیرا می‌توان ابراز نمود که نسبتا اقلیتی از مردم آن را مصرف می‌کنند ولی اکثر مردم کاربر اینترنت هستند و خطر اعتیاد به فضای مجازی و ناتوانی در تمیز واقعیت از مجاز چندان آشکار نیست. هرگاه کاربری نتواند بین جهان مجازی و واقعی تمایز گذارد در معرض خطر اعتیاد به وب قرار گرفته است.

به هر روی بهتر است که فرهنگ سازی مناسبی در مورد این فیسبوک داشت به طور مثال انجمنهای دولتی یا NGOها یا‌‌ همان سمن‌ها و... پیشدستی فرمایند و سرمایه‌گذاری فرهنگی در این شبکه‌ها نمایند و پر واضح است که نباید از نقش تحصیلکردگان و دانشگاهیان چشم‌پوشی کرد.

bato-adv
ناشناس
Germany
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۹
مشکل چه بود و راه حل چیست؟
این مقاله به هیچ کدام به درستی اشاره نمی کند.
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۹
مرسی اما دیگه واقعا به این شوری هم نیست
فرشاد
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۹
وضع فیس بوک خیلی خرابه. به وضوح می شه دید که دیگه آدمم درست و حسابی تو فیس بوک نیست .
حسین
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
چه کار کنیم دیگه فسیبوک نریم
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv