bato-adv

نظریه‌جامعه‌شناسی

برای مطالعه فرآیندهای اجتماعی، جامعه‌شناسی به‌عنوان علمی معرفی می‌شود که نگرشی مشخص درباره رفتار انسانی ارایه می‌دهد و در عین مطالعه جایگاه فردی مردم، ماهیت گروه‌ها و نهادهای اجتماعی را بررسی می‌کند.
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۷ - ۱۱ آبان ۱۳۹۳
برای مطالعه فرآیندهای اجتماعی، جامعه‌شناسی به‌عنوان علمی معرفی می‌شود که نگرشی مشخص درباره رفتار انسانی ارایه می‌دهد و در عین مطالعه جایگاه فردی مردم، ماهیت گروه‌ها و نهادهای اجتماعی را بررسی می‌کند.

از این‌رو، جامعه‌شناسی را باید علم مطالعه و بررسی حیات اجتماعی دانست که دامنه گسترده‌ای دارد و امکان بررسی جامعه‌شناختی واکنش‌ها و واقعیت اجتماعی را فراهم می‌آورد. در این میان، نظریه‌های جامعه‌شناسی چارچوب‌هایی برای این علم مطرح می‌کنند که جامعه‌شناسان از آنها برای توضیح و تحلیل فعالیت‌ها، فرآیندها و ساختارهای اجتماعی بهره می‌برند؛ نظریاتی که شامل ایده‌ها، پارادایم‌ها و مکاتبی است که هدف آنها بررسی رفتارهای فردی، گروهی و ساختاری است. پس نظریه جامعه‌شناسی که درپی تشریح و تبیین حیات اجتماعی است، از بسیاری جهات با جامعه‌شناسی هم‌ارز خواهد بود.

به عبارت دیگر، جامعه‌شناسی عمدتا همان نظریه جامعه‌شناسی است. پژوهش جامعه‌شناختی نیز اساسا برای نیل به نظریه و آزمون تجربی آن در برابر واقعیت اجتماعی خواهد بود. کتاب «نظریه‌ جامعه‌شناسی»، جورج ریتزر که اخیرا با ترجمه هوشنگ نایبی در اختیار مخاطبان این حوزه قرار گرفته، در زمره کتاب‌های نسبتا جامعی است که می‌کوشد بیان و توصیف کاملی بر نظریه‌های جامعه‌شناسی از آغاز تا آخرین تحولات نظری آن ارایه دهد. ریتزر در این کتاب در تلاش است با ترکیب مباحث نظریه‌پردازان کلاسیک و اصلی (مارکس، وبر، دورکیم و زیمل) با مهم‌ترین نظریه‌ها و نظریه‌پردازان معاصر مواجه شود. این کتاب با مرور نظریه جامعه‌شناسی، سیمای گذشته و حال آن را برای مخاطبان ترسیم می‌کند و در آن تبیین مبسوط نظریه‌ها همراه با زندگینامه بسیاری از مهم‌ترین متفکران این حوزه است. بر همین اساس، نویسنده می‌کوشد در فصل نخست، تاریخچه جامعه‌شناسی را همراه با نظریات کارل مارکس، امیل دورکیم، ماکس وبر و جورج زیمل مرور کند. در فصل‌دوم نظریات مدرن جامعه‌شناسی ازجمله کارکردگرایی ساختاری، نوکارکردگرایی، نظریه تضاد، نظریه‌های نومارکسیستی، نظریه سیستم‌ها، نظریه مبادله، شبکه، نظریه‌های فمینیستی معاصر و... را بررسی می‌کند و در فصول بعدی که به تحولات تلفیقی متاخر در نظریه جامعه‌شناسی اختصاص دارد، نظریه‌های معاصر مدرنیته، جهانی‌شدن و فراساختارگرایی در کنار نظریه اجتماعی پست‌مدرن و فراپست‌‌مدرن، نظریه‌های نامتعارف و... بررسی می‌شود.



نظریات کلاسیک جامعه‌شناسی
هدف و رویکرد این کتاب در ارایه تاریخ نظریه‌های جامعه‌شناسی، فراهم‌آوردن چارچوبی برای کمک به خواننده است تا مباحث مبسوط بعدی درباره نظریه‌ها و نظریه‌پردازان را در زمینه گسترده‌تری پیش ببرد. نظریات مورد بحث این کتاب کاربردهای گوناگونی دارند و به مهم‌ترین موضوعات اجتماعی می‌پردازند؛ نظریاتی که به قول نویسنده از بوته آزمایش سالم بیرون آمده‌اند. در واقع آنچه در این کتاب به عنوان معیار ریتزر در تعریف نظریه جامعه‌شناسی به کار می‌رود. در کنار بررسی زمینه‌تاریخی نظریه‌پردازان کلاسیک جامعه‌شناسی، کانون توجه نویسنده معطوف به اهمیت نظری کار جامعه‌شناسان یا نظریه‌پردازانی از رشته‌های دیگر است که برای جامعه‌شناسی حایزاهمیت است. از این‌رو، رویکرد این کتاب را می‌توان درباره اندیشه‌های بزرگ در علم جامعه‌شناسی دانست؛ نظام‌هایی فکری که به موضوعات اجتماعی بسیار مهم پرداخته‌اند و گسترده و پردامنه است. 

تاریخ دقیق آغاز نظریه جامعه‌شناسی را نمی‌توان تعیین کرد. انسان‌ها از اوان تاریخ درباره حیات اجتماعی اندیشیده‌اند و نظریه‌پردازی کرده‌اند. از این‌رو، نویسنده قصد ندارد به دوره‌های تاریخی پیشین یونان، روم و حتی سده‌های میانه بازگردد. حتی به قرن هفدهم هم نمی‌پردازد. او عدم‌بررسی گذشته‌های دور را به این خاطر نمی‌داند که انسان‌ها در آن اعصار اندیشه‌های جامعه‌شناسی درخوری نداشتند، بلکه از آن‌رو عنوان می‌کند که این بازگشت عمل پرثمری نیست. او ضمن تاکید بر اینکه هیچ‌یک از متفکران این دوران خود را جامعه‌شناس نمی‌دانستند، به قرن‌نوزدهم به بعد می‌پردازد که نخستین متفکران جامعه‌شناسی در این دوره ظهور کردند و به‌وضوح خود را جامعه‌شناس می‌دانستند. نویسنده، آنها را متفکران کلاسیک جامعه‌شناسی می‌داند که در این کتاب مورد توجه اوست و می‌کوشد نخست به بررسی نیروهای فکری و اجتماعی عمده شکل‌دهنده اندیشه‌های آنها بپردازد. از این‌رو، کار خود را با نیروهای اجتماعی موثر در پیدایش نظریه‌ جامعه‌شناسی آغاز می‌کند.

به باور ریتزر تمام حوزه‌های فکری، تحت‌تاثیر محیط‌های اجتماعی‌شان شکل گرفته و می‌گیرد. این امر خاصه در مورد جامعه‌شناسی نیز صدق می‌کند که نه‌تنها برخاسته از محیط اجتماعی است، بلکه محیط‌ اجتماعی را موضوع اصلی مطالعه و تحلیل خود قرار می‌دهد. از این‌رو، به طور مختصر به برخی از مهم‌ترین شرایط اجتماعی قرن‌نوزدهم و اوایل قرن‌بیستم می‌پردازد که در نظر او اهمیت زیادی در رشد جامعه‌شناسی داشته‌اند. او با تاکید بر انقلاب‌های سیاسی، رشته‌ای طولانی از انقلاب1789 فرانسه رسم می‌کند که در خلال قرن‌نوزدهم نیز ادامه داشته و باید به‌عنوان نخستین عامل مستقیم ظهور نظریه‌پردازی جامعه‌شناسی در نظر گرفته شود. این انقلاب‌ها بر بسیاری از جوامع تاثیرگذار بوده و تغییرات ایجابی گسترده‌ای داشته است. با این حال آنچه توجه اغلب نظریه‌پردازان را به خود جلب کرد، نه پیامدهای ایجابی، بلکه پیامدهای منفی و سلبی این تغییرات بود. به روایت ریتزر آنها خاصه از هرج‌ومرج و بی‌نظمی حاصل از تغییرات به‌ویژه در فرانسه برآشفته بوده و همگی به‌دنبال بازگرداندن نظم به جامعه بودند. از این‌رو، درپی یافتن بنیان‌های جدید نظم جامعه برآمدند که انقلاب‌های سیاسی قرون هجدهم و نوزدهم آنها را واژگون کرده بود. او این علاقه به نظم اجتماعی را یکی‌ از دلمشغولی‌های اصلی نظریه‌پردازان کلاسیک جامعه‌شناسی خاصه کنت و دورکیم و پارسونز می‌داند.

به همین منظور ریتزر در بازخوانی نظریات کلاسیک جامعه‌شناسی، نسبت به انقلاب‌ صنعتی و ظهور سرمایه‌داری، خیزش سوسیالیسم، ظهور فمینیسم، شهرنشینی، مذهب و رشد علم نگاه ویژه‌ای دارد. بنابراین برای تبیین شکل‌گیری جامعه‌شناسی در کنار اهمیت نیروهای اجتماعی به نیروهای فکری‌ای می‌پردازد که نقشی اساسی در شکل‌گیری جامعه‌شناسی داشته‌اند، تمام تلاش ریتزر برای شرح مختصر تاریخ اولیه نظریه جامعه‌شناسی به میانجی نیروهای اجتماعی گوناگونی پیش می‌رود که بر ظهور جامعه‌شناسی تاثیر داشته‌اند. اگرچه او اذعان دارد که در دنیای واقعی نمی‌توان نیروهای فکری را از نیروهای اجتماعی جدا کرد، از این‌رو، به رابطه دوران روشنگری و متفکران این دوره می‌پردازد و از این طریق ظهور جامعه‌شناسی در فرانسه را با الکسیس توکویل، کلود سن‌سیمون و آگوست کنت دنبال می‌کند و در ادامه می‌کوشد رابطه امیل دورکیم را با این دوران نشان دهد. ریتزر به همین شکل از مولفه‌ها و بسترهای شکل‌گیری جامعه‌شناسی آلمان با هگل، فوئر باخ و مارکس می‌گوید و می‌کوشد منشأ و ماهیت نظریه ماکس وبر و جورج زیمل را بررسی  کند.

او پس از بررسی منشأ شکل‌گیری جامعه‌شناسی در فرانسه (کنت و دورکیم) و آلمان (مارکس، وبر و زیمل) به موازات آن به پیدایش جامعه‌شناسی انگلستان می‌پردازد. منابع اصلی جامعه‌شناسی انگلستان در این کتاب اقتصاد سیاسی، بهبودطلبی و تکامل اجتماعی است که با کار اسپنسر و مجادلات بر سر آن دنبال می‌شود. همچنین با بحث درباره نظریه جامعه‌شناسی ایتالیا خاصه کار ویلفرد پارتو و تحولات مارکسیسم اروپایی در آستانه قرن‌بیستم، جبرگرایی اقتصادی و مارکسیسم هگلی را بررسی می‌کند. پس از شرح مختصر تاریخ اولیه نظریه جامعه‌شناسی، به تفصیل به آرای مارکس، دورکیم، وبر، زیمل و کلیات تاریخ جامعه‌شناسی در دوران متأخر می‌پردازد؛ از جمله به کارل ماینهام و جامعه‌شناسی شناخت، دوبویس و جامعه‌شناسی نژاد، جامعه‌شناسی زندگی روزمره، آلفرد شوتس و جامعه‌شناسی پدیدارشناسی، ساختارگرایی و فراساختارگرایی، نظریه مصرف و جهانی‌شدن و... .

این کتاب، پس از مرور تاریخ جامعه‌شناسی کلاسیک و تبیین ارتباط و سهم هریک از جامعه‌شناسان مدنظر ریتزر- مارکس، دورکیم، وبر و زیمل- به نظریات نومارکسیست‌ها به‌عنوان یکی از تاثیرگذارترین جریان‌های فکری بر نظریه جامعه‌شناسی قرن‌بیستم می‌پردازد.

نظریه جامعه‌شناسی نومارکسیستی
ریتزر با بررسی طیف وسیعی از رویکردهایی که می‌توان آنها را در زمره نظریه‌های نومارکسیستی جای داد، می‌کوشد نشان دهد سرانجام همگی بر مبنای آثار مارکس کار خود را پیش برده‌اند؛ هرچند هریک مسیر متفاوتی طی کرده‌اند. او ضمن اینکه نشان می‌دهد این تحولات متفاوت، نیروهای حیاتی زیادی به نظریه نومارکسیستی می‌بخشد، بر این باور است که دست‌کم مجادلات و افتراق‌های غیرضروری و عمدتا کژکارکردی نیز ایجاد می‌کند. از این‌رو، یکی از کارهای نظریه‌پرداز جامعه‌شناسی مارکسیست مدرن را تلفیق این مجموعه وسیع نظریه‌ها ضمن اذعان به ارزش بخش‌های خاصی از کارهای گوناگون آنها می‌داند. ریتزر به لحاظ تاریخی، جبرگرایی اقتصادی را نخستین نظریه نومارکسیستی می‌داند که در حال حاضر کم‌اهمیت‌ترین نظریه در میان جامعه‌شناسان است.

به باور او، در مقابل این دیدگاه محدود مارکسیستی بود که انواع دیگر نظریه مارکسیستی پا گرفت. مارکسیسم هگلی به‌ویژه در آثار لوکاچ یکی از این‌دست واکنش‌هاست. این رویکرد در تلاش برای غلبه بر محدودیت‌های جبرگرایی اقتصادی به ریشه‌های هگلی نظریه مارکسیستی روی می‌آورد. همچنین مکتب انتقادی که وارث سنت مارکسیسم هگلی است، برای جامعه‌شناسی نیز حایزاهمیت است. این کتاب نشان می‌دهد نظریه‌پردازان سنت انتقادی‌ درک جامعه‌شناسی را از پدیده‌های فرهنگی مانند عقلانیت ابزاری، صنعت فرهنگی، صنعت دانش، کنش ارتباطی، سلطه و مشروعیت بسط داده‌اند. آنها از این طریق توجه به آگاهی را عمدتا به صورت ادغام نظریه فروید در نظریه خودشان به این مقولات افزوده‌اند. ریتزر در ادامه می‌کوشد به دوجریان فکری در جامعه‌شناسی اقتصادی نومارکسیستی بپردازد؛ نخست با تمرکز بر آرای باران و سوئیزی و برآورمن به رابطه سرمایه و کار می‌پردازد و دوم درباره تحول دوران فوردیسم به پست‌فوردیسم اشاره دارد. هر دوجریان بیانگر تلاش برای بازگشت به علایق اقتصادی سنتی جامعه‌شناسی مارکسیستی است. در ادامه نویسنده کار مهم دیگر مارکسیسم را به‌لحاظ تاریخی در آثار امانوئل والرشتاین و همراهانش درباره نظام جهانی عنوان می‌کند. و سرانجام به آنچه با توجه به مرگ سوسیالیسم واقعا موجود، نظریه‌های پست‌مارکسیستی خوانده می‌شود، می‌پردازد که تحت این عنوان چندین‌نوع مارکسیسم تحلیلی و نظریه‌ مارکسیستی پست‌مدرن را بررسی می‌کند.

در ادامه و در فصول بعدی ریتزر می‌کوشد به دیگر نظریه‌های مهم و تاثیرگذار در جامعه‌شناسی قرن‌بیستم ازجمله نظریه سیستم‌ها، تعامل‌گرایی نمادین، نظریه مبادله و شبکه و انتخاب عقلانی، نظریه‌های فمینیستی معاصر، نظریه‌های معاصر مدرنیته و نظریه‌جهانی‌شدن بپردازد. ریتزر در تلاش است پس از بررسی جریان و تحولات اجتماعی معاصر، در فصل آخر کتاب تحولات پیشتاز در نظریه معاصر را دنبال کند. او می‌کوشد با بررسی برخی از تحولات اخیر در نظریه جامعه‌شناسی به نظریه جامعه‌شناسی معاصر بپردازد که تا حد ممکن غالب نظریه‌های جدید را دربر می‌گیرد.

تحولات پیشتاز در نظریه جامعه‌شناسی معاصر
این کتاب، با بررسی آخرین تحولات در نظریه جامعه‌شناسی، به نظریه‌های جدید این حوزه می‌پردازد؛ نظریاتی که دشوار بتوان نشان داد کدام‌یک ماندگار خواهد بود و کدام‌یک به بایگانی نظری سپرده خواهد شد. با این حال می‌کوشد دست‌کم برخی از جدیدترین نظریه‌ها را که نویدبخش تاب‌آوردن در مقابل آزمون زمان باشند، مشخص کند. سایر تحولات نظری اخیر در جاهای مختلف این کتاب به میان آمده، به‌عنوان مثال جهان‌وطن‌گرایی، نظریه اجتماعی جهان‌وطنی و نظریه‌جهانی‌شدن مورد بحث قرار گرفته است، مثلا نظریه جهانی‌شدن یکی از مهم‌ترین تحولات در نظریه امروز است و احتمالا تا آینده نیز قابل‌پیش‌بینی باقی ‌خواهد ماند و آثار مثبت و منفی آن قابل نقدوبررسی است.

این کتاب، به چهارنظریه مهم، نظریه‌ نامتعارف، نظریه انتقادی نژاد و نژادپرتی، نظریه کنشگر و شبکه (و همچنین آرای فرااجتماعی و فراانسان‌گرایی) و نظریه عملی‌ می‌پردازد. ریتزر در بررسی تحولات پیشتاز معاصر جامعه‌شناسی بر نظریه‌هایی تاکید دارد که پیشرفت درخوری در جامعه‌شناسی داشته‌اند و از تمام نشانه‌های پیشرفت در سال‌های آتی نیز برخوردارند. این کتاب، ضمن بررسی نظریه‌های به قول او رو به رشد مثل نظریه فمینیستی و نظریه ‌جهانی‌شدن، به نظریه‌های نامتعارف و انتقادی که محصول رشد علاقه دنیای اجتماعی بزرگ به نامتعارف‌بودن است، می‌پردازد. این نظریه‌ها نشان از تاثیر تحولات دورنی نظریه اجتماعی نیز دارد؛ همچون تاثیر نظریه‌های فوکو بر نظریه‌های نامتعارف و تاثیر نظریه‌های دوبویس بر نظریه‌های انتقادی نژاد و نژادپرستی.

از سوی دیگر، نظریه کنشگر و شبکه و نظریه عمل محصول ناب‌تر تحولات پیشین در نظریه اجتماعی است. اگرچه این نظریه‌ها مربوط به دنیای اجتماعی است، از بازتاب این تحولات دنیای اجتماعی بسیار فاصله دارد. به باور نویسنده، شایستگی نظریه کنشگر و شبکه بیشتر در قایل‌شدن به اهمیتی درخور برای کنشگران غیرانسان در نظریه اجتماعی است. از این‌رو، تاکید دارد نظریه عمل نیز همین کار را در مورد شیوه‌های متداول عمل‌کردن انجام می‌دهد. نظریه عمل درباره شیوه‌های تاثیر مفروضات پیش‌نظری و روال‌های عمل ماست و به کنترل بدن و پرداختن به اشیا و برخورد با موضوعات و توصیف امور و فهم جهان می‌پردازد. ریتزر با بررسی این نظریه‌ها نشان می‌دهد نظریه جامعه‌شناسی به‌طور مستمر به‌روز شده است. او با اطمینان می‌گوید در سال‌های آتی نیز در ضمن افول و ازبین‌رفتن نظریه‌های دیگر، نظریه‌های جدیدتری ظاهر می‌شوند و به همان‌سان بر غنای رشته جامعه‌شناسی افزوده خواهد شد.
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین