وحيد هاشميان اين روزها دوره پرولايسنس يوفا را براي دريافت اين
مدرك معتبر مربيگري بينالمللي فوتبال در آلمان سپري ميكند. حضور او در
كنار گوارديولا و بايرن مونيخ هم بخشي از مراحل كار هليكوپتر فوتبال ايران
بود كه سروصداي بسيار زيادي در محافل ورزشي ايران به راه انداخت. هاشميان
كه نشان داده تمام كارهايش را اصولي و با برنامهريزي انجام ميدهد، بدون
اينكه بخواهد ره صدساله را يكشبه طي كند، در آلمان دارد تلاش ميكند ياد
بگيرد تا بلكه بتواند روزي ناجي فوتبال ايران شود. بدون ترديد ترقي وحيد
هاشميان براي فوتبال ايران هم مفيد خواهد بود. فرصتي دست داد تا با اين
چهره محجوب فوتبال ايران گفتوگويي انجام بدهيم كه مشروح آن را در زير
ميخوانيد:
حضور در تمرينات بايرن مونيخ باعث شد خيليها در فوتبال ايران فعاليتهاي شما براي گرفتن مدرك مربيگري پرولايسنس را دنبال كنند.
من در حال حاضر، مشغول گذراندن دوره مربيگري يوفا پرو لايسنس در آلمان هستم
كه به مدت 10 ماه هست. هر يكشنبه و چهارشنبه دوره مربيگري هست و در اين
10 ماه، در سه تيم مختلف كارآموزي داريم. واقعا بايد از فدراسيون فوتبال
آلمان تشكر كنم، آنها با وجود اينكه من يك خارجي هستم مثل يك آلماني با من
رفتار كردند و اين فرصت را براي من فراهم كردند كه بتوانم در بالاترين سطح
مربيگري فوتبال آلمان شانسم را امتحان كنم ولي در ايران بعد از خداحافظيام
از فوتبال يك نفر حتي به من زنگ هم نزد. البته من از هيچ كس گلهيي ندارم،
ياد گرفتهام روي پاي خودم بايستم ولي مطمئن باشيد كه من مبارزه ميكنم تا
به اهدافي كه دارم برسم، اين چيزي است كه هميشه در زندگي من وجود داشته و
هيچوقت منتظر كمك كسي نبودهام.
شما تيم مورد نظرتان براي كار آموزي را انتخاب ميكنيد يا آنها براي شما انتخاب ميكنند؟
ما ميتوانيم خودمان انتخاب كنيم و كساني كه موفق نشدند در تيمهاي منتخب
خود پذيرش بگيرند، فدراسيون فوتبال آلمان براي آنها انتخاب ميكند. اين
تيمها ميتواند در هر تيمي در كلاس 1 يا 2 باشد. من با توجه به سابقهيي
كه در بايرن داشتم از آنها خواستم كه دوره كارآموزيام را در آنجا بگذرانم و
همين اتفاق هم افتاد.
آخرين بار، عكس شما با پپ گوارديولا در تمرينات بايرن مونيخ منتشر شد. از تجربه همكاري در تمرينات با گوارديولا بگوييد.
به عنوان كارآموز، فدراسيون فوتبال آلمان از همه كارآموزان تعهد ميگيرد كه
از تاكتيك و جزييات تمرينات تيمها به كسي توضيح ندهند. براي همين من
متعهد هستم كه اين جزييات را شرح ندهم. ولي تجربه خيلي خوبي بود كه در
تيمشان بودم. همان طور كه ميدانيد من با چندين مربي آلماني كار كردم.
به نظر من بهترين بازيكنان و بهترين مربيان دنيا در بايرن مونيخ هستند.
رفتار و شخصيت كاري گوارديولا چطور بود؟
گوارديولا بسيار بسيار انسان خوب، خوشبرخورد و افتادهيي است. بايد از نزديك در كنار او باشيد تا اين مساله را درك كنيد.
بعد از دوران كوتاهي در تيم نيندرفر، با وجود نتايج خوبي كه كسب كرديد، با اين تيم قطع همكاري كرديد. دليلش چه بود؟
من در هلستنبك به مدت نيم فصل حضور داشتم و هيچ شكستي نداشتيم. در تيم
نيندرفر نيمفصل بودم آن هم در شرايطي كه در فصل قبل، ?? گل خورده داشتند و
يكي از ضعيفترين دفاعها متعلق به اين تيم بود. در مدتي كه من مربي
بودم، بهترين دفاع ليگ پنجم را تيم نيندرفر داشت. من در كل يك سال در ليگ
پنجم آلمان تجربه مربيگري داشتم، و احساس كردم كافي است. يكي از شرايط
قبولي در پرولايسنس، تجربه مربيگري در ليگ ? يا ? آلمان بود كه من اين
دوران را پشت سر گذشتم. بعد از آن، من بايد چند ماه براي اين دوره آماده
ميشدم. مربيگري در عين حال كار كردن در اين دوران خيلي مشكل است. بعضي
از كار آموزان هستند كه همزمان با سپري كردن دوره، مربيگري هم ميكنند، اما
در نتيجه تيمشان نتيجه منفي گذاشته است.
شما بعد از اتمام اين دوره پرو لايسنس، ميتوانيد در اروپا مربيگري كنيد؟
من الان در همهجا از جمله ايران ميتوانم مربيگري كنم. فوتبال ما مدرك
پرو لايسنس نميخواهد. ولي در آلمان، براي مربيگري سختترين قوانين وجود
دارد و پرولايسنس لازم است.
هدف شما بعد از اتمام اين دوره چيست؟ مربيگري در اروپا يا در ايران؟
مربيگري مثل بازي كردن نيست. براي بازيكنان هميشه درخواست هست. هر تيم هر
فصل چندين بازيكن جديد ميخرد. اما هر از گاهي ممكن است يك مربي جديد
بخواهند. به اين ترتيب، مربيان حق انتخاب زيادي، مثل بازيكنان ندارند.
هدف من گرفتن اين مدرك بود. من هميشه در فوتبال بودم، سالها بازي كردم و
علاقه من در فوتبال است. تجربه بازيكني وقتي مفيد است كه ادامه پيدا كند و
به حد مربيگري برسد. در اين راه مدرك حرفهيي مربيگري داشتن مهم است. من
انتخابم اول خانوادهام است و بعد تمام كردن دوره پرو لايسنس.
همان طور كه ميدانيد در اين اواخر كارلوس كيروش، علي كريمي را به عنوان
دستيار خود در تيم ملي انتخاب كرد. چندين بحث در اين باره وجود دارد.
يكسري نظر مثبت دارند كه چه خوب شد كه يكي از نسل جوان براي يادگيري
انتخاب شده است؛ و اين آغاز خوبي است براي مربيهاي جواني مثل شما كه
تجربه كسب كنند. و يكسري نظر منفي دارند؛ كه چرا كسي كه مدرك مربيگري
ندارد براي اين پست انتخاب شده است، و اصلا انتخاب بر حسب چه معياري بوده.
نظر شما در مورد اين انتخاب چيست؟
من در اين مورد انتخاب نكردم كه بخوام در موردش نظر بدم. اگر من انتخاب
ميكردم، نظرم را عنوان ميكردم. اما نسل جديد بايد انتخاب شوند، ولي اگر
آنها دانش امروز را داشته باشند.
شما در سطوح مختلف آلمان بازي كرديد و الان هم مربيگري را دنبال ميكنيد.
آيا در آلمان همه افراد براي دستيار بودن بايد مدرك حرفهيي مربيگري داشته
باشند؟
بله، در ليگ 1، 2، 3، 4 دستياران بايد مدرك داشته باشند. اخيراً، ميرسلو
كلوس، بازيكن معروف تيم ملي آلمان از فدراسيون آلمان درخواست كرد كه به
قهرمانان فوتبال آلمان، مدرك پرو لايسنس مربيگري بدهند اما فدراسيون آلمان
مخالفت كرد. در آلمان مدرك حرفهيي داشتن مهمتر است. هدف اين دورهها
كارآموزي است. من شخصا عليه مدركگرايي هستم، و البته موافق كارآموزي و ياد
گرفتن مداوم. و اين دوره پرو لايسنس، امكان كار آموزي را به شركتكنندگان
ميدهد.
نقش دستياران مربيان در آلمان به چه صورت است؟ آيا آنها اطلاعات مفيد به سرمربي ميدهند، يا صرفا به عنوان آموزش در آنجا هستند؟
نقش دستيار مربي در هر تيمي متفاوت است. بعضي مربيان هستند كه تمام موارد
را مديريت ميكنند و دستيار مربي فقط اجرا ميكند. بعضي ديگر از مربيان
هستند كه تيم را اداره ميكنند، نه باشگاه را، اما دستيار مربي تمرينات
تيم را اداره ميكند.
به عنوان كسي كه در بوندسليگا آلمان بازي كرديد و همچنين در آلمان مربي
بوديد، سطح علمي و اطلاعات مربيان ايران را نسبت به بوندسليگا چطور
ارزيابي ميكنيد؟
من تمام مربيان ايران را نميشناسم براي همين نميتوانم در مورد همه نظر
بدهم. به نظر من، مربيان ايراني اگر دورههاي پيشرفته و امكانات خوب داشته
باشند و با مربيهاي بزرگ كار كنند ميتوانند پيشرفت كنند. مربيان ايران
باهوش هستند، اما همان طور كه ميدانيد، استعداد بدون امكانات يا
سرمايهگذاري مناسب تا يك حدي فقط ميتواند رشد كند.
نظرتان راجع به بازيهاي تيم ملي در جام جهاني برزيل چيست؟ به عنوان مربي، از نتيجه و بازيهاي تيم ملي ايران راضي بوديد؟
اين مسابقات در گذشته اتفاق افتاده و بايد آرشيو شود. الان بايد به آينده فكر كرد.
جام ملتهاي آسيا در پيش است. شانس ايران در اين بازيها را چطور ميبينيد؟
اگر به بازيهاي ايران در جام جهاني برگرديم، دفاع ايران خوب بود. ولي در
حمله ضعيف عمل كرديم. اگر در حمله تيمي هم ايران پيشرفت داشته باشد، فكر
ميكنم ميتوانيم نتيجه خوبي بگيريم.
شما 2 سال آخر دوران بازي خود را در پرسپوليس گذرانديد. از آن
موقع به بعد، اين تيم همچنان در بحرانهاي مختلف بوده است. در حال حاضر اگر
پيشنهادي از پرسپوليس داشته باشيد قبول ميكنيد يا ترجيح ميدهيد از تيم
كوچكتري در ايران شروع كنيد تا بعد از موفقيت به پرسپوليس يا استقلال
برويد؟
چون اين پيشنهاد برايم اتفاق نيفتاده، نميتوانم در موردش نظر بدهم.
همان طور كه ميدانيد، در اين اواخر، باز هم تيم المپيك ايران ناكام ماند و
با باخت سنگين مقابل ويتنام از بازيهاي آسيايي حذف شد. فكر ميكنيد اين
نتايج به خاطر كمبود استعداد در فوتبال ايران به دست آمد يا كمبود
سرمايهگذاري در استعداديابي جوانان؟ يا هردو؟
من خيلي وقت است در ايران نبودهام. ولي به نظر من ما در فوتبالمان
همچنان استعداد قوي داريم. مشكل ما سازماندهي و نبود مربياني است كه اين
استعدادها را پرورش دهند. مثلا آلمان، بعد از ????، سرمايهگذاري عظيمي
در فوتبال پايه خود كرد. ما سالهاست بدون نتيجه خوب داريم كار ميكنيم.
مثلا بازي ايران مقابل ويتنام واقعا «شاهكار» بود. اگر يك مربي ايراني
مربي اين تيم بود و اين نتيجه را ميگرفت حتما با اين نتيجه اعدام ميشد.
فكر ميكنيد در مربيگري هم بتوانيد مثل دوراني كه فوتبال بازي ميكرديد موفق باشيد؟
مربيگري با بازيگري خيلي فرق دارد وقتي بازي ميكني 18 تيم در ليگبرتر، 18
تيم در ليگ دسته يك و دسته دو بازي ميكنند و هر تيم 24 بازيكن لازم دارد
ولي تمام تيمها فقط يك سرمربي دارند. دوست دارم روزي تجربياتم را در
اختيار جوانها بگذارم. البته هميشه همين طور است. سختيها براي ما است و
بخور بخورها براي كسان ديگر. كار براي مربيگري در بوندسليگا بسيار سخت است،
فقط من نيستم كه تلاش ميكنم بلكه همه در اينجا براي رسيدن به سرمربيگري
تلاش ميكنند ولي جاي شكرش باقي است كه در آلمان برخلاف، مافيا وجود ندارد و
هر كس كه حقش باشد مربيگري ميكند.