کد خبر: ۲۰۵۵۲۲
ژاله خون شد

17 شهریور سرآغازی برای موسیقی چاووش

واقعه 17 شهریور نقطه عطفی در تاریخ موسیقی ایرانی است. جوانانی که در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی زیر نظر اساتید خود به احیاء سنت ها ترغیب می شدند و در رادیو به بازسازی آثار قدما اشتغال داشتند در همراهی با خلق انقلابی ناگهان دست به خلق آثاری زدند که انقلابی در موسیقی ایرانی به وجود آورد.

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۳
فرارو- واقعه 17 شهریور نقطه عطفی در تاریخ موسیقی ایرانی است. جوانانی که در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی زیر نظر اساتید خود به احیاء سنت ها ترغیب می شدند و در رادیو به بازسازی آثار قدما اشتغال داشتند ناگهان در همراهی با خلق انقلابی دست به خلق آثاری زدند که انقلابی در موسیقی ایرانی به وجود آورد.

در تظاهرات ۱۶ شهریور ۵۷ که بیش از نیم میلیون نفر از مردم تهران در آن شرکت کرد، راهپیمایی فردا، دهان به دهان می‌گشت. دعوت کنندهٔ اصلی راهپیمایی روز هفده شهریور روحانی‌ای به نام علامه یحیی نوری ساکن اطراف میدان ژاله بود که به صورت انفرادی عمل می‌نمود.

با گسترش تظاهرات، دولت شریف امامی غروب ۱۶ شهریور در تهران و ۱۱ شهر دیگر اعلام حکومت نظامی کرد. بر اساس این اعلام، تشکیل هرگونه اجتماعی از ۲ نفر به بالا ممنوع بود و به مامورین انتظامی دستور اکید داده شده بود که با متخلفین به شدت برخورد کنند.

ساعت ۹ و ۱۵ دقیقه از میدان به یکباره صدای رگبار مسلسل‌ها شنیده شد...تیراندازی مدت ۳۰ ثانیه به طول انجامید. کارتر در مکالمه تلفنی با شاه، به کشته شدن ۹۵ نفر در میدان ژاله اشاره کرد و منابع پزشکی کشته شدگان در میدان ژاله را بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ نفر ذکر ‌کردند.

یک روز بعد نوازندگان برنامه «گلهای تازه» هوشنگ ابتهاج در واکنش به این کشتار دست به استعفای دست جمعی از رادیو زدند. ایده از محمدرضا لطفی شروع شد و سپس کل گروه شیدا را دربر گرفت و گروه تازه تاسیس عارف به سرپرستی حسین علیزاده را نیز همراه کرد. متن استعفا به خط خوش محمدرضا شجریان نوشته شد. این آغاز فعالیت زیرزمینی موسسه چاووش بود.

محمدرضا لطفی با مرور خاطراتش از آن روزها گفته بود: «همه ما منتظر واکنش قطبی (رئیس تلوزیون ملی ایران) بودیم. با این نامه به خاطر عدم شرکت ما در کنسرت شوروی مخالفت شد و گفتند عدم شرکت گروه شیدا در کنسرت شوروی به هیچ وجه شدنی نیست و در روابط ما با شوروی اشکال ایجاد می کند. هنگامی که سایه این خبر را به من داد به ایشان گفتم اگر ما را مجبور کنند برویم، ما یا روی صحنه رفته و اجرا نکرده بر می گردیم یا با بستن بازوبند سیاه نشان خواهیم داد که نسبت به این کشتار مردم معترض و داغدار هستیم.»

اعضای چاووش به سرپرستی هوشنگ ابتهاج در زيرزمين خانه محمد رضا لطفي گرد هم آمدند و دسته‌جمعي نواختند و خواندند، ابتدا بدون تكخوان و فقط با همخواني گروه. شايد دلايل امنيتي داشت. يكي از محصولات اين زير زمين، "ژاله خون شد" نام گرفت، با شعري از سياوش كسرايي. اين تصنيف سرآغازي متفاوت براي حسین عليزاده بود.