سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در ارائهی آمارهای گردشگری، چه جمعیت و چه درآمد، همواره با ابهام رفتار کرده و آمار دقیق و مستندی را تا به حال اعلام نکرده، چراکه نظام جامع آماری و اقماری با وجود ایدهها و طرحهای اولیه، تا کنون برای بخش گردشگری راهاندازی نشده و برنامهریزی و تعیین اولویتها را در این بخش، ناکارآمد گذاشته است. با وجود آنکه رؤسای جدید این سازمان، آمارهای روسای قبلی را زیر سوال میبرند، اما باز هم از همان منابع قبلی برای آمار دادن استفاده میکنند.
به گزارش ایسنا، روسای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دور جدید، از همان روزهای نخست که بر سر کار آمدند، آمار گردشگران را که غیرمنطقی و غیرمستند بودن آنها در سفرهای داخلی نوروز اوج مییافت، زیر سوال بردند؛ اما پس از مدتی به همان آمارها استناد شد. اگرچه در نوروز امسال، تغییراتی در آمارگیری سفرهای داخلی ایجاد شد؛ اما دربارهی تعداد گردشگران خارجی به همان آماری که در دولت قبل و با شیوهای غیرشفاف استخراج شده بود، استناد و در مجامع بینالمللی نیز اعلام شد؛ همانطور که محمدعلی نجفی - رییس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری - با وجود آنکه بارها گفته بود، معلوم نیست آماری که از گردشگران خارجی ارائه شده، درست باشد، ولی باز به همان چهارمیلیون نفری که از نظام آمارگیری گذشته برآمده بود، استناد میکرد. حتی معاون او، این آمار را در سازمان جهانی جهانگردی هم اعلام کرد.
نهتنها آمار جمعیتی گردشگران در ایران همواره با ابهام همراه بوده، که بخش درآمد حاصل از سفر و گردشگری، چه داخلی و چه خارجی نیز تا به حال شفاف نبوده، بهجز یکبار در سال 2011 میلادی که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در کنار جمعیت گردشگران، درآمد گردشگری را هم اعلام کرد و برای نخستینبار، بخش درآمد گردشگری ایران در جدولهای سازمان جهانی جهانگردی پُر شد؛ اما هیچوقت به این سوال پاسخ داده نشد که این آمار بر چه اساس و چگونه استخراج شده است؟
اصولا هیچ مقام مسوولی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تا به حال به این سوالها پاسخ نداده که صنعت گردشگری در ایران چند درصد از درآمد ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده یا اهداف صنعت گردشگری را در زمینهی «درآمدزایی برای جامعه محلی» و «توزیع درآمد» چقدر تأمین کرده است؟
دادن پاسخهای صریح و دقیق به این پرسشها از منظر سازمان، شاید زمانی توجیه داشته باشد که نظام جامع آماری و اقماری ایجاد شود و احتمالا تا آنوقت میتوان به همین آمارهای تخمینی و غیرمستند، استناد کرد.
با این همه، مسعود سلطانیفر - رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری - چند وقت پیش به درآمد یکمیلیارد و 250میلیون دلاری دنیا از گردشگری در سال 2013 اشاره کرد و گفت: اگر ایران جزو 15 کشور اول باشد، حداقل باید به اندازهی وسعتش که یک درصد از وسعت زمین است، از این درآمد نصیبش شود، یعنی 125میلیارد دلار.
او گفت: سال گذشته 5 / 4 میلیون نفر گردشگر به ایران وارد شدند که پنج میلیارد دلار درآمد حاصل شد.
اما وقتی از مرتضی رحمانیموحد - معاون گردشگری سازمان - این سوال پرسیده شد که درآمد گردشگری ایران بهشکل مستند چقدر است و آن 30هزار گردشگر که در سهماه نخست امسال به ایران سفر کردهاند، چقدر درآمد داشتهاند؟ پاسخ داد: هزینهکرد این گردشگران در بخشهای خدماتی و خرید صنایع دستی و سوغات، مشخص و اثرگذار است؛ اما هنوز نظام جامع آماری و اقماری به جمعبندی نرسیده که به دقت، آمار آن قابل احصا شود.
او اظهار کرد: برای ایجاد نظام جامع آماری و اقماری، برنامهای وجود دارد تا هرچه سریعتر شاکلهای از بانک مرکزی و سازمانهای آمار و میراث فرهنگی و گردشگری برای ایجاد زیرساختهای نظام آماری تشکیل شود.
از سوی دیگر، ابراهیم پورفرج - رییس جامعهی تورگردانان ایران - در پاسخ به این پرسش که بهطور تخمینی، هر گردشگر خارجی در ایران چقدر خرج میکند؟ گفت: هر گردشگر خارجی، میانگین 1500 دلار در ایران خرج میکند؛ اما مسألهای وجود دارد و آن این است که تمام پولی که گردشگر خارجی برای سفر کنار میگذارد، در ایران قابل استفاده نیست، چون ما به سیستم کارتهای اعتباری بینالمللی مجهز نیستیم. اگر این امکان وجود داشت حتما گردشگران خارجی دو برابر آنچه اکنون در ایران خرج میکنند، برای کشور عایدی داشتند.
او در گفتوگویی گفت: خارجیها در ایران کمتر هزینه میکنند، چون پول نقد زیادی نمیتوانند همراه خود داشته باشند. گردشگران معمولا بین هزار تا 1500 دلار پول نقد با خود به ایران میآورند که بخشی از هزینههای عمده مانند غذا، هتل و حمل و نقل را قبلا پرداختهاند.
آماری که رییس جامعهی تورگردانان ایران از میزان درآمد گردشگران خارجی داده، بیشتر به گردشگران شهری یا فرهنگی مربوط میشود که علاقهی زیادی به خریدن سوغات و صنایع دستی دارند و در این میان، معلوم نیست عایدی آن گروهی که برای شکار، ورزش، طبیعتگردی، درمان و زیارت به ایران میآیند، چقدر است؟
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آمار داده که بیش از یکمیلیون و 500هزار نفر سال گذشته از عراق به ایران آمدند و 517 نفر هم از گردشگران از حوزهی خلیج فارس بودند. بهانهی بیشتر آنها از سفر به ایران، زیارت است، جذب این گروه از گردشگران هم معمولا جزو اولویتهای اصلی و اساسی دولت ایران بهشمار میآید؛ اما با این حال، هیچوقت مشخص نشده گردشگری زیارتی بهطور مستند چقدر برای ایران درآمد داشته است که به تناسب، برای آن سرمایهگذاری و هدفگذاری شود. تا کنون معمول بوده که مسوولان و کارشناسان در چنین مواقعی به آمارهای جهانی و کشورهایی که درآمد مشخص از این صنعت دارند، استناد کنند و براساس آن، برای ایران نیز اولویتبندی و هدفگذاری کنند، آمارهایی که تا به امروز چندان در برنامهریزیهای داخلی ما به کار نیامده است.
نداشتن نظام جامع آماری و اقماری که در دورههای مدیریتی مختلف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از ضعف آن و البته برنامههایی که در دستور است، سخن گفته شده، نظام سرمایهگذاری در صنعت گردشگری ایران را نیز زیر سوال برده و سرمایهگذار بینالمللی را نامطمئن کرده، چراکه برای سرمایهگذار که بازدهی سرمایه، سود و میزان خواب سرمایه، اهمیت زیادی دارد، معلوم نیست به چه بازاری و با چه قابلیت سرمایهای قرار است وارد شود، چراکه بیشتر آمارها در بخش گردشگری ایران، تخمینی و احتمالی بوده است. روندی که امید است در دور جدید، اصلاح و بیشتر به واقعبینی نزدیک شود.