یادداشت زیر را آقای کامران منصوری جمشیدی به پایگاه خبری فرارو ارسال نمودهاند
دین خداوند بخشنده مهربان و رحمان و رحیم امروز در عراق بازیچه دست به خون آلوده کسانیست که نه در چهر و رخسارشان و نه در مرام و رفتارشان ذره ای نشان رحم و رحمانیت دیده نمیشود.
با قدری تامل و تعمق بر اینکه در پس پرده این گروه وحشی و جانی چه اندیشه و تفکریست، بی آنکه توهم دشمن داشته باشیم به این نکته میرسیم که شاید برخی بهترین راه برای اسلام ستیزی را در بهرهکشی از جهالت و فساد مغزی عدهای در خود منطقه اسلامی دیده و این مترسکان را برای تخریب شریعت پسندیدهاند.
غیر از این، کدام مسلمان و انسانی برای ترویج دین تحکیم شریعت سر بریدن، کشتار دسته جمعي وجنایت بر مسلمانان را بر میگزیند؟ گیریم چند نفری فاسد مغز و افراطی که در همه جا یافت میشوند، چنین جهالتی را تشخیص کنند اما این سازماندهی، لجستیک و گردآوری این مایه زائلالعقل مسلوبالاراده گرد هم از کجا نشأت گرفته است؟
به نظر میرسد وجود اپیدمی سفاهت در برخی نقاط منطقه، خصومت و کینه فرقهای در دل برخی حکام، عقده گشایيها، سطحینگری و ساده لوحی بعضی دیگر، فقر و تهیدستی مردم چند کشور جنگ زده و چند عامل دیگر مستمسک مناسبی برای استعماری اسلام ستیزانه شده تا بدین طریق چهره واقعی اسلام را در سایه زشتی و اهریمنی این گروههای افراطی پنهان داشته و مردم جهان و حتی مسلمانان را از آن گریزان و دلزده نمایند و در حالی که از جان و امنیت خود مایهای نمي گذارند به واسطه جهل جاهلان بومی جنگ را به نفع خود رقم بزنند. و با نهادن القابی قلابی چون اسلامگرا بر گروهها و دستههای جاهل اسلامستیز آنگونه که میخواهند، بشود.
مهمترین برکت زمینی و بشری دین همانا تهذیب و ترفیع سطح اخلاق در جوامع بوده و هست، برکتی که در نقطه مقابل آن همین گروههای افراطی و تروریست تکفیری قراردارند. افراطیونی که از قدیم هم وجود نامبارکشان هرچند نه به این وضوح و وفور خار پای رهروان حقیقی سبیل الله بوده است. افراطیونی که همه افراط و تقلای آنها به قدر یک قرص آسپرین برای جامعه و نوع بشر مفید نبوده و سهل است که سرطانوار بلای جانها نيز بودهاند.
نمی دانم به راستی خود این موجودات به هویت وجود منفور خویش واقفند یا خیر؟ و آیا آنچه میگویند و میکنند تظاهراست یا حماقت واقعی؟ اما آنچه میبینیم آنست که اینان گمان میکنند قافله سالار جنتیان بوده و راه بهشت از آرامانشهر ایشان میگذرد. آرمانشهری که در آن ذبح انسانها، فوتبال با کله مردم، قتل عام کودکان و زنان و حتی تجاوز جنسی به مغلوبین، خراب کردن آبادیها ، کشتار و نابودسازی دگرکیشان و فتوای جهاد جنسی و دهها بلکه صدها رذیلت دیگر برای به بهشت بردن مردم تجویز و اجرایی میشود.
این افراطیون با قرائت ناصواب خود و با تفسیر جاهلانه از غزوات صدر اسلام دست به جنایت و آشوب و فتنه میزنند در حالیکه آن غزوات در مقابل دشمنانی بودند که علنی و مشخصا برای کشتار مسلمانان لشکرکشی میکردند ، نه اینکه حتی با کافر بی سلاح و غیر حربی و بی آزار جنگ و جهادی درکار باشد که اگر خلاف این بود عناوینی چون جزیه ، و کافر حربی و یا مثلاً پذیرش شهادت کافر ذمی در بحث وصیت و احترام به ادیان الهی و صاحب کتاب و صدها مقوله فقهی دیگر هرگز بوجود نیامده و اصلا از حیز انتفاع خارج میشدند .فاصله زماني و حقيقت زندگي در اين عصر که جاي خود دارد. ظلم افراط به دین خدا چنانست که اگر نبودند افراطیون که چهره راستین اسلام رحمانی را مخدوش سازند و اگر اخلاق کریمه اسلامی تنها جلوه و نماد شریعت ما بود و اگر قرائتهای متفاوت از دین لااقل همگی بر نمط اعتدال رفتار و کردار داشتند آنگاه تحقق وعده الهی وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا جهان را به دارالاسلام مبدل کرده و امروز اکثریت جهان با مسلمانان بود.
لیکن با این وجود باید خدا را شاکر باشیم که مردم ایران و این کشور مقدس هرگز اکثریت چنین جاهلانی و هرگز ستیز و خونریزی فرقهای و مذهبی داخلی و بین ملت را به خود ندیده و اکثریت در همه حال با اعتدالیون و مومنین با اخلاق کریمه اسلامی و انسانی بوده و هست و آن اقلیت محض که تجاوز به بیحجاب را امروز تجویز میکنند مقلد و مریدی نمییابند براستی که امروز ایران امنیت خود را نخست مدیون خرد جمعی و اکثریت اعتدالگرا و منش و مرام اخلاقی اسلامی مردمش میباشد
على (ع) مى فرمايد :
تعصب ريشه درخت جهل و نادانى است
دین خدا دین صلح و دوستی است.
دین خدا دین عشق و وحدت و یکتایی است .
دین خدا دین بی رنگی است .
دین خدا دین خضوع و فروتنی است.
دین خدا دین دوری از انا خیر منه و خود برتربنی است.
دین خدا دین زندگی انسانی است.