آمدهاند تا جبران كنند. شكل و شمايل فعاليتشان را به روز كردهاند ديگر
كفن نميپوشند اما كاري كردهاند كه در ماههاي اخير كمتر روزي بدون درج
خبر از فعاليتهايشان بگذرد. اگر در دولت خاتمي به فكر هر 9 روز يك بحران
بودند حالا در دولت روحاني به فعاليتهايشان سرعت عمل بخشيدهاند. كار را
از لغو سخنرانيهايي كه عنوان اعتراض دانشجويي را يدك ميكشد، شروع
كردهاند. يك روز برهم زدن سخنراني نوه امام، روز بعد برهم زدن يك كنسرت
موسيقي و روز گذشته تجمع در حاشيه بازديد رييس مجمع و لغو سخنراني يكي از
معاونان وزير علوم. بدون مجوز تجمع ميكنند و براي برهم زدن همايشهاي
مجوزدار برنامهها ترتيب ميدهند. خبري از برخورد با آنها نيست.
اسم خودسر
بر خود دارند و سالهاست بدون آنكه شناسايي شوند فعاليت ميكنند و همانطور
كه رييسجمهور گفت بدون شناسنامه «نقد». دامنه فعاليتهايشان در
شهرستانها هر روز وسيعتر ميشود. هر روز از يكي از شهرها خبر ميرسد كه
خودسرها كار جديدي كردهاند. روز گذشته بنا به آنچه اعتراض دانشجويي خوانده
ميشد سخنراني جعفر توفيقي، مشاور وزير علوم لغو شد. در ادامه
برنامههايشان هم تلاش كردند تا سفر محمدرضا عارف به شيراز را هم لغو
كنند. كمي بعد خبر رسيد كه در حاشيه بازديد رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام از
دانشگاه اميركبير هم يك تجمع كه باز هم عنوان اعتراض دانشجويي داشته است،
صورت گرفته است. مرتضي مبلغ، معاون سياسي وزارت كشور از عدم برخورد با
خودسرها گلايه ميكند و به «اعتماد» ميگويد كه يكسره كردن تكليف خودسرها
نيازمند همكاري همه قوا و دستگاههاست. همان كاري كه در دولت اصلاحات دنبال
شد اما به نتيجه نرسيد. متن اين گفتوگو در ادامه ميآيد.
اين روزها شاهد شدت گرفتن فعاليتهاي نيروهاي خودسري هستيم كه چند سالي بود
خبري از آنان در سطح جامعه نبود. فكر ميكنيد چه اتفاقي افتاده است كه اين
نيروها مجددا به عرصه جامعه بازگشتند و در حال فعاليت هستند؟
پديده نيروهاي خودسر داراي دوجنبه است. يك جنبه اين است كه يكسري افراد در
كشور هستند كه صرفا منافع و مصالح شخصي خودشان را در نظر ميگيرند و به هيچ
عنوان تن به قواعد و مقررات نميدهند و ميخواهند هر اتفاقي بيفتد تا
منافع آنان تامين شود. البته نيروهاي خودسر پديده جديدي نيستند و ساليان
سال است كه وجود دارند اما در مقاطع مختلف فعاليتشان شدت و ضعف ميگيرد.
اما جنبه دوم نيروهاي خودسر بسيار مهمتر از جنبه اول آن است. اين دسته از
افراد داراي يك حاشيه امن هستند و ارتباطشان با برخي دستگاهها به
گونهيي است كه به هيچ عنوان احساس خطري از رفتارهاي غيرقانوني خودشان
نميكنند. اين در حالي است كه اگر برخوردهاي لازم با آنها صورت ميگرفت به
خودشان اجازه نميدادند كه هنجار شكني كنند. اين در حالي است كه همين
دستگاههاي ناظر در ساير مواردي كه آن را خلاف قانون تشخيص ميدهند با سرعت
و شدت زيادي برخورد ميكنند و بايد پرسيد كه چگونه است كه اين گروهها
احساس امنيت ميكنند اما سايرين نه.
يعني به نظر شما برخورد لازم با نيروهاي خودسر صورت نگرفته است؟
اگر هم تحت فشار افكار عمومي برخوردي با اين نيروها صورت بگيرد بسيار سطح
پايين است و موجب نميشود كه آنان متنبه شوند و ديگر رفتارهايشان را تكرار
نكنند. همه دستگاههاي كشور مسووليت ايجاد نظم و اجراي قانون را دارند و
بايد بدانند كه همه بايد در برابر قانون يكسان باشند و خبري از برخوردهاي
دوگانه نبايد باشد. اين شيوه برخورد به خود نظام آسيب وارد ميكند و اقتدار
نظام با چنين برخوردهاي دوگانهيي زير سوال ميرود. به نظر ميرسد كه براي
برخورد با اين گروهها بايد تمام دستگاههاي ذيربط تلاش كنند تا
برخوردهاي هنجارشكنانه ديگر صورت نگيرد. بايد شرايطي مهيا شود كه جريانات
خودسر احساس امنيت نكنند و فضاي گفتماني ايجاد شود كه قانونمداري صورت
بگيرد.
البته نوسان فعاليتهاي اين گروهها زياد است ولي به نظر ميرسد كه در دولت اصلاحات فعاليتشان بيشتر بود. اينطور نيست؟
فعاليت نيروهاي خودسر از قبل از دولت اصلاحات بود و در دولت آقاي
هاشميرفسنجاني هم وجود داشت اما در دوران آقاي خاتمي اوج گرفت، در دولت
احمدينژاد محدود شد و در دولت آقاي روحاني باز شروع شد.
علت اين نوسان چه بود؟
اين دسته از افراد تابع منافع شخصي خودشان هستند هر زماني كه احساس كنند
فضا قانونمند شده است و منافعشان ديگر تامين نميشود شروع به فعاليت
ميكنند. اين افراد اگر مجبور باشند در فضاي شفاف فعاليت كنند دست به چنين
كارهايي ميزنند. البته بازهم تاكيد ميكنم كه فعاليت اين نيروها پديده
جديدي نيست اما فراز و نشيب دارد. در اين ميان اما آنچه مهم است نحوه
مقابله با اين گروههاست.
در دولت اصلاحات تلاشي براي سامان دادن به وضعيت اين نيروها صورت نگرفت؟
تلاش زيادي براي محدودسازي آنها صورت گرفت تا وادار به تمكين در برابر
قانون شوند اما بازهم تاكيد ميكنم كه چنين كاري نياز به همكاري تمام
دستگاهها دارد تا احساس مسووليت شود. در دولت آقاي خاتمي تلاشهاي زيادي
شد، نيروهاي آنان شناسايي و معرفي شدند اما دستگاههاي ديگر وظيفهشان را
انجام ندادند و به نتيجه نرسيد.
فكر ميكنيد در دولت آقاي روحاني چنين هماهنگياي بتواند صورت بگيرد تا پرونده خودسرها بسته شود؟
اين بستگي به ساير قوا دارد كه چقدر بخواهند جلوي اين قضايا را بگيرند.
بسياري بر اين باور هستند كه فعاليت آنها بيش از دوره آقاي خاتمي است شما هم اين موضوع را قبول داريد؟
ببينيد، مهم اين است كه اين جريانها به محض احساس خطر در مورد منافعشان
شروع به تحرك ميكنند شدت و ضعفش هم بستگي به همان ميزان به خطر افتادن
دارد. همان كارهايي كه در دولت آقاي خاتمي صورت گرفت حالا به شكل متفاوتتر
و بهروزشدهيي انجام ميشود. اين اتفاقها نيز دقيقا در دو دولتي كه
شعارهاي اعتدالگرايي، قانونمداري و شفافسازي داده شد برآشفته شدند و دست
به اين كارها زدند. اگر جلوي آنها گرفته نشود هم ادامه پيدا ميكند و آسيب
اصلي آن به اصل نظام زده ميشود. اجازه خدمترساني به مردم داده نميشود و
راهبرد اعتدال و تدبير هم مخدوش ميشود. هر لحظه يك بحرانسازي ميكنند چرا
كه تنها منافع خودشان برايشان مهم است.
قبول داريد كه افراطيون و مخالفان دولت يك برنامهريزي گسترده دارند؟
به هر حال آنها با فعاليتهاي گسترده عليه دولت هر روز به يك شكل بحرانسازي ميكنند كه اين كار به مصالح ملي آسيب وارد ميكند.
پس چجوریه این بیست و سی بعضی وقتا با پرچم ایارن و بعضی اوقات با پرچم آمریکا نظر میزاره؟نکنه طی الارض میکنی ؟