فرارو- یک کارشناس مسائل هستهای درباره سخنان اخیر وندی شرمن، معاون وزیر خارجه مبنی بر اینکه در پایان توافق جامع هستهای ایران به رسیمت شناخته خواهد شد گفت: این همان موضوعی است که پس از توافق ژنو بارها تیم مذاکره کننده هستهای ایران به آن اشاره کرد حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده است اما در داخل ایران تندروهای داخلی آن را باور نمیکردند.
علی خرم با بیان این مطلب در گفتگو با فرارو افزود: پیش از آنکه بخواهیم سخنان اخیر را مورد ارزیابی قرار دهیم باید به این نکته توجه کرد که اگر طرف مقابل ما یک جایی یک حرفی را زد که به نفع ما بود آنقدر در داخل کشور روی آن مانور ندهیم تا تندروهای داخلی علیه خطیب آن سخن بسیج شوند.
وی افزود: اگر هوشمندانه نسبت به سخنان اخیر خانم وندی شرمن برخورد نشود تندروهای آمریکایی حتما در آینده نزدیک روی دولتمردان آمریکا فشار میآوردند و آنها را وادار میکنند تا حرف خود را پس بگیرند. بنابراین باید روی این مسئله هم، هوشمندانه، سنجیده و متین برخود کرد تا صورت مسئله پاک نشود.
این کارشناس مسائل هستهای در ادامه با بیان اینکه سخنان اخیر معاون وزیر خارجه آمریکا، از چند جنبه قابل بررسی است گفت: مهمترین جنبه درباره این سخنان محل بیان آن است. خانم شرمن پس از نخستین دور مذاکرات توافق جامع و نهایی ایران و گروه ۱+۵ راهی اسرائیل شد و در جمع خبرنگاران اسرائیلی اعلام کرد که در توافق نهایی حق غنی سازی ایران به رسیمت شناخته خواهد شد.
وی افزود: بر این اساس جدا از آنکه نفس سخنان معاون وزیر خارجه آمریکا حائز اهمیت است، اینکه چون ایشان این سخنان را در اسرائیل بیان کرده است بر درجه اهمیت آن میافزاید.
خرم ادامه داد: در بیان نکته دوم باید عرض کنم آنچه توسط خانم شرمن بیان شده است اگر چه به لحاظ رویکردی موضوع تازهای است اما به لحاظ محتوایی موضوع تازهای محسوب نمیشود چرا که این سخنان، عین توافقی است که ایران و گروه ۱+۵ در ژنو تحت عنوان برنامه اقدام مشترک به آن دست یافتند.
این کارشناس مسائل هستهای تصریح کرد: در مقدمه «برنامه اقدام مشترک» این موضوع مورد اشاره قرار گرفته است که «هدف این مذاکرات رسیدن به یک راه حل جامع مورد توافق و بلند مدت است به نحوی که تضمین کند برنامه هستهای ایران کاملاً صلح آمیز باقی خواهد ماند. این راه حل جامع، ایران را قادر میسازد تا به طور کامل از حقوق خود در بهره گیری از انرژی هستهای برای اهداف صلح آمیز... برخوردار شود. این راه حل جامع متضمن یک برنامه غنی سازی با تعریف مشترک... است.»
وی تاکید کرد: این همان موضوعی است که پس از توافق ژنو بارها تیم مذاکره کننده هستهای ایران به آن اشاره کرد حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده است اما در داخل ایران تندروهای داخلی آن را باور نمیکردند.
خرم در ادامه گفت: نکته سوم درباره اظهارات خانم شرمن متاثر از بخش دیگر سخنان او در اسرائیل است که اعلام کرده بود که «آمریکا نیز مانند اسرائیل ترجیح میداد» ایران اصلا غنیسازی نکند «اما این انتظاری» بعید است.»
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران در موضوع هستهای به لحاظ تکنولوژیکی به مرحلهای رسیده که غنی سازی به عنوان یک حقیقت انکار ناپذیر در این مرحله تبدیل شده است و دیگر نمیتوان ایران را از این حق محروم کرد. مذاکره کنندگان هستهای ایران هم با درک این واقعیت، در مذاکرات حاضر شدهاند و بارها اعلا کردهاند که غنی سازی خط قرمز ایران است.
این کارشناس مسائل هستهای گفت: اما چهارمین نکتهای که در این باره وجود دارد حاوی این نکته است که این سخنان وندی شرمن، مهر تاییدی است بر این ادعا که آمریکا به دنبال حل و فصل مسالمت آمیز پرونده هستهای با روش دیپلماتیک است.
وی افزود: دولت باراک اوباما برای خاتمه دادن به موضوع هستهای ایران، اعتبار و آبروی خود را وسط گذاشته است و در این رابطه با سناتورها و نمایندگان عضو مجلس نمایندگان آمریکا به نوعی سرشاخ شده است و آنها را تهدید کرده است که تحریمهای تازه علیه ایران را وتو میکند.
خرم ادامه داد: به همین خاطر باراک اوباما علاقهمند است در موضوعی که پیش از آن اسلاف او برای حل و فصلش ناکام بودهاند موفقیتی را کسب کند که این موفقیت میتواند هم برای او و هم برای حزب دموکرات اعتباری کسب کند.
این کارشناس مسائل هستهای در ادامه درباره اینکه چرا منتقدانی که تا دیروز مدعی بودند که تیم مذاکره کننده هستهای ناتوان از دریافت حق غنی سازی بوده است به جای پرداختن به سخنان اخیر شرمن درباره حق غنی سازی، آن بخش از سخنان او را که آمریکا نگرانیهای اسرائیلی را مورد توجه قرار میدهد را برجسته کردند، گفت: تنها میتوانیم برای این دسته دعا کنم که به انصاف آنها افزوده شود. امیدوارم این دوستان به عنوان منتقدان دلسوز به این موضوع توجه کنند که منافع ملی به منافع حزبی و گروهی ارجحیت دارد.
وی افزود: منتقدان باید به این موضوع توجه کنند که کشور در چه شرایطی بود و پس از انتخابات ریاست جمهوری به چه شرایطی دچار شد و چه اعتبار و آبرویی دولت جدید برای ایران کسب کرد. اگر در کشور اولویتها و حساسیتها روی منافع ملی باشد موفقیتهای دولتی که از دسته و گروه دیگر سر کار است هم مورد توجه قرار میگیرد که متاسفانه به نظر میرسد تاکنون در نقدها آنچه جایگاهی نداشته منافع ملی بوده است.