میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان کمی پس از انجام مراسم تدفین محمد شطح عضو ارشد گروه 14 مارس در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد، عربستان سعودی قصد دارد یک کمک ۳ میلیارد دلاری به ارتش لبنان ارایه کند. ائتلاف ۱۴ مارس مخالف روابط نزدیک لبنان و سوریه محسوب می شود و در همین چارچوب این ائتلاف در تقابل با گروه مورد حمایت ایران، حزب الله است. در همین حال عربستان سعودی از گروههای مخالف دولت سوریه از جمله 14 مارس حمایت می کند. برخی این اقدام عربستان را نوعی تفاهم میان میشل سلیمان و عربستان به منظور بقای او در ریاست جمهوری و حفظ کابینه می دانند.
در عین حال آنها می خواهند با این اقدام ایران و حزب الله را برای خروج از سوریه تحت فشار قرار دهند. گروه 14 مارس علت ناآرامی های اخیر در لبنان را متوجه حزب الله و فعالیت هایش در سوریه می داند در حالی که بیشتر حضور حزب الله در لبنان، گروه های تکفیری توانسته بودند از خاک لبنان برای رسیدن به سوریه استفاده کنند. محمدعلی مهتدی تحلیل گر ارشد مسایل خاورمیانه بر این باور است که عملیات های انتحاری اخیر به خصوص کشته شدن محمد شطح یک فرافکنی رسانه ای برای متهم کردن حزب الله است در حالی که این اقدام توسط دستگا های اطلاعاتی صورت گرفته و عربستان نیز با کمک میلیاردی خود به ارتش لبنان قصد تجهیز کردن آن در مقابل اسرائیل را ندارد بلکه می خواهد ارتش را در مقابل مقاومت قرار دهد که چنین چیزی غیرممکن است.
متن گفتگو با محمدعلی مهتدی به شرح زیر است:
میشل سلیمان رییس جمهور لبنان در خبری اعلام کرد عربستان 3 میلیارد دلار به ارتش لبنان کمک کرده است. عده ای این اقدام را همخوان با انفجارهای اخیری که علیه ائتلاف 14 مارس صورت گرفته می دانند چرا که این ائتلاف از سوی عربستان مورد حمایت قرار می گرفته است. وضعیت سیاست داخلی در لبنان در حال حاضر چگونه است و عربستان در این معادلات سیاسی چه جایگاهی داشته و چه اهدافی را دنبال می کند؟
بسیار از تحلیلگران معتقدند که آنچه در لبنان می گذرد نتیجه سیاست خارجی عربستان سعودی است. عربستان می خواهند لبنان را ناامن کنند و این نتیجه بحرانی است که در سوریه جریان دارد. از دیگر سو خبرهایی منتشر شده مبنی بر اینکه صدها نفر از تکفیری ها از سوریه وارد لبنان شده و در مناطق شمالی لبنان در طرابلس و در شهری به نام عرسال، و همچنین در اردوگاه عین الحلوه مستقر شده اند و در نظر دارند اقدامات تروریسیتی انجام دهند. عربستان سعودی مدت هاست که سیاست مقابله با محور مقاومت در منطقه علیه ایران، سوریه، عراق و حزب الله را دنبال می کند. تاکید عربستان براین است که در لبنان کابینه ای بدون حزب الله بر روی کار بیاید که چنین چیزی امکان ندارد. بیش از شش ماه است که تمام سلام، مامور تشکیل کابینه شده است. طبیعتا در این شرایط حساس، باید کابینه ای روی کار بیاید که با مشارکت همه گروه های مهم و موثر در صحنه لبنان باشد. اما از آنجایی که عربستان اصرار دارد که کابینه باید بدون حزب الله باشد، بنابراین لبنان الان کابینه ای ندارد، نه نخست وزیری هست نه وزرا. کابینه قبلی هم به رهبری نجیب میقاتی مستعفی است و هیچ فعالیتی نمی کند. از طرفی در بهار سال آینده در آستانه انتخابات پارلمانی لبنان و ریاست جمهوری لبنان قرار خواهیم گرفت. با توجه به اینکه کابینه ای وجود نداشته و از نظر امنیتی دچار بی ثباتی و عدم امنیت است، طبیعتا امکان انجام برگزاری انتخابات وجود نخواهد داشت. همچنین در سفر اخیر میشل سلیمان به ریاض ظاهرا تفاهمی صورت گرفته که انتخابات برگزار نشود و همین پارلمان کنونی دوره ریاست جمهوری میشل سلیمان را تمدید کند. نکته مهم اینجاست که از زمان انتخاب میشل سلیمان ، قرار بر این بود که او بین نیروهای سیاسی، یعنی بین 14 مارس و 8 مارس، بی طرف باشد ولی موضع گیری هایش و تفاهماتی که با عربستان به عمل آورده است نشان می دهد که رییس جمهور از بی طرفی خارج شده و بیشتر متمایل به سمت 14 مارس شده است. ظاهرا مساله سه میلیارد دلار عربستان به ارتش اگر واقعیت داشته باشد و صرفا جنبه تبلیغاتی نداشته باشد، در همین چارچوب قابل تحلیل است. یعنی می خواهند وانمود کنند که عربستان به لبنان کمک می کند و در نتیجه عربستان خواستار ثبات و آرامش و امنیت در لبنان است.
چرا عربستان بحث تجهیز ارتش لبنان را به میان آورده است ؟ آیا می توان این حرکت را به ترفندی برای رویارو قرار دادن حزب الله و ارتش لبنان دانست؟ تا چه اندازه میان این دو اختلاف وجود دارد؟
ده ها سال است که مساله تجهیز ارتش لبنان مورد بحث بوده اما به نظر می رسد که از نظر استراتژی های بین المللی تجهیز ارتش لبنان به سلاح های سنگین به نوعی ممنوع است. یعنی آمریکا و اسرائیل چنین اجازه ای را نمی دهند و تا کنون هم کشورهای اروپایی و چه آمریکا هر وقت کمکی به ارتش لبنان کرده اند این کمک ها در حد کمک های لجستیکی و سلاح های سبک بوده است. هنوز ارتش لبنان مجهز به سلاح های سنگین یا نیروی هوایی یا دریایی موثر نیست. علتش این است که می خواهند ارتش لبنان صرفا نقش داخلی بازی کند نه خارجی و عملا ارتش لبنان نقش امنیت داخل لبنان را بازی می کند. گرچه این ارتش در مقابل اسرائیل در جنوب ایستاده اما تجهیزاتش قابل مقایسه با ارتش اسرائیل نیست. یادمان باشد که عربستان و ایران هم بارها برای تجهیز ارتش لبنان پیشنهاد کرده اند تا سلاح ها و تجهیزات لازم را در اختیار ارتش لبنان بگذارد، اما گروه های لبنانی و خودشان و غربی های موثر در صحنه لبنان مانع از مجهز شدن ارتش شدند. اگر سه میلیارد دلار کمک عربستان شامل سلاح های سنگین باشد، به طور حتم هدف آنها تجهیز ارتش لبنان در مقابل اسرائیل نیست، بلکه هدف در مقابل مقاومت قرار دادن ارتش است. اما این نیز غیر ممکن است. چون ارتش لبنان تا این لحظه ثابت کرده که ارتش ملی و وطن خواه است و همیشه در کنار مقاومت بوده و امکان ندارد این ارتش علیه مقاومت اقدام کند.
مضاف بر اینکه هیچ ارتشی قادر نیست به مقاومت ضربه بزند. در تابستان سال 2006 در جنگ 33 روزه شاهد بودیم جنگی که علیه مقاومت در لبنان انجام شد، یک جنگ جهانی با حضور آمریکایی ها، فرانسوی ها، انگلیسی ها، اسرائیل و حتی با همکاری عربستان سعودی، مصر، امارات و اردن بود. این تعداد از ارتش ها و کمک ها نتوانستند مقاومت را به زانو در بیاورند و مقاومت پیروز شد. اینکه از طریق این کمک ها ارتش را در برابر مقاومت قرار بدهند، چیزی غیر ممکن است. به نظر می رسد کمک عربستان ، بیشتر نوعی تبلیغ برای سیاست خارجی عربستان در لبنان است. از طرفی انفجارهای اخیر در لبنان، کار دستگاه های اطلاعاتی است و بسیاری از تحلیلگران در داخل لبنان انگشت اتهام را متوجه عربستان سعودی و اسرائیل می دانند و می دانید که اخیرا بین اسرائیل و عربستان در زمینه محور مقاومت هماهنگی بسیار نزدیکی وجود دارد. بنابراین تصور این است که بیشتر اعلام سه میلیارد دلار جنبه تلبیغاتی دارد تا بخواهد جنبه عملی به خودش بگیرد.
بعضا گفته می شود که عربستان به دلیل ناامیدی هایی که در سوریه با آن روبه رو شده و با هزینه های سنگینی که انجام داده تا نیروهای حزب الله را بیرون براند، این هزینه ها را به لبنان منتقل کرده که با تجهیز ارتش یا با فضا سازی رسانه ای، فشاری را به حزب الله وارد کند تا آنها به نوعی از سوریه خارج شوند. تا چه اندازه با این تعبیر موافق هستید؟
گروه 14 مارس بارها این را بیان کرده که عامل نابسامانی های لبنان نتیجه دخالت های حزب الله در سوریه است و اوضاع لبنان زمانی به آرامش می رسد که حزب الله نیروهای خود را از سوریه خارج کند. این یک مغلطه است. زیرا قبل از اینکه حزب الله به سوریه نیرو اعزام کند، هزاران نفر از تکفیری ها به وسیله عربستان و دیگران از طریق بندر طرابلس وارد لبنان و از آنجا وارد سوریه شدند. همچنین عربستان، قطر اردن ده ها تکفیری مسلح را از طریق ترکیه به داخل سوریه فرستادند و صدها جوانان لبنانی نیز از شمال لبنان برای جنگیدن با ارتش سوریه به این کشور رفتند. بنابراین قبل از اینکه حزب الله دخالتی بکند، آنها دخالت کردند و اگر قرار است بحران سوریه حل شود، آنها هستند که باید تکفیری ها را از سوریه خارج کنند و کمک مالی و نظامی به آنها را قطع کنند تا آرامش برقرار شود. واقع امر این است که به گفته اکثر تحلیلگران و خود الاخضر ابراهیمی نماینده سازمان ملل برای حل بحران سوریه، سیاست عربستان در منطقه مهم ترین مانع در جهت حل این بحران هاست. با اینهمه آنها فرافکنی می کنند و حزب الله و جمهوری اسلامی ایران را مسئول این نابسامانی معرفی می کنند. سیاستی که بیشتر به سود اسرائیل است نه به سود کشورهای عربی و حتی لبنان و عربستان.
اخیرا در انفجاری که در لبنان صورت گرفت محمد شطح عضو ارشد ائتلاف 14 مارس کشته شد و این گروه حزب الله را مسئول آن دانست. گرچه حزب الله آن را رد کرد. اخباری منتشر شد که آقای شطح نامه ای را به رییس جمهوری ایران ارسال کرده مبنی بر اینکه به لبنان کمک کنید. دلیل این مواضع ائتلاف 14 مارس چیست؟ آیا هدف تحت فشار قرار دادن ایران برای کاهش حمایت از حزب الله است؟
به عنوان کسی که 20 سال در لبنان زندگی کرده و تا حدی به معادلات لبنان وارد هستم، مطمئنم که ترور محمد شطح کار دستگاه اطلاعاتی است و در نهایت به هماهنگی میان عربستان و اسرائیل مربوط می شود. از آنجایی که می دانند وقتی چنین تروری روی می دهد، افکار عمومی در لبنان بلافاصله حزب الله را متهم می کند، هدف آنها این بوده که این اتهام را به حزب الله وارد کرده و مساله اختلاف سنی و شیعی را دامن بزنند. در این زمینه تردیدی ندارم. اما آنها برای آنکه این مساله را درست جلوه بدهند، حرف هایی را هم جعل می کنند. از جمله اینکه محمد شطح در آخرین جمله ای که در اکانت خودش در فیس بوک یا توییتر نوشته، از حزب الله انتقاد کرده و خواسته که از سوریه خارج شود یا اینکه روزنامه آمریکایی نوشته محمد شطح نامه ای به رییس جمهور ایران نوشته و خواسته که کمک کند و حزب الله را خارج کند. من تردید ندارم که اینها جعل اسناد است. اگر تحقیق شود چنین چیزهایی وجود ندارد. دستگاه اطلاعاتی که این ترور را انجام داده و در ادامه چنین جوسازی های را انجام می دهند تا تردیدی باقی نگذارند که مسئول این ترور حزب الله است. این نوع خبرسازی که آقای محمد شطح در توییتر چه گفته و نامه ای نوشته، ساخته و پرداخته دستگاه های اطلاعاتی است و باید در این باره تحقیق شود که چنین نامه ای بوده است یا نه. تصور می کنم که این اقدامات صرفا برای جوسازی و قانع کردن شنوده این خبرهاست برای اینکه آقای شطح برای خارج کردن حزب الله از سوریه در حال تلاش بوده در نتیجه ترور شده و حتما حزب الله مسئولش است. چنین چیزی نیست. نباید فریب این شگردها را بخوریم.
انفجارها و عملیات های تروریستی چه تاثیری بر انتخابات لبنان خواهد گذاشت؟
در حال حاضر معلوم نیست انتخاباتی برگزار شود. توجه کنید که قبلا 14 مارس می گفت کابینه بدون حزب الله و کابینه غیرحزبی و کابینه امر واقع یا کابینه تکنوکرات های غیر حزبی یعنی اینکه حزب الله در کابینه نباشد. اما بعد از ترور شطح می گویند ما فقط کابینه 14 مارس می خواهیم. یعنی 8 مارس از صحنه سیاسی اخراج شود.خود این موضع جدید 14 مارس، نشان می دهد که از ترور محمد شطح بیشترین سو استفاده را کرده و تلاش می کنند فضا را علیه حزب الله متشنج کنند. با این همه در این شرایط معلوم نیست که آیا انتخاباتی صورت خواهد گرفت یا نه. طبیعتا امکان ندارد کابینه ای بر روی کار بیاید که گروه 8 مارس در آن نباشد. یعنی بیش از نیمی از صحنه سیاسی لبنان را حفظ کنند که چنین چیزی غیر ممکن است.