سید هادی خسروشاهی رییس پیشین دفتر حافظ منافع ایران در قاهره در شرق نوشت:
آزادی دیکتاتور مصر از زندان و تبرئه از موارد اتهامی، پازل نقشه کودتا را کاملتر کرد. اگرچه تا سرکوب کامل «اخوان»، روند ناآرامیها ادامه خواهد یافت اما اگر کودتایی مضاعف توسط نیروهای اسلامگرای ارتش علیه «السیسی» و سایر فرماندهان دوران مبارک صورت نگیرد، بعید است رویه فعلی تغییر کند.
به هر حال اخوانالمسلمین، آنچه را درو میکند که خود در زمان زمامداری مرسی، کاشته است. آنان در مصر دارای سابقه 85 ساله هستند و تا دوران یکساله، در بین مردم عادی، فرهیختگان، روشنفکران و جوانان از دوران «ناصر» تا «مبارک» دارای پایگاه اجتماعی قابلقبولی بودند.
اگرچه آنان عادت به سرکوبشدن دارند و در دورههای گذشته مقاومت قابلقبولی صورت دادهاند اما در گذشته، آنان به واسطه همین محبوبیت اجتماعی، لطمات وارده را از سر گذرانده و به فعالیت خود ادامه میدادند اما عملکرد یک سال اخیر آنان سبب شده تا جایگاه سابق را از دست بدهند. بر همین اساس بازداشت رهبران و اعضای این تشکل و برخوردهای صورتگرفته، آنها را تضعیف خواهد کرد.
انقلاب جوانان در مصر که با نامهایی چون «بیداری اسلامی»، «بهار عربی» یا هر دو خوانده میشود، سبب شد تا اخوانالمسلمین که در فرآیند مبارزه علیه مبارک، با جریانهای دیگر همکاری میکرد، روی کار آمده و در انتخابات پارلمانی و ریاستجمهوری، با شاخه سیاسی خود به پیروزی دست یابد.
پس از آن اما اخوان رویه گذشته را تغییر داد و همه نیروها را طرد کرد. برخلاف راشد الغنوشی که در تونس، با همه نیروها کار کرده و زمینهسازی برای روی کارآمدن چهرهای سکولار بهعنوان رییسجمهور را صورت داد. اخوانالمسلمین اما در عمل همه نیروها را طرد کرده و این، اشتباه استراتژیک این جریان بود.
همچنین در روابط خارجی بهجای برقراری روابط موثر با ایران، «حزبالله»، «حماس» و کشورهای حامی حرکتهای اسلامی، نخستین سفر خود را به ریاض انجام داد، با این باور که میتواند روی کمکهای مالی و سیاسی سعودیها حساب کند. این کمکها اما بسیار ناچیز صورت گرفت و پس از کودتا، ناگاه همین عربستان، پول خود را به رخ مخالفان کودتا کشید و کمکهایمیلیاردی را به حامیان کودتا و «السیسی» تقدیم کرد.
در دوران مرسی، کمبود بنزین باعث صفهای طویل در پمپ بنزینها شده بود و امروز، همه جایگاههای سوخت این کشور پر از بنزین است و این نشان میداد که همهچیز حسابشده علیه اخوان پیش رفت. در سوی مقابل، مرسی بهجای درسگرفتن از انقلابهایی نظیر ایران، همه ژنرالهای دوران مبارک را بر سر کار نگه داشت تا همانها، مجری نقشه برکناری او باشند.
به نظر میرسد اطلاعاتی که درخصوص وضعیت رژیم اسراییل و سایر وقایع منطقه میان مرسی و برخی دیگر از طرفهای منطقهای ردوبدل شده است، خوشایند آمریکا نبوده و این اتفاق را باید در نتیجه چنین اقداماتی دانست. پس از قتلعام چند روز گذشته مخالفان کودتا توسط ژنرالهای حاکم، راهی برای آشتی ملی باقی نمانده است.
در سوی دیگر، پس از بازداشت گسترده رهبران اخوان، محمود عزت از جمله زندانیان قدیمی اخوان که مانند سایر رهبران این جریان، تجربه زندان را دارد، به رهبری موقت این جریان انتخاب شده است. جبهه مخالفان نیز با رهبرانی چون البرادعی و عمر موسی، ریشهای در جامعه مصری ندارند و همانطور که اشاره شد، اخوان به سبب میداندادن به سلفیها و پیوند با آنان، از محبوبیت گذشته برخوردار نیست.
تشکیل دولت وحدت ملی نیز بعید است و دلارهای آمریکا و ارتجاع عرب، کار خود را میکند. نظامیان در شرایط فعلی، مصر را به سوی دوران پیش از انقلاب و بازگشت به عصر مبارک حرکت دادهاند.