مردی که به دلیل خیانت همسرش او را با سلاح به قتل رسانده بود، پس از صدور حکم قصاص یکبار دیگر پای میز محاکمه رفت.
به گزارش شرق، متهم که احمد نام دارد ششسال قبل، بعد از اینکه همسرش مریم را مقابل چشمان فرزندانش به قتل رساند، با درخواست قصاص از سوی اولیایدم به قصاص محکوم شد و رای صادره مورد تایید دیوانعالی کشور قرار گرفت اما از آنجایی که متهم بهخاطر حمل و نگهداری سلاح نیز محکوم شده بود، این قسمت رای نقض و پرونده برای رسیدگی به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
احمد که پیش از این در شعبه 71 مورد محاکمه قرار گرفته بود، قتل همسرش را پذیرفته و در دفاع از خودش گفته بود: من و مریم سالها بود که با هم زندگی میکردیم و دو فرزند داشتیم.
بچههایم بزرگ شده بودند که حرفهای مردم درمورد همسرم شروع شد، آنها میگفتند مریم با کسی رابطه دارد اما من باور نمیکردم تا اینکه متوجه شدم هزینه تلفن خانه زیاد شدهاست به مریم گفتم چرا این اتفاق افتاده؟ جواب داد با مادرش زیاد صحبت کرده است اما یک روز وقتی که سرزده وارد خانه شدم و همسرم را در حال مکالمه دیدم متوجه شدم او با مردی رابطه دارد، رنگ مریم پرید و مدعی شد کسی مزاحم تلفنی شده است اما من میدانستم این همه ماجرا نیست.
رابطه من و مریم تیره شده بود به او گفتم بهتر است این رابطه را تمام کند. مریم منکر بود و به من میگفت رابطهای بین آنها نبوده است تا اینکه یک روز پسرم که آن موقع خیلی بچه بود نام یکی از دوستانم به نام بهنام را آورد، او گفت: وقتی تو نیستی عمو بهنام به خانه ما میآید بهنام شریک من بود و به خاطر شراکتی که در دامداری داشتیم به خانه من رفتوآمد داشت، درمورد او از همسرم پرسیدم قبول نمیکرد میگفت رابطهای بین آنها نیست تا اینکه یک شب وقتی از آبیاری باغم برگشتم، مردی را عریان در خانه دیدم او بلافاصله از خانه خارج شد به همسرم گفتم او چه کسی بود اول گفت غریبه بود و متوجه نشده چه کسی است بعد گفت بهنام بود. میدانستم دیگر آن زن برایم همسر خوبی نمیشود، او را به خانه پدرش فرستادم. موضوع را هم به آنها گفتم و تصمیم گرفتم از همسرم جدا شوم.
متهم ادامه ماجرا را اینطور تعریف کرد: دادخواست طلاق دادیم و همه چیز برای جدایی آماده بود، چند ماهی نیز جدا از هم زندگی کردیم من همسرم را طلاق دادم اما بعد از مدتی دوباره آمد و به من گفت حاضر است همه کارهایی که کرده را جبران کند و دوباره برگردد. من زنم را دوست داشتم واقعا با علاقه زیاد با او زندگی میکردم وقتی مریم گفت حاضر است همه کارهایش را جبران کند من هم قبول کردم دوباره با هم زندگی کنیم. او را به مشهد بردم تا توبه کند. این کار را کرد و دوباره به خانه من برگشت. من واقعا به همسرم اعتماد کردم و زندگیمان را از سر گرفتیم اما بعد از مدتی دوباره کارهایش را شروع کرد.
او مرتب با بهنام ارتباط داشت نمیتوانستم به آن مرد هم چیزی بگویم چون میدانستم همسرم به سمت او میرود. روز حادثه همسرم گفت میخواهد به خانه مادرش برود. چند ساعت بعد وقتی پسرم آمد به من گفت که مادرش در خانه است من به سمت خانه رفتم دیدم چراغها روشن است در زدم باز نکرد دیدم کسی در خانه است از درپشتی داخل رفتم چراغها روشن بود زنم در خانه بود. به خانه مادرزنم رفتم آنجا نبود. همین مساله من را عصبانی کرد همسرم را به باغ بردم سلاحم را هم برداشتم به او گفتم چرا این کارها را میکنی؟ گفت میخواهد همین راه را برود میخواستم همهمان را بکشم زنم را زدم و دست خودم هم زخمی شد.
متهم در نهایت با درخواست حکم قصاص اولیایدم به قصاص و بهخاطر نگهداری سلاح غیرمجاز نیز به سهسال حبس محکوم شد. رای صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت. رای قصاص تایید اما حبس بهخاطر نگهداری سلاح غیرمجازات نقض شد. روز گذشته متهم به خاطر نگهداری سلاح غیرمجاز پای میز محاکمه رفت او گفت: به خاطر اینکه دامداری داشتم و مرتب به صحرا میرفتم سلاح خریداری کردم حدود 30سال قبل بود که این سلاح را خریدم و قصد کار خلاف با آن را نداشتم. در پایان هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.