محمدجواد حقشناس در اعتماد نوشت:
پس از اعلام نتيجه يازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري در 25 خرداد ماه 92 و مشخص شدن برنده اين رقابت سخت انتخاباتي، حسن روحاني وارد مرحلهيي جديد از سياستورزي شد؛ دوراني كه از 25 خرداد ماه امسال آغاز و نهايتا تا نيمه مرداد ماه پس از پايان مراسم تنفيذ و تحليف، به پايان ميرسد و مجلس در انتظار معرفي همكاران حسن روحاني در كابينه يازدهم است.
در اين 50 روز عملا رييسجمهور منتخب و گروه همراه وي وارد يك مرحله انتقالي ميشوند كه ميتوان از آن به برزخ سياست ياد كرد. از يكسو، رييسجمهور منتخب ملت ايران آماده ميشود تا قوه مجريه را از رييسجمهور فعلي تحويل بگيرد و از سوي ديگر بايد وقت خود را صرف دهها ديدار با مقامات سياسي داخلي و خارجي و مقامات پيشين در قوه مجريه كرده و در عين حال زماني را نيز براي پاسخگويي به صدها پرسشي كند كه انتظار ميرود تا وي به عنوان سكاندار 4 سال آينده كشور در قوه مجريه به افكار عمومي در داخل و خارج از كشور پاسخگو باشد.
در عين حال در اين فرصت كوتاه بايد بتواند از ميان دهها همكار طراز اول در دوران رقابتهاي انتخاباتي و همچنين دهها فرد ذيصلاح كه براي تصدي مشاغل كليدي در كابينه، خود را آماده ميسازند يا توسط احزاب، مقامات سياسي و قواي ديگر به وي معرفي ميشوند، بتواند مديران تصميمساز همراه خود را در كابينه در قالب يك تيم منسجم در كنار يكديگر قرار داده و نام آنها را براي معرفي به مجلس نهايي كند.
طبيعتا به نظر ميرسد كه اين 50 روز فرصتي كافي براي پرداختن به اين مهم نيست و اينجاست كه مشخص ميشود كشور در نبود احزاب فراگير حرفهيي و كارآمد چقدر آسيب ميبيند. در صورتي كه اگر رقابت ميان نامزدهاي معرفي شده از سوي احزاب صورت ميگرفت احزاب پيروز دست كم 4 سال فرصت ميداشتند تا برنامههاي خود را براي اداره كشور تنظيم كرده و افراد شايسته، كارآمد و توانا را براي تصدي وزارتخانههاي مورد نظر معرفي كند و هم برنامهها در زمان مناسب و با دقت فراوان و به دور از عجله تنظيم ميشد و هم وزرا گروه همكار خود را شناسايي و براي اداره امور به دور از هرگونه فشار و عجله انتخاب ميكردند.
اما به نظر ميرسد در فاصله زماني از 25 خرداد تا امروز فضاي سياسي كشور انتظارات متفاوتي را از حسن روحاني ترسيم و تعريف كرده است. از يك سو اصولگراياني كه پس از اعلام نتايج انتخابات از شكست سنگيني كه انتظارش را نداشتهاند باخبر شدند و در شوك فرو رفته اما پس از فرصتي كه در اختيار گرفتند در قامت يك مدعي طلبكار وارد صحنه شده و سعي كردهاند به خاطر بياورند كه حسن روحاني سابقهيي اصولگرايانه داشته و با وجود بيش از دو دهه فاصله با ايشان و افكارشان خيلي زود عملكرد 8 ساله گذشته خود را به باد فراموشي سپردند و انگار نه انگار كه در انتخابات 92 از ميان 6 گزينه موجود به تنها كسي كه فكر نميكردند حسن روحاني بود.
اما گويا اين جريان با توجه به شعار منتخب مردم ايران درباره فراجناحي بودنش فرصت را غنيمت شمردند تا بيش از 18 ميليون رايي را كه بخش عمده آن راي سلبي به عملكرد ايشان و نامزد مورد حمايتشان در 8 سال گذشته بود ناديده بگيرند و آن را به حساب نياورند. گويا قرار نيست كه اين عزيزان از خواب بيدار شوند و پيام آراي مردم را در بيست و چهارمين روز از خرداد 92 دريافت كنند.
پيامي كه مشاهده شد بيش از 130 نفر از نمايندگان كنگره امريكا در آن سوي دنيا آن را بهخوبي دريافت كردند و در نامهيي به اوباما خواهان توجه به گزينه گفتوگو با مقامات ايراني شدند. از سوي ديگر حسن روحاني با مشكلاتي بزرگ دست به گريبان است كه خواسته يا ناخواسته بايد با اين واقعيات هرچند تلخ روبهرو شود. اقتصادي كه رشد آن بيش از 2 سال است كه منفي شده و تورمي كه به زعم كارشناسان بين 40 تا 50 درصد در حال نوسان است و خيل بيكاراني كه اكثر قريب به اتفاقشان از جوانان تحصيلكرده اين سرزمين تاريخي و با فرهنگ و ثروتمند هستند و تعدادشان در ساليان اخير روز به روز در حال افزايش بوده و از مرز چند ميليون نفر گذشت.
و از سوي ديگر با وجود تمام ناكارآمديها در عرصه مديريت كشور با تحريمي سخت و فزاينده نيز روبهرو بودهايم. بهگونهيي كه فروش نفت به عنوان مهمترين درآمد كشور در چند سال اخير با مضايقي شديد روبهرو بوده و هماكنون به پايينترين حد خود در تاريخ سي و چند ساله پس از انقلاب رسيده و از آن نگرانكنندهتر اينكه درآمدهاي محدود نيز از طريق سيستم بانكي قابل بهرهبرداري نيست و در سوي ديگر نيز انتظاراتي كه ميليونها رايدهنده از حسن روحاني دارند تا تغيير را در كوتاهترين زمان ممكن به چشم خود ببينند و به نظر ميرسد كه اين انتظارات با واقعيات موجود كشور همخواني نداشته و ندارد.
ما بهخوبي ميدانيم كه رييسجمهور جعبه جادويي در اختيار ندارد و داراي اختياراتي وسيع و تاثيرگذار نيست كه بتواند يك تنه و يك شبه به تمامي انتظارات پاسخي در خور دهد. در يك نگاه خوشبينانه اگر بتواند گروهي همراه و با تجربه و از خود گذشته را در كنار خود داشته باشد و حمايت تمامي قوا اعم از مجلس، قوه قضاييه، نهادهاي نظامي، امنيتي، احزاب، رسانهها و نهادهاي عمومي همچون حوزه علميه، نماز جمعه، صدا و سيما و بنيادهاي اقتصادي خارج از حوزه مجريه را با خود همراه داشته باشد،
اين احتمال را ميتوان پيش بيني كرد كه در دوره 4 سال آينده فضاي مديريتي را در عرصه سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور را به ريل خود برگرداند و مسيري مناسب براي ايجاد آرامش توام با اميدواري، براي جامعه به ارمغان آورد. از اين رو بود كه اصلاحطلباني كه به رهبري خاتمي بيشترين تاثير را در پيروزي حسن روحاني فراهم كردهاند و حتي با كنار كشيدن محمدرضا عارف كانديداي اختصاصي خود فرصت را براي وي فراهم كردند اعلام كردند كه هيچ سهمي را براي خود نميخواهند.
اين پيام كوتاه در حقيقت داراي مفهومي عميق و معنايي بلند بود كه به تمامي اصحاب قدرت به ويژه كساني كه آمدن روحاني را به پاستور خوش نميداشتند اين پيام را برساند كه امروز كشور بيش از هر چيز به انسجام، يكپارچگي و وحدت در عمل نيازمندتر است.
خطر هنوز بيخ گوشمان است. آن را نبايد ناديده بگيريم و از در بيخيالي با آن برخورد كنيم و در عين حال جناب روحاني نيز همانگونه كه تاكنون نشان داده است با هوشمندي به فضاي 4 سال آينده خواهد نگريست كه براي صعود به قله موفقيت نيازمند همراهاني توانمند و معتقد و باورمند به حقوق ملت، قانون اساسي و برنامههاي رييسجمهور منتخب است كه از سر وظيفه و خيرخواهي و باورمندي به آرمانهاي انقلاب و امام و عشق به ميهن همراهي كنند و تا آخرين لحظه وفادارانه در كنار او و مردم بزرگ ايران باشند.
از اين رو انتظار بر اين است كه در انتخاب همراهانش بيش از هر چيز عقل و خرد جمعي و خواست مردمي را كه به ايشان راي دادند ملاك تصميمگيري وي باشد تا بتواند بدنه اجتماعي سازمان راي خود را نه تنها با ريزش روبهرو نسازد بلكه آن 30 درصدي را نيز كه در انتخابات 92 شركت نكردند، به خود اميدوار و با كابينهاش همراه سازد و در وهله دوم نيز آرا كساني كه به رقباي وي راي دادهاند را نيز به سوي خود بخواند.
همانگونه كه در نخستين مصاحبه مطبوعاتي اعلام كردند كه من رييسجمهور همه ايرانيان هستم. به نظر ميرسد حسن روحاني در اين خصوص بايد اهتمام بيشتري به وزارتخانههايي داشته باشد كه با حقوق ملت بطور مستقيم سرو كار دارند؛ وزارتخانههايي كه در 8 سال گذشته مشكلات بيشتري را براي جامعه ايرانيان و رايدهندگان بهدنبال داشتهاند. و آزاديهاي مورد انتظار را كه در قانون اساسي به آن تصريح شده است را بتواند بهطور ملموستري پاسداري نموده و شرايط زندگي را براي عموم ايرانيان فراهم نمايد.
امیدواریم همونطور که گفتید دهن یاوه گویان بسته شود
کسانیکه قبل از انتخابات تخریب میکردند بعد از اون هم با اعلام نزدیکی به شما سعی میکنن کارهای زشتشون را ادامه دهند
با دعای خیر مردم،مشکلات آهسته و یکی یکی حل میشود
مردم هم آنقدر عاقل هستند و درک میکنند احمدی نژاد چه بر سر مملکت اورد
زمان نیاز هست
نباید به حرافی برخی توجه کنید
اینها شکست خوردگانی هستند که زهر خود را به هر طریق میخواهند بریزند
مردمی که رای دادند ،دوستت دارند و پشتیبانت هستند
بزرگانی مانندهاشمی و خاتمی هم که همایت کردند شمارا تنها نمیگذارند