طرح جنجالی«نفی هولوکاست» به ترجیعبند آغاز و پایان«محمود احمدینژاد» بر دولت هشت سالهاش بدل شد. احمدینژاد که نخستینبار در سال 84 هولوکاست را افسانه خوانده بود، دیروز و در ماههای پایانی ریاست خود بر دولت دوباره به این ایده اولیه بازگشت تا یادآوری کرده باشد که طرح «نفیهولوکاست» قرار است به اسم شخص محمود احمدینژاد و دولت نهم و دهم در تاریخ ثبت شود.
«احمدینژاد» که دیروز در مراسم همایش «نکوداشت هشت سال تلاش جهادی و تجلیل از رییسجمهور و دولت خدمتگزار» سخن میگفت، بعد از مدتها نقبی به ایده اولیه خود زد و گفت: «گفتمان نفی بحث هولوکاست را ما از موضع انسانی مطرح کردیم و گفتیم فرض کنیم که چنین اتفاقی افتاده، چرا فلسطینیها باید تاوان آن را بدهند. ما گفتیم اگر بخواهید مساله فلسطین را حل کنید راهحل آن این است که مشترکا کسی را که جرمی مرتکب شده مجازات کنیم نه اینکه اینگونه باشد که گنه کرد در بلخ آهنگری/به شوشتر زدند گردن مسگری. طرح مساله هولوکاست ستونفقرات نظام سرمایهداری را متلاشی کرد چون تنها عنصر قدسی باقیمانده در این نظام بود. برای نظام سرمایهداری، خدا، پیامبر، دین و ارزشها قداست ندارد و تنها محوری که همه نسبت به آن تعصب داشتند که کسی نباید وارد آن شود مساله هولوکاست بود که ما بسیجیوار درباره آن سخن گفتیم.»
در نخستین ماههای ریاست احمدینژاد بر دولت نهم، آبانماه84، بود که او در کنفرانسی با نام حمایت از فلسطین در تهران هولوکاست را زیر سوال برد و افسانه خواند.
او سال ۲۰۰۹ و در«کنفرانس دوربان ۲» از بهکاربردن واژههایی همچون «مشکوک» و «مبهم» برای اشاره به هولوکاست که در متن سخنرانی ارایهشده توسط ایران به سازمانملل وجود داشت خودداری کرد و بهجای آن از عبارت «سوءاستفاده از هولوکاست» استفاده کرد. رییس فعلی دولت در کنار نفی هولوکاست در این سالها همواره پرسشهایی هم مطرح کرده مانند اینکه چرا اجازه تحقیق در باب هولوکاست داده نمیشود؟ چرا اجازه داده نمیشود تا یک گروه متخصص حقیقتیاب مساله را بررسی و نتیجه را به جهانیان اعلام کند؟ چرا از سایر قربانیان جنگ دوم جهانی (حدود ۶۰میلیوننفر) سخنی گفته نمیشود؟ چرا به بهانه هولوکاست باید یک رژیمی در سرزمین فلسطین تشکیل شود؟ چرا اروپاییان از خودشان سرزمینی به اسراییل نمیدهند؟ اگر اروپاییان یهودیان را کشتهاند چرا تاوانش را فلسطینیان پس میدهند؟
در پی طرح این سوالات بود که در سال ۱۳۸۶ کنفرانس هولوکاست تهران با شرکت ۶۷ پژوهشگر از کشورهای مختلف در تهران برگزار شد. برگزاری همایش بررسی واقعه هولوکاست در تهران باعث تحریم دفتر مطالعات وزارتخارجه توسط دهها موسسه مطالعاتی، اعتراض رسمی اتحادیه اروپا و ایجاد فرصت برای اسراییل برای غیرمنطقیجلوهدادن دولت ایران شد. سال 86 که احمدینژاد در جریان سفرش به نیویورک در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان در دانشگاه کلمبیا شرکت کرده بود هم موضوع هولوکاست، باز مطرح شد. رییس دانشگاه کلمبیا خطاب به احمدینژاد گفت: «شما گفتهاید هولوکاست یک «افسانه ساختگی» است. بعد هم کنفرانس هولوکاست را در تهران برگزار کردید. شما یا بسیار آموزشنادیده هستید یا خیلی تحریککننده؟ شما 12روز گذشته گفتید اسراییل نمیتواند به حیات خودش ادامه بدهد و پیش از این گفتهاید که این کشور باید از صحنه روزگار محو شود. 12 عضو هیات علمی این دانشگاه در اسراییل زندگی میکنند... آیا شما خواستار محو کردن ما از روی زمین هستید؟» «احمدینژاد» در مراسم نماز روز قدس سال 90 هم باز ایده خود را پی گرفت و با اشاره به دولت اسراییل گفت همه مقدمات تاسیس این رژیم مبتنی بر دروغ و فریبکاری بوده و یکی از این دروغهای بزرگ افسانه «هولوکاست» است.
نگاه 2 رییسجمهور به«هولوکاست»
جدا از بازتاب خارجی، در داخل ایران نیز واکنشهای متعددی نسبت به این مساله ابراز شد. چندی پس از اظهارات احمدینژاد، محمد خاتمی، رییسجمهوری سابق ایران، در مصاحبهای با روزنامه فایننشالتایمز ضمن تایید واقعیت هولوکاست، همزیستی اسراییل و فلسطین را قابلقبول دانست. خاتمی یکبار هم که برای دیداری هشتروزه به استرالیا رفته بود در مصاحبهای با رسانه«لیت لاین» در استرالیا هولوکاست را یک تراژدی وحشتناک خواند که در اروپا روی داده است. او گفت که«هولوکاست یک واقعه تاریخی بود که در اروپا اتفاق افتاد و از نظر من این واقعه یک تراژدی بود و امروز هم هر واقعهای مثل هولوکاست بدون در نظر گرفتن اینکه آن واقعه در کجا یا چگونه اتفاق میافتد باید محکوم شود. چه این واقعه در اروپا و در قالب یهودستیزی باشد و چه علیه مردم ستمدیده آفریقا اعمال شود و چه این واقعه در فلسطین و علیه مردم فلسطین به مورد اجرا گذارده شود و بهطور کلی در هر کجای جهان که نسلکشی صورت بگیرد باید آن را محکوم کرد».
منتقدان ساکت هولوکاست
طرح بحث هولوکاست توسط احمدینژاد در ابتدای کار از سوی حامیانش و بلکه دیگر اصولگرایان یا با تایید همراه بود یا به سکوت برگزار میشد. اما در این سال آخر دولت که حامیان پیشین به منتقدان او تبدیل شده بودند بحث هولوکاست هم مانند دیگر بخشهای عملکردی رییس دولت در یک چرخش چنددرجهای در زمره نقاطضعف و در فهرست کارنامه منفی او قرار گرفت. در میان اظهارنظرهایی که نفی هولوکاست را اشتباه میخواندند حرفهای حدادعادل، حامی همیشگی احمدینژاد از همه جالبتر بود که اسفندماه گذشته گفت ما از انکار هولوکاست سودی نبردیم. حداد گفته بود موافق این نبودم که آقای احمدینژاد اصل هولوکاست را انکار کند.
اما فضای انتخابات ریاستجمهوری امسال هم فرصتی فراهم ساخت تا منتقدان ساکت گذشته به حرف آیند. «محمدباقر قالیباف» رقیب انتخاباتی پیشین هم صریحا طرح نفی هولوکاست را آرمانگرایی کاسبکارانه خواند و با طرح این سوال که نفی هولوکاست ما را به کجا رساند؟ گفت: «ما هیچگاه با یهود مخالف نبودیم، یک دین است؛ آنجایی که ما مخالفت کردیم با صهیونیستها بوده است.» «محمدحسین ابوترابیفرد» از نامزدهای تصدی ریاستجمهوری هم همان زمان گفت: «طرح مباحث و مفاهیم اینچنینی سودی برای بدنه انقلاب ندارد و کاری نسنجیده به نظر میرسد.»
«کامران باقریلنکرانی» هم مطرح کردن هولوکاست و نقد تفکر صهیونیستی بهطور علنی را از نقاطضعف سیاست خارجی دانسته بود. هزینههایی که طرح این بحث به سیاست خارجی ما تحمیل کرد، آنقدر بود که «محسن رضایی» نامزد ریاستجمهوری را به واداشت وعده دهد اگر رییسجمهور شود به هیچوجه از موضوع هولوکاست صحبت نمیکند.«محمد شریعتمداری» نيزهمان زمان گفت «احمدینژاد خودش هم از طرح آن اظهارات درباره هولوکاست پشیمان است و در اظهارات بعدی خود نیز دیگر اشارهای به اظهارات اولیه نکرد. بهنظر من این دعوای بین فاشیستها بود و طرح آن در آن زمان نفعی برای ایران نداشت.» اگرچه صحبتهای دیروز رییس دولت نشان داد که تحلیل شریعتمداری از پشیمانی احمدینژاد چندان واقعیت ندارد و رییس دولت همچنان معتقد است، طرح «نفی هولوکاست» درست بوده است.