فرارو- مرتضي واعظ، اين روزها اكثر تحليل ها از نتايج انتخابات رياست جمهوري اشتباه از آب در آمده است. خوشبين ها هم به اين نتيجه تنها "اميدوار" بودند.
انتخابات امسال مملو از تحليل هايي بود كه پي در پي جاي خود را به يكديگر مي دادند. هر خبر تازه مبناي يك تحليل مي شد كه با مجموعه اي از خبرهاي تازه و كهنه و با يك چينش خاص در كنار هم قرار مي گرفت. تحليل ها همگي در نگاه اول معقول به نظر مي رسيدند اما با خبر و تحليل معقول ديگري جايگزين مي شدند!
براي مثال خبر رد صلاحيت هاشمي رفسنجاني با موجي از تحليل هاي ناميدانه همراه بود. در آن زمان اصلاح طلبان با ارائه تحليل هايي از شكست جنبش اصلاح طلبي از پيش از انتخابات سخن گفتند. در مقابل انصراف حداد عادل و افزايش احتمال انصراف ديگر نامزدهاي اصولگرا به نفع يك نامزد، تحليل ها را به نفع پيروزي اصولگرايان پيش برد.
خبر عدم تمايل ولايتي به انصراف نيز تحليل هاي متضاد داشت. گروهي معتقد بودند كه حضور ولايتي به ضرر روحاني تمام مي شود چرا كه قسمتي از سبد راي اين دو مشترك است. اما برخي هم بر تعدد نامزدهاي اصولگرا تاكيد مي كردند و ادامه حضور ولايتي را به ضرر اصولگرايان مي دانستند.
چرا در اين مدت اكثر تحليل ها با نتايج انتخابات همسان نبود در حالي كه به نظر معقول مي رسيدند و مخاطب را مجاب مي كردند؟
براي اين موضوع بايد ساختار تحليل ها را بيشتر كاويد. تحليل ها عموما مبتني بر يك خبر هستند كه براي رسيدن به مقصود با چند خبر ديگر اعم از تازه و قديمي همراه مي شوند. اگرچه قدرت تحليل در انتخاب هوشمندانه خبرها است اما آنچه تحليل را داراي يك شخصيت مجزا مي كند نحوه چينش اين خبرها در قامت يك مجموعه است.
يك تحليلگر چگونه خبرها را كنار هم مي گذارد؟ به نظر مي رسد كه دو نوع خبر وجود دارد. اين خبرها يا بر اساس اخبار رسمي هستند يا اينكه از يك مرجع موثق (بخوانيد شايعه) بدست آمده اند. كنار هم قرار گرفتن خبرها هم بر دو شيوه است، يا استناد به «خبر رسمي» ملاك قرار مي گيرد يا انسجام خبرها مد نظر واقع مي شود و اينجا همان نقطه اي است كه اكثر تحليل ها به بيراهه مي روند.
بر اساس اين شيوه، شما مي بينيد كه تمام اجزاء دروني هر يك از دو تحليل متفاوت با هم مي خوانند اما نمي دانيد كه چگونه وجود دو تحليل متضاد با هم ممكن مي شود. اين به آن دليل است كه خبرهاي مورد استناد تنها به دليل انسجام در يك مجموعه گرد آمده اند.
اما آنچه كه باعث مي شود تحليل ها به سمت انسجام اجزاء بروند اين است كه اخبار رسمي، جز معدودي مورد تفسير واقع مي شوند. اظهار نظر مسئولين سياسي معمولا شفاف نيستند و اين موضوع امكان برداشت هاي مختلف را دامن مي زند. اين خبر ها اگرچه به ظاهر رسمي هستند اما پس از تفسير تبديل به يك گمانه زني مي شوند.
تحليل هاي منسجم در اين دوره از انتخابات بيش از دوره هاي ديگر غلط از آب درآمدند و اين نشان مي دهد كه فضاي سياسي كشور بيش از هر دوره اي نيازمند شفافيت است.