شهرام شکیبا در خبرآنلاین نوشت:
خوشبختانه در برهه حساس کنونی شرایط طوری شده است که از اطراف و اکناف مملکت امیدواری میچکد. چرا که به یکباره 8 مرد از خویش برون آمدهاند تا کاری بکنند.
شهر خالیست ز عشاق بود کز طرفی
مردی از خویش برون آید و کاری بکند
آن هم بدون دخالت غیب. چراکه کاندیدای دولت در بین آنها نیست. اگر کاندیدای دولت بود و طایر دولت گذاری میکرد، اوضاع جالبتر هم میشد چراکه به جای بیرون آمدن مردان از خویش، در آن صورت یک دستی از غیب بیرون میآمد. چراکه گفتهاند:
طایر دولت اگر بازگذاری بکند
دستی از غیب برون آید و کاری بکند
اما این 8 مرد بدون دخالت دست از خودشان بیرون آمدهاند تا نه یک کار که کلیه امور را سامان بدهند.
تا هفته پیش هر وقت تلویزیون را روشن میکردی یا دوربین اعماق دریا را نشانه رفته بود یا داشتند اعماق جنگل را نشان میدادند، یا بساط سبزه بود و گل و گیاه و دشت و دمن و از این قبیل موارد و یا آزمایشگاههای علمی و غیره. به طوری که اگر انتخابات پیش نمیآمد، عنقریب کل مملکت یا جانورشناس میشدند، یا گیاهشناس، یا جغرافیدان و یا متخصص علوم پزشکی و آزمایشگاهی و فضانوردی. چراکه دولت پول به تلویزیون نمیداد. لذا این همدم تنهایی ما هم شده بود خانه علوم!
اما حالا که خوشبختانه این 8 مرد از خودشان بیرون آمدهاند، تلویزیون هم برنامههای انتخاباتی را راه انداخته و هر وقت روشنش کنی، میبینی یکی از این مردان دارد از رفع و حل کلیه مشکلات میگوید و اینکه اگر بنده و شما یک تکه کاغذ که اسم او رویش نوشته شده، بیندازیم توی صندوق، فیالفور به سرعت برق و باد مشکلاتمان مرتفع (!) میشود.
فزونتر از عدد قفلها کلید اینجاست
هرکدام از جماعت کاندیدا که حرف میزنند در تلویزیون کلی مفرح ذات است. خدا این تفریحات را از ما اقشار آسیبپذیر نگیرد. مثلاً حسن روحانی کلید از جیبش درمیآورد و میگوید هر مشکلی، راه حلی دارد و هر قفلی کلیدی دارد. کلید میتواند نمادی باشد از راه حل برای مشکلات.
جالب است که کلیدی که ایشان نشان داد، کلید گاوصندوق بود. حالا اینکه توی آن گاوصندوق چیست، نمیدانم.
سالهای قبل که توی گاوصندوقها پرونده بود و جماعت به پروندهها مینازیدند و بگم بگم. حالا از این بگذریم اما اگر قرار باشد الباقی نمایندگان هم از نمادهایی برای حل مشکلات استفاده کنند و نمادهایشان را هم نشان بدهند، اوضاع و احوال جالبی پدید میآید.
نمیگویم کدام کاندیدا با چه نمادی ولی خودتان مفروضات زیر را با کاندیداها کنار هم بگذارید و عشق و حال کنید.
- فرض کنید کاندیدایی به مشکلات و معضلات کشاورزی اشاره کند و بعد هم جلوی دوربین یک بیل درآورد و نشان ملت بدهد.
- کاندیدای دیگر هم برای حل مشکل کشاورزی به صورت ریشهای و تقویت بنیه کشاورزی لابد یکهو یک نصفه گونی کود میگذارد روی میز جلوی آقای مجری.
- کاندیدای دیگر به عنوان نماد تسهیل در امر ازدواج، لابد با خودش دو کله قند، یک شاخه نبات و پنج سکه بهار آزادی میآورد.
- کاندیدایی که از موضوع دفاع از مرزها صحبت میکند، میتواند یکهو یک آرپیجی درآورد و به مردم نشان دهد.
***
البته برای برخی از امور هم اساساً نمیشود نماد خاصی نشان داد چون یا صورت خوشی ندارد، یا از تلویزیون قابل پخش نیست، یا آبروی نمادها میرود. موضوعاتی مانند تورم، اعتیاد، فساد اجتماعی، بیکاری، بیسوادی، عدم ازدیاد موالید، رشوه، پایین بودن سرانه مطالعه و قس علی هذا.
واقعاً به عنوان نماد تورم باید چه چیز نشان داد؟ آیا میشود یک نفر را به عنوان نماد بیسوادی نشان بدهیم بعد بزنیم پس گردنش؟ یا مثلاً کسی را بیاوریم به عنوان نماد پایین بودن سرانه مطالعه نشان بدهیم و او را هو کنیم؟ آیا برای نماد معضل اعتیاد باید وافور بشکنیم یا پایپ؟
لذا بهتر است درباره برخی مسائل فقط حرف بزنیم.
فكر ميكنم روحاني بتونه جو مملكت رو بهبود بده.