روز بیست و پنجم اردیبهشت ماه، گروهی از طلاب حوزه علمیه قم در نامه ای خطاب به حضرت آیت الله مصباح یزدی، با لحنی محترمانه اما صریح و البته کمی گزنده، از محضر ایشان تقاضا کرده بودند که استان فلسفه و اخلاق باقی بمانند و خود را از اسارت گروه سیاسی کار پایداری، که تحت لوای ارزش های انقلاب اسلامی، به دنبال کسب قدرت سیاسی اند، رها نمایند.
این نامه، بلا فاصله پس از انتشار در فرارو، مورد توجه گسترده قرار گرفت و مخاطبان گرامی، در رد و تایید مضمون آن، اظهار نظرهای متفاوتی کردند. مراجعه به بخش کامنت های این نامه، بی طرفی و رعایت اخلاق حرفه ای از سوی فرارو را به اثبات می رساند.
فرارو، آیت الله مصباح یزدی را یکی از علمای بزرگ اسلامی و از ذخایر گرانبهای حوزه های علمیه جهان تشیع می داند و به همین سبب، آرزو می کند که ساحت محترم ایشان از هر گزندی مصون و محفوظ بماند تا جوانان جویای حقیقت ناب اسلام محمدی، از فیض محضر ایشان همواره بهره ها برند.
مواضع و نظرات عالمانه ی ایشان طی سالیان متمادی فعالیت علمی معظم له در نشر اندیشه اسلامی، بر کسی پوشیده نیست. ایشان نه تنها در این عرصه، بلکه در تبیین حقایق و موازین اسلام سیاسی زحمات فراوانی متحمل شده اند و نیز در هنگامه "فتنه" 88، به مدد بصیرت جویان ایران اسلامی آمدند؛ که تلاش هاشان ماجور درگاه حضرت احدیت باد!
با این همه، حضرت ایشان، همانند هر انسانی، مصون از خطا و اشتباه نیستند و نخواهند بود. در میان جوانان نخبه و حقیقت طلب، نمی توان ادعا کرد که جز گوهر های پاک معصومان چهارده گانه، دیگران هم معصوم اند و غیر قابل انتقاد!
و البته، جوانان روشن اندیش، انتقاد از یک عالم بزرگ اسلامی را نفی مطلق او قلمداد نمی کنند. انتقاد، شیوه ای است برای کاستن از اشتباهات و افزودن بر اعتبار و نفوذ بزرگانی که حیاتشان، منشا خیرات و آثار بزرگ اجتماعی برای امت اسلامی است.
و اما، انتشار نامه انتقاد آمیز منسوب به برخی طلاب حوزه علمیه قم، سایت های زنجیره ای گروه سیاسی کار پایداری را به شدت مضطرب و دستپاچه کرد. این سایت ها، که نزد عام و خاص به تندروی، هوچی گری و به کارگیری زبان زور و تهدید، شهره اند، سایت فرارو را به خاطر انتشار این نامه، مذمت کردند، هتاک نامیدند، به گروهک انحرافی و تروریستی "فرقان" تشبیه اش کردند و مدعی شدند که با این کار، مطهری زمان را مورد اهانت قرار داده است!
یکی از این سایت های زنجیره ای وابسته به گروه سیاسی وابسته به میلیاردر معروف ایران، رجانیوز است. این سایت تندرو، در واکنش به انتشار نامه انتقادی خطاب به حضرت آیت الله مصباح نوشت:
"ساعاتی پس از انتشار خبر دیدار شورای مرکزی جبهه پایداری با علامه مصباح یزدی که حاکی از تاکید ایشان بر حمایت از کاندیدای اصلح در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری بود، سایت فرارو که به عنوان یکی از رسانههای شناخته شده حامی قالیباف مطرح است، با انتشار یک متن موهن و بی ادبانه و البته بی نام و نشان خطاب به علامه مصباح یزدی، مدعی شد این متن نامه تعدادی از طلاب حوزه علمیه قم به آیت الله مصباح یزدی است. در این متن هتاکانه که بلافاصله در شبکه گسترده رسانههای حامی قالیباف منتشر شد، با ادبیات زننده، و توهین آمیز، از تلاشهای سیاسی علامه مصباح یزدی انتقاد شده و در برخی موارد، تلاش شده اقدامات روشنگرانه و تلاشهای سیاسی موثر این عالم ربانی به تمسخر و استهزاء گرفته شود."
این سایت وابسته به گروه افراط گرای پایداری، در همان ابتدای مطلب خود، به شیوه ای ناشیانه فاش کرده است که چرا انتقاد از آیت الله مصباح را بر نمی تابد!
در استدلال آشکار این رسانه پایداری، فرارو نمی بایست انتقادی به عالم جلیل القدری که، به هر علت، نامزد اختصاصی پایداری را مورد تایید قرار داده، منتشر نماید!
بدین ترتیب، اگر نامه ای انتقاد آمیز و صریح، خطاب به عالم جلیل القدری دیگر که مخالف طرز فکر و مشی سیاسی پایداری است، در فرارو انتشار می یافت، رسانه های زنجیره ای پایداری نه تنها هیچ واکنشی نشان نمی دادند بلکه چه بسا قند هم در دلشان آب می شد!
فرارو، سخنی با سیاست بازان پایداری، که از تولدشان تا کنون، رسالتی جز ایجاد افتراق و انشقاق در صف اصول گرایان نداشته اند، ندارد زیرا معتقد است "می توان آدم خواب را بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده و یا نقش آدم خواب را بازی می کند، نه".
روی سخن، متواضعانه و خیرخواهانه، با حضرت آیت الله مصباح و سایر علمای راستین است. حضرت ایشان، در جایگاه فقیهی روشن بین و و متکلمی مشفق، باید تنها از شان ارائه طریق و بیان و تبیین کلیات امور حساس سیاسی و اجتماعی و فرهنگی برخوردار باشند و نه تعیین مصادیق. مردم جویای حقیقت، باید معیارها و موازین درست و شایسته را از زبان گویای ایشان بشنوند و مصادیق را خود تشخیص دهند و برگزینند.
تعیین مصداق از سوی بزرگانی چون آیت الله مصباح، حفظه الله تعالی، می تواند آنان را در معرض خدشه و سقوط از جایگاه شایسته اجتماعی و سیاسی قرار دهد؛ و اگر خدای ناخواسته چنین اتفاقی رخ دهد، امثال ایشان نمی توانند به وظیفه اصلی خود که همانا ارشاد مومنین، هدایت قلوب مستعده و بصیرت افزایی در مواقع بروز فتنه های سیاسی و اجتماعی است، عمل کنند.
گروه سیاسی تازه تولد یافته پایداری، از همان آغاز، رندانه، تمام تلاش خویش را بر به خدمت گرفتن علمای ربانی خوش نام و مشهور متمرکز ساخت تا زیر لوای درخشان آنان، رقبا را از میدان به در کند و به اهداف سیاسی خود دست یابد. اینان، برای ان که مستمسک قابل قبولی برای این شگرد سیاسی و نادرست خویش دست و پا کنند، در گروه خود، شورای فقهی ایجاد کردند و چنین ادعا کردند که آن چه می کنند و خواهند کرد ابتدا باید در این شورا مورد تصویب قرار گیرد تا مبادا خلاف شرعی از سوی آنان واقع شود! از برخی علمای بزرگ نیز مصرانه خواستند که عضو این شورای فقهی شوند و آنان را راهنمایی کنند.
و اکنون، بس از آن که نتوانستند آقای جلیلی را به عنوان نامزد پایداری به استخدام بگیرند، پزشکی جوان و خوش سیرت و ساده دل اما فاقد توانایی و تجربه مدیریتی مناسب با جایگاه ریاست جمهوری را به کار گرفته اند و لقب "پروفسور" به او داده اند و او را نامزد اصلح اصول گرایان معرفی کرده اند؛ غافل و شاید آگاه به این نکته که این جوان خوش قلب، با نگرش انحصار طلبانه، افراطی و ساده انگارانه ی گروه پایداری، نمی تواند از پس رفع مشکلات و معضلات فراوان بر جای مانده از بی کفایتی های عمیق و گسترده ی باند احمدی نژاد- مشایی بر آید. که در این صورت، این بار نیز، بسیاری از مردم، تقصیر یک گزینش ناشایست دیگر را بر گردن علمای بزرگی خواهند انداخت که از این نامزد "اصلح"، تمام قد، حمایت کرده اند!
تنیجه ی این گونه دخالت های آشکار در امر سیاست جزئی و مصداقی، سلب مقبولیت از عالمان جلیل القدر و مظلومی است که احیانا فریب سیاسی کاران "هفت خط" را می خورند!
در این زمانه پر آشوب و حیرت افزا، نیاز مردم و خصوصا جوانان مظلوم این مرز بوم به روشنگری های عالمانه و پدرانه ی علمای بزرگی چون آیت الله مصباح، بیش از گذشته است. به نظر می رسد که مراجع گرانقدر و علمای ربانی ما باید همانند رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) تنها به تبیین معیارهای صلاحیت مبادرت ورزند و مسوولیت تشخیص و گزینش اصلح را بر عهده خود مردم وانهند.
عضویت، رهبری و یا بلند کردن پرچم مسوولیت گروه های سیاسی از سوی علمای عزیز ما، ساحت پاک و نورانی روحانیت اصیل و وارسته را در معرض توهین ها و قضاوت های منفی اجتناب پذیر قرار می دهد؛ قضاوت هایی که لاجرم، به محرومیت مردم از کسب فیوضات معنوی و روحانی خواهد انجامید!
برای حضرت آیت الله مصباح و سایر بزرگان روحانی، آرزوی توفیقات روز افزون و خدمت شایسته به مکتب سرخ فام علوی و نظام گرانقدر جمهوری اسلامی داریم.
والسلام
هیچ کس نمیگه آقای مصباح نبایدنقدبشه،حرف این جاس که ماباید فرق بین نقدوبی حرمتی رو بفهمیم البته فهمیدن قدری زحمت داره وازهر کسی برنمیاد.
واقعا دارم به این نتیجه می رسم که بهترینی. . .