براساس بررسیهای انجام شده توسط سازمان بهداشت جهانی در 20درصد
خانوارهای ایران فقر و کم غذایی به صورت مزمن وجود دارد و 15درصد کودکان
کشور دچار سوءتغذیه هستند. همچنین طبق برآوردی که از مقایسه آمار تولید و
مصرف در کشور به دست میآید، مصرف سرانه برخی از مهمترین مواد غذایی مثل
نان، برنج، قند و شکر، روغن نباتی، گوشت قرمز، گوشت مرغ و لبنیات عموما در
دو سال اخیر دچار تغییر میزان مصرف در سبد خانوار شده است. مقایسه مصرف
محصولات دامی در کشور طی دو برنامه سوم و چهارم نیز تا حد زیادی میتواند
ترسیمکننده تغییر سبد خانوار باشد. کاهش 30درصدی مصرف شیر و جایگزینی
حبوبات و غلات به جای پروتئینهای گوشتی بارزترین تغییرات سبد خرید
خانوادههاست.
در بین مواد پروتئینی نیز نقش گوشت قرمز و ماهی کمرنگتر و
گوشت مرغ بیشتر شده است.در کنار تغییر سبد غذایی خانوار که تحتتاثیر شرایط
اقتصادی ایجاد شده، ضریب امنیت غذایی در کشور نیز روندی کاهنده داشته است.
باوجود آنکه در سیاستهای کلی قانون برنامه توسعه کشور بر تامین خودکفایی
با تکیه بر تولید و منابع داخلی تصریح و کاهش تورم در قیمت محصولات غذایی
مورد تاکید واقع شده است اما اکنون در خوشبینانهترین حالت تنها 50درصد
انرژی مورد نیاز مردم با تکیه بر تولیدات داخلی تامین میشود و 50درصد
باقیمانده وابسته به محصولات وارداتی است.
در حال حاضر تامین امنیت غذایی
کشور با توجه به مصرف روزانه سههزارکیلوکالری برای هر فرد، وابستگی شدیدی
به محصولات غذایی خارجی دارد، در حالی که براساس سیاستهای کلی چشمانداز،
امنیت غذایی باید با تکیه بر تولیدات داخلی تامین شود.این درحالی است که
براساس پیشنویس اولیه بسته پیشنهادی امنیت غذایی کشور، بهبود شاخص ضریب
امنیت غذایی جامعه در کالاهای اساسی به میزان 92درصد، ارتقای شاخصهای
توسعه انسانی به 82درصد و افزایش عرضه سرانه پروتئین حیوانی به 34 گرم در
روز به عنوان اهداف کلان کمی امنیت غذایی در نظر گرفته شده است. اما لازمه
دستیابی به این اهداف، رشد تولید همگام با افزایش جمعیت کشور است.
سرانه واردات به 283 رسید
عباس کشاورز، مسوول مطالعات و کارشناسی دفتر سازماندهی کشاورزی و آب اتاق
بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی ایران میگوید: میان میزان تولید با
مصرف محصولات کشاورزی در سالهای اخیر فاصله زیادی وجود داشته و واردات
سالهای گذشته بر این مدعا تاکید میکند.بررسی تغییرات سرانه واردات
محصولات کشاورزی طی سالهای 68 تا 90 حاکی از آن است که متوسط سرانه واردات
این محصولات طی برنامههای اول توسعه حدود 143کیلوگرم، در برنامه دوم
حدود 161کیلوگرم و در برنامه سوم 157کیلوگرم بود، اما این میزان در
برنامه چهارم به بیش از 191کیلوگرم افزایش یافت.
به گفته کشاورز در
سالهای 89 و 90 نیز سرانه واردات به ترتیب 199 و 173کیلوگرم بوده و
واردات سرانه سال گذشته با احتساب 2/16میلیون تن واردات 9 ماهه و با درنظر
گرفتن همین رقم حدود 283کیلوگرم برآورد میشود. تراز تجاری محصولات
کشاورزی در 23 سال گذشته حکایت از نوسانات زیاد دارد. بر اساس آمارهای
منتشرشده، متوسط تراز تجاری محصولات کشاورزی در برنامه اول 1/7میلیون تن،
در برنامه دوم 44/8میلیون تن، در برنامه سوم 6/8میلیون تن بود که در
برنامه چهارم به 5/10میلیون تن افزایش یافت. همچنین در دو سال گذشته متوسط
تراز تجاری محصولات کشاورزی به حدود 11میلیون تن رسید.
خودکفایی شکننده
به طور کلی ضریب خوداتکایی محصولات مهمی مانند گندم و شکر بسیار متغیر،
برنج تقریبا ثابت و کاهنده، روغن نباتی بسیارشکننده و تولید دام و طیور
ثابت و افزاینده بوده است، اما تولید فرآوردههای دام و طیور وابستگی شدیدی
به علوفه وارداتی داشته است.مسوول واحد مطالعات و کارشناسی دفتر ساماندهی
کشاورزی و آب اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی با اشاره به اهداف
قانون اساسی سند چشمانداز و برنامههای توسعهای کشور مبنی بر تامین امنیت
غذایی اظهار کرد: در تولید اغلب محصولات کشاورزی مانند گندم، برنج، شکر،
حبوبات و... در طول برنامه سوم وضعیت مناسبی وجود داشته، اما در برنامه
چهارم با نوسانات بسیاری مواجه شدهایم؛ در صورتی که در تولید گوشت مرغ،
گوشت قرمز و شیر همواره روند رو به رشدی وجود داشته است. گرچه خشکسالی طی
23 سال گذشته یکی از عواملی بوده که در ایجاد و تشدید نوسانات تولید
محصولات کشاورزی موثر بوده است، اما باید برنامهریزیها به گونهای باشد
تا در تامین مواد غذایی مهم کشور در حد شکنندگی قرار نگیریم و سهم
قابلقبولی با تکیه بر تولیدات داخلی تامین کنیم.
15درصد کودکان دچار سوءتغذیه هستند
برای دستیابی به امنیت غذایی و همچنین توزیع متوازن و استاندارد غذا،
نیازمند تدوین برنامههای استراتژیک سلامت هستیم. آنچه گزارشهای منتشرشده
از سوی سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد آن است که در کشور ما ناامنی غذایی
در مناطق مختلف با توزیع متفاوت وجود دارد. سوءتغذیه و شیوع کوتاه قدی
ناشی از مشکلات تغذیهای در مناطق روستایی استانهای محروم تا حدود
21درصد، نسبت کودکان مبتلا به کمخونی تا حدود 6/61درصد و کمبود روی تا
حدود 8/50درصد در کشور گزارش شده است. همچنین براساس بررسیهای انجام شده
در 20درصد خانوارهای کشور فقر و کمغذایی به صورت مزمن وجود دارد و
15درصد کودکان کشور دچار سوءتغذیه هستند. سوءتغذیه (به صورت کموزنی،
لاغری و کوتاه قدی) در کودکان زیر شش سال و کمبود ریزمغذیها مانند آهن،
روی، ید و... در افراد جامعه، با وجود بهبود در سالهای اخیر همچنان به
عنوان یک مشکل اجتماعی مطرح است.
غذای مطلوب؛ تغذیه نامطلوب
بررسی تولید و مصرف محصولات غذایی نشان میدهد که در ایران فراتر از اغلب
کشورها کالری روزانه مصرف میشود اما انرژی دریافتی تعادل لازم را ندارد و
بیشتر انرژی تامینشده از محل هیدروکربورهاست که در عین حال بیشتر نیز حجیم
هستند و تامین انرژی از سایر منابع به ویژه غذاهای با منشا حیوانی که
سرشار از پروتئین و مواد مغذی هستند، کمتر است. نتایج بررسی مصرف مواد
غذایی در گذشته نشان میدهد که تولید و عرضه محصولات کشاورزی مثل غلات
بیشترین توجه را به خود معطوف کرده و در مقابل کالاهای کیفی و باارزش، مورد
عنایت کمتری قرار گرفتهاند و تقریبا این رویه همچنان ادامه دارد. به همین
دلیل تولید غلات و شکر بیش از حد سرانه مطلوب است و عرضه کالاهایی مثل
گوشت قرمز، ماهی و شیر در حد مورد نیاز نیست و با متوسط تولید کشورهای
توسعهیافته فاصله قابل توجهی دارد.
آن چنان که در سند فرابخشی امنیت غذا و
تغذیه آمده است، الگوی غذای مصرفی جامعه ایرانی پایه گیاهی دارد و نان و
غلات 33درصد وزن سبد مصرفی را تشکیل میدهند.مجموع میوه و سبزی مصرفی، در
پایینترین حد قرار دارد به طوری که مصرف حبوب نیز دو سوم میزان توصیهشده
است. پروتئین حیوانی کمتر از یک سوم پروتئین توصیه شده را تشکیل داده و
میزان مصرف لبنیات نیز در کشور یک سوم مصرف کشورهای پیشرفته بوده و در
مقابل سهم مواد قندی ساده در تامین انرژی در بالاترین حد است که البته
دلایل این مساله تفاوت فرهنگ مصرف است و ریشههای آن باید شناسایی شود.