
فارن پالسی در گزارشی با اشاره به مقاله اخیر مایکل سینگ که به بررسی گزینه دیپلماتیک و احتمال تغییر رویکرد آمریکا پس از شکست آخرین دور از مذاکرات هسته ای ایران پرداخته و می نویسد سینگ در بخشی از تحلیل خود اشتباه عمل کرده است.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن
پالسی، مقاله مایکل سینگ با تیتر «بحث گام های بعدی در مورد ایران» اینطور آغاز می
شود: شکست آخرین دور از مذاکرات بر سر برنامه هسته ای ایران به احتمال زیاد
درخواست برای تغییر در رویکرد آمریکا را به دنبال خواهد داشت. چنین پیشنهادی، با
تمرکز بر تقویت آمریکا در مسیر دیپلماتیک با ایران به تازگی توسط پروژه ایران که
گروهی برجسته از مقامات سابق ایالات متحده هستند در دستور کار قرار گرفته است.
مقاله سینگ بر حفظ فشارهای موجود، خودداری از
پیشبرد پیشنهاد آمریکا در مذاکرات، تعیین خط قرمز و تقویت اعتبار اراده نظامی
آمریکا تاکید دارد. در واقع آنچه سینگ در مقاله خود بدان اشاره داشته، موضع فعلی
دولت اوباما است. گزارش فارن پالسی نیز حفظ فشارها را یکی از مسائل مهم در دستیابی
به توافق می داند. این گزارش تاکید دارد که آمریکا پس از اطمینان از عمل متقابل
ایران، باید تنها بخشی از تحریم های اعمال شده را به حالت تعلیق در آورده یا کنار
بگذارد.
آن بخش از مقاله سینگ که می گوید توافق هسته ای
با ایران «نتیجه» تغییر استراتژیک و نه «دلیل» چنین تغییری خواهد بود، کاملاً درست
است. تجربه نشان داده که مذاکرات منظم و مستقیم با ایران ضروری است تا آمریکا
دریابد که آیا چنین تغییری شکل گرفته یا در حال شکل گیری است یا خیر. آمریکا برای
پیشبرد منافع خود، باید در طول این مذاکرات منظم و مستقیم آگاهی بیشتری نسبت به
خواسته های ایران بیابد.
همانطور که بسیاری از کارشناسان، از جمله سینگ
یادآور می شوند، بسیار مهم است که در جریان
این تماس ها آمریکا نیت و تصمیم حکومت ایران در زمینه دستیابی به توافق هسته ای به
منظور حفظ قدرت، واکنش بهتر به بحران رو به رشد در کشورهای همسایه و بهبود اقتصادی
که از حجم بالای تحریم ها و سوء مدیریت ضربه خورده را درک کند.
سینگ می گوید دیپلماسی به معنای «خوب بودن» بلکه
«تنها هدایت کننده روابط میان دولت ها -به معنای یک وسیله ارتباطی-است.»
نظر وی در این زمینه کاملاً درست است. دیپلماسی اغلب مورد تمسخر کسانی قرار می
گیرد که هیچگاه به طور مستقیم بر سر میزی از سخت ترین دشمنان آمریکا ننشسته اند.
به نظر می رسد نگرانی سینگ از این است که «دیپلماسی» که در گزارش های فارن پالسی
به کار می رود نیز در زمره «خوب بودن» باشد. نظر وی نمی تواند چندان از واقعیت دور
باشد. در اداره یک کسب و کار دیپلماتیک میان کشورها، معمولاً «فشار» بیشتر از «خوب
بودن» است.
از دیدگاه نویسنده فارن
پالسی ارزیابی دیپلماسی خوب با اندازه گیری میزان موثر بودن آن در دستیابی آمریکا
به اهدافش قابل انجام است. موثرترین دیپلمات ها کسانی هستند که از اهرم فشار و
قدرت برای دستیابی به اهداف آمریکا در مقابل دیگر کشورها- دوست یا دشمن- استفاده
می کنند. این همان نوع از دیپلماسی است که آمریکا خواهانش بوده و دولت اوباما نیز
در پیشبرد آن تلاش می کند.
این گزارش از آن نوع
دیپلماسی در قبال ایران حمایت می کند که پیشرفت منافع آمریکا از طریق آغاز
ارتباطات منظم در جهت درک راه حل های ممکن را فراهم می کند. آمریکا طی نزدیک به 35
سال گذشته به استثنای چند طرح کوتاه مدت، هیچ ارتباط دو جانبه ای با ایران نداشته
است. ناشناخته های زیادی میان دو طرف وجود دارد. آمریکا با آغاز مذاکرات مستقیم،
مکرر و رسمی با ایران می تواند مشخص کند که آیا دستیابی به هدف اصلی آن یعنی نظارت
پیشرفته و اعمال محدودیت های قابل بازبینی بر برنامه هسته ای ایران ممکن است یا
خیر.
زمان آن رسیده که دولت آمریکا
مشخص کند که آیا می تواند از تحریم ها و دیگر فشارهای اعمال شده بر ایران به عنوان
اهرمی برای رسیدن به توافق برای جلوگیری از دستیابی احتمالی ایران به سلاح هسته ای
و ممانعت از بروز یک جنگ آمریکایی مصیبت بار در خاورمیانه استفاده کند یا خیر.
مایکل سینگ، مدیر عامل «موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» و مدیر ارشد امور خاورمیانه در «شورای امنیت ملی» آمریکا از سال 2007 تا سال 2008 و همچنین مدیر بخش ایران در شورای امنیت ملی آمریکا طی سال های 2006 تا 2007 و دستیار ویژه کالین پاول و کاندولیزا رایس وزیران امور خارجه سابق از 2004 تا 2005 بود.