پیمان مقدم در روزنامه اعتماد نوشت: شما را به خدا بياييد يك كاري بكنيم بلكه اين شرايط فراهم شود. لامصب نميدانيم حكمت اين شرايط چيست كه هميشه فراهم نيست. واقعا خيلي سخت است كه فراهم شود؟ هشت سال گذشت و هيچوقت شرايطش فراهم نشد كه اسامي مفسدان اقتصادي و غارتگران بيتالمال از جيب كت و كاپشن جناب احمدينژاد بيرون بيايد. حالا هم رييسجمهور محترم اظهار اميدواري فرمودهاند تا شرايطي فراهم شود قبل از پايان دولت به مردم بگويد چه گذشت و چه كارهايي انجام شد. خب شرايط فراهم شدن شرايط چيست؟ كسي ميداند؟
عموجان اصولگراي ما فرمودند: «خدا لعنتتان كند كه اجازه نميدهيد شرايط فراهم شود. همش تقصير شما هرزهنگارهاست. بيخود و بيجهت مرافعه درست ميكنيد. آخر مگر شما مرض داريد؟ از اين گردگيريها چه سودي ميبريد؟ گردن گردنكلفتهايتان كلفتتر ميشود؟» اي واي خدا به دور عموجان! گردنكلفتهاي ما كه در هشت سال اخير حسابي نواخته شدهاند. اما بزنيم به تخته جناب رييسجمهور خوب اميدوارند. فرمودهاند كه: «اين مردم در عرض سه، چهار ماه ديگر اين بساط را جمع ميكنند و سوءاستفادهچيها را يقه ميكنند و اين سوءاستفادهها را از حلق آنها بيرون ميكشند.» واقعا كه اعتماد بهنفسشان در حلق ما! مگر قرار است چه اتفاقي در ماههاي آينده كه ايشان پاستور را به نفر بعدي تحويل ميدهند، بيفتد؟
عموجان يقه ما را گرفته و فرمودند: «هيچ اتفاقي! بيخود جو ندهيد و تفسير و تحليل جور نكنيد. دولت اصولگرا تحويل يك اصولگراي ديگر خواهد شد و دست شما كوتاه خواهد ماند. رييسجمهور سرش شلوغ است و همه از او توقع دارند. به ويژه كه در سفرهاي استاني مردم به سمت ايشان سرازير ميشوند و استقبال ميكنند. مهم اين است كه شما رويتان را زياد نكرده و بيخود براي دو تا پرچم تكان دادن دستافشاني نكنيد. روشن است؟» بله خب روشن است عموجان اما باشگاه خبرنگاران جوان گزارش داده كه فقط 500 نفر براي استقبال جناب رييسجمهور در تبريز آمدهاند. عموجان فرياد زدند: «همه اينها تحت تاثير شماهاست. شما و گردنكلفتهايتان باعث مشكلات اقتصادي پيش آمده هستيد. ولي مطمئن باشيد با اين كارها سيدخندان تاييد بشو نيست.» هر چه شما بفرماييد. البته گردن ما از مو باريكتر اما جناب جوانفكر در يادداشتي به صورت غيرمستقيم رييس مجلس را به ايجاد اخلال در نظام اقتصادي كشور متهم و ايشان را پشت صحنه كاهش ارزش پولي ملي كشور معرفي كرده است. اينكه تقصير ما نيست؛ هست؟
خواب ديدم... در خواب ديدم كه ما داشتيم ميرفتيم براي جلسه توديع و معارفه شهردار جديد پايتخت. خبرنگارها از شهردار جديد پرسيدند شما با اين چهره فرهنگي چطور حاضر شديد اداره تهران را به دست بگيريد؟ شهردار جديد فرمودند: خب من با اداره كه خيلي بيگانه نيستم. مدير و مديريت و اداره در اصل از ماده دور گرفته شدهاند كه مصدر آن دوران است و دوران به معني گرديدن است. پس مدير به معناي گرداننده و مديريت به معناي گرداندن. در ضمن به خاطر داريد قبلا هم گفته بودم: «شهرداري خياباني است كه به پاستور منتهي ميشود.» حالا هم ما آمدهايم بلكه به پاستور منتهي شويم. بله، شهردار جديد جناب حدادعادل بودند عضو ائتلاف 60 درصدي...