اینجا تنها جایی است که صاحب یک چهره مردانه را «خواهر» صدا میکنند، برای نازک و کلفت شدن صدای همدیگر نسخه میپیچند و از راههای «پروانه» شدن صحبت میکنند؛ جایی که آدمهای بیرون، «زنان و مردان مادرزاد» لقب دارند و آنها «پروانه»هایی که هنوز اسیر پیلهاند.
«محتا»، اولین مرکز حمایت از ترنس سکشوالهای ایرانی نیست اما یکی از شناختهشدهترین سایتهایی است که توانسته کاربرانی را دور هم جمع کند که تمامشان از یک درد مشترک رنج میبرند: جنسیتهای اشتباهی.
ترنس سکشوالها شاید در ادبیات عامه «شوخی طبیعت با بشر» لقب گرفته باشند اما در دنیای واقعی، وقتی دور هم جمع میشوند خودشان را پرندههای مهاجر یا مسافرانی میدانند که قرار است از دنیای زنانه یا مردانه امروزشان به جنسیت واقعی خود هجرت کنند. به همین دلیل هم در هند و پاکستان ترنس سکشوالها به نام هجرا (Hijra) معرفی میشوند، یعنی مهاجرت کننده از قبیله.
با این حال، کاربران محتا، پروانه را به «هجرا» و «دیگر باش» و «ترنس» ترجیح میدهند. چون به تعبیر مدیر این سایت «پروانه نمادی از دگرگیسی است و یکی از حیواناتی است که برخی نژادهای آن تغییر جنسیت میدهند. به همین خاطر پروانه یکی از نمادهای تراجنسی و ترنسکشوالیسم به حساب میآید و استعارهای از ترنس بودن است.» استعارهای که وقت عضو شدن در انجمن کاربران محتا، اینطور مورد استفاده قرار میگیرد: «آیا شما یک پروانه هستید؟»
تغییر جنسیت حتی بعد از تاهل
پروانههای محتا وقتی دور هم جمع میشوند تجربههای شخصیشان را از زندگی در دنیای ترنس سکشوالیتی به اشتراک میگذارند. از این که چطور خانوادههایشان را راضی به پذیرش جنسیت واقعی خود کنند تا عکسالعملهای مردم کوچه و خیابان و حتی آموزش نحوه آرایش برای زنانی که به تازگی با صورت مردانهشان خداحافظی کردهاند.
فریماه ترنس سکشوالی است که هنوز نتوانسته جنسیت زنانهاش را به ثبت برساند. سی ساله است و با مدرک کارشناسی ارشدش در دانشگاه تدریس میکند. با این حال مینویسد: «هیچکس از اطرافیانم نمیدونن من چی هستم. وضعیتم هم خیلی پیچیده و بغرنج شده که همش بخاطر اینه که تو یه محیط کوچیک و بسته و بیتفاوت بزرگ شدم.»
یوسف اما مینویسد که 9 سال پیش عمل کرده و با حمایت خانوادهاش حالا صاحب شغل خوب، همسر بسیار خوب و زندگی عادی و سالم است.
با این حال امیرعباس شاید متفاوتترین کاربر محتا باشد که خودش را مردی معرفی میکند در بدنی زنانه که چند سال قبل با راهنماییهای غلط یک مشاور از صرافت تغییر جنسیت افتاد و ازدواج کرد تا تنها کاربر متاهل سایت باشد که با جنسیت نادرستش زندگی میکند.
امیرعباس که حالا به توصیه کاربران به روانپزشک مراجعه کرده و در حال پیگیری آزمایشهای تشخیصی است، مینویسد: «همسرم موضوع رو فهمیده... اون که از نظر اعتقادی و اخلاقی یه مرد نمونه است این بار هم برخوردی کرد که مردونگیش رو ثابت کرد. گفت که هرکاری لازم باشه برام میکنه و تا آخرش باهامه. اما از اون روز تاحالا هروقت فرصتی پیش میاد میشینه به گریه کردن. طاقت اشکاشو ندارم.»
سارا هم چندسالی است که انتظار تغییر جنسیت را میکشد. مینویسد که خانوادهاش اصلا پذیرای موضوع نیستند و چارهای ندارد جز این که بعد از تغییر جنسیت از آنها جدا شود و به تنهایی زندگی کند. او میگوید حتی کسی از خانوادهاش برای مراقبتهای بعد از عمل تغییر جنسیتش در بیمارستان حاضر نخواهد شد. با این حال، سارا مصممتر از آن است که پا پس بکشد. او حتی همین حالا که با بدن مردانهاش زندگی میکند، سعی دارد تا کلیشههای جنسیتی مردانه را زیر پا بگذارد و کمی به هویت زنانهاش نزدیکتر شود. برای همین هم وقتی به تاپیک آرایش و نوع پوشش سر میزند، میپرسد که چطور میتواند رفتار و شکل زندگی جنسیتی را که تا به حال در قالب آن زندگی نکرده یاد بگیرد تا زودتر به آرامش برسد. چطور لباس بپوشد و آرایش کند که هم هویت زنانهاش راضی شود هم جامعه ای که او را مرد میداند، بپذیرد.
مهتا در جواب سارا مینویسد که رنگهای شاد و اسپرت را جایگزین لباسهای تیرهاش کند، شلوار جینش را با کتانی پا کند و به جای آرایش، به یک کرم پودر ساده اکتفا کند: «اما يك نكته: اگر بخواهيد تمام اين مسائل (شامل آرايش و پوشش) رو انجام بديد مسلما ديگران متوجه وجود عنصرى در شما میشوند پس اگر نمیخوايد در نگاه ديگران مشخص شويد، تمام اين كارها رو انجام نديد.»
وبلاگهایی که آزاد شدند
دور هم نشینیهای مجازی ترنس سکشوالها در وبلاگها هم به چشم میخورد. وبلاگهایی که تا پنج شش سال قبل صرف نظر از محتوایشان همگی شامل مقررات فیلترینگ میشدند اما حالا به لطف فعالیتهای فرهنگی و آموزشی انجمنهای حمایت از این بیماران، رسمیت پیدا کردهاند.
هستی یکی از این وبلاگنویسهای ترنس سکشوال است که در وبلاگش وضعیت ترنسهای دیگر کشورها را مقایسه میکند و مینویسد: «با در نظر گرفتن خيلي از ملاکها امريکا بهترين کشور براي زندگي افراد ترنسسکشوال است... دولت امريکا براي حقوق شهروندي اين افراد تلاش هاي زيادي انجام داده و امروزه در بسياري از شهرهاي بزرگ امريکا قوانيني جهت مورد تبعيض واقع نشدن اين افراد وضع شده است. در هلند و کشورهاي اسکانديناوي امکانات خوبي براي افراد ترنس سکشوال وجود دارد و این افراد در اجتماع پذيرفته شده هستند. در برخي از کشورهاي اروپايي با اينکه خدمات پزشکي خوبي ارائه مي شود و دولت حاضر به کمک مالي است اما چون تاخيرهایی در دسترسي به اين امکانات و خدمات اتفاق میافتد، بیماران معمولا از خير اين حمايت مالي مي گذرند و براي عمل به تايلند مراجعه مي کنند. در سوییس هزينههای عمل تغيير جنسيت توسط بيمه سلامت پرداخت مي شود؛ منوط بر اينکه فرد مورد نظر حداقل 25 سال سن داشته باشد و جراحی در يک بيمارستان دولتي عمل انجام شود، در حالي که فرد قبل از عمل دو سال توسط يک روانپزشک تحت معاينه قرار گرفته باشد.»
هستی اما شرايط تغییر جنسیت را در کشورهاي مختلف آسيایی متفاوت میداند. او از چین مینویسد که به تازگي و آرامي اجازه تغيير جنسيت را به افراد تي اس داده است اما تعداد افرادي که اين عمل را انجام داده اند در مقايسه با جمعيت چين بسيار کم است. در ژاپن وضع از اين هم بدتر است و ترنس سکشوالها به راحتي پس زده مي شوند و در اجتماع پذيرفته نمي شوند. به همین دلیل بیشتر ژاپنیها برای تغییر جنسیت راهی تایلند میشوند. کشوری که در آن جراحی ترنسها نه فقط ساده تر و ارزان قیمت تر انجام میشود، بلکه دردسرهای فرهنگی کمتری هم دارد و بسیاری از ترنسها در سنین پایین در این کشور موفق به تغییر جنسیت میشوند.
با این حال سرنوشت بومیان تایلندی بعد از جراحیهای تغییر جنسیت چندان مناسب نیست. آنها بعد از عمل باید همچنان با مدارک شناسایی سابق شان زندگی کنند و این یعنی رسیدن به آرامش فردی به معنی از دست دادن هویت اجتماعی، کار و مزایای زندگی جمعی است. به همین دلیل تایلندیها بعد از تغییر جنسیت عموما یا مهاجرت میکنند و یا در کشور خود جذب مشاغل انحرافی میشوند.
بهشت ترنس سکشوالهای دنیا
جراحی تغییر جنسیت در تایلند، بین 8 تا 16میلیون تومان هزینه دارد که البته بسته به پزشک انتخابی قیمت و مقدمات قانونی آن متفاوت است. بعضی از پزشکان بدون مجوز قضایی هم حاضر به تغییر جنسیت هستند، عده ای از آنها به مجوز روانپزشک فرد اکتفا میکنند و آنهایی که حرفه ای تر هستند، صرفا با گزارش و تاییدیه پزشکی قانونی کشور محل سکونت بیمار حاضر به جراحی میشوند.
با این حال، مشکل در تغییر مدارک شناسایی هنگام بازگشت به کشور باعث میشود کمتر بیمار ایرانی برای درمان راهی تایلند شود. آنها برای تغییر جنسیت یا راهی مشهد میشوند یا تهران که سرشناس ترین جراحان این حوزه را دارند. اما پیش از جراحی، باید با نامه روانپزشک راهی دادسرای عمومی و پزشکی قانونی شوند و بعد از معاینات پزشکان این مرکز، به انیستیتو روانپزشکی تهران معرفی شوند.
در این مرکز جلسات مشاوره برای بیمار برگزار میشود و در نهایت کمیسیون انیستیتو برگزار و رای صادر میشود، رایی که نظر نهایی پزشکی قانونی را مشخص خواهد کرد تا در نهایت دادسرا مجوز تغییر جنسیت و تغییر مدارک هویتی را برای یک فرد صادر کند.