کارگردان سریال دهه فجر شبکه سه، 13 روز مانده به این مناسبت اعلام کرد تصویربرداری "پروانه" به دلیل عواملی چون لو رفتن فیلمنامه متوقف شده است.
به گزارش مهر، آخرین خبری که از "پروانه" به گوش میرسید ادامه تصویربرداری این سریال مناسبتی شبکه سه پس از لوکیشن حوزه علمیه، در خیابان قزوین تهران بود. با این حال گشتی در فضای مجازی و سری به وبلاگ جلیل سامان کارگردان "پروانه"، خبر از رخدادهای تازهای میداد.
وی در وبلاگاش که عنوان فیلم توقیف شده خود "وقت بودن" را نیز بر آن گذاشته است، گهگاه اخباری از سریالهایش منتشر میکرد. با این حال در آخرین پُست خود خبر از تعطیل شدن سریال دهه فجر شبکه سه داد.
به همین بهانه با جلیل سامان گفتگویی داشتهایم.
ماجرای تعطیلی سریال که در وبلاگتان به آن اشاره کرده بودید، چیست؟ فیلمنامه لو رفته است؟
چند روز پیش بود که در لوکیشن حوزه علمیه کار میکردیم. در مسیر رسیدن به لوکیشن خبرهای رسانهها را در گوشیام چک میکردم که به خبری از سریالهای دهه فجر رسیدم. صفحه را باز کردم و متأسفانه دیدم بخش مهمی از قصه ما لو رفته است. آن لحظه حالم خیلی بد شد و به سختی توانستم کار را ادامه دهم. حتی میخواستم به خانه بروم. اما دوستان از من خواستند بمانم و صبر کنم تا پی ببریم این اتفاق از چه مجرایی رخ داده است.
چه کسی فیلمنامه را لو داده بود؟
با پیگیری متوجه شدیم این مطلب توسط معاونت سیما که کار را حمایت مالی و برآورد کرده، به دست رسانهها رسیده است. این موضوع برای من بسیار ناراحتکننده بود. اول اینکه بخشی از قصه کار لو رفته است که من از آن ابا دارم. به ویژه که همواره سعی میکنم در هر سکانس بیننده را غافلگیر کنم. اصلا یکی از اصول فیلمنامهنویسی ایجاد جذابیت است و اینکه بیننده مدام از خود بپرسد یعنی در ادامه چه اتفاقی میافتد؟ اما اگر موضوع را از قبل بداند بخشی از جذابیت قصه از بین میرود و بیننده به خاطر عمل بازیگر در مقابل آن موقعیت، سریال را تماشا میکند.
بله دقیقا در "ارمغان تاریکی" این موضوع به چشم میخورد.
مثلا فکر کنید اگر پایان "ارمغان تاریکی" را کسی میدانست، چه اتفاقی میافتاد؟ برای "پروانه" نیز ما دو سال کار کردیم و برای متن و تصویربرداری زمان گذاشتیم. تاکنون نیز بیش از 80 درصد سریال تصویربرداری شده است. در چنین موقعیتی این اتفاق وحشتناک بود. جالب اینکه خبرنگاران و بازیگران فراوانی از فیلمنامه خبر داشتند اما قصه از طریق آنها در رسانهها منتشر نشد.
پی بردید که این امر با چه هدفی انجام شده است؟
این موضوع میتواند دو علت داشته باشد. یا از سر غفلت است و نمیدانستد یا عمدی است. البته بعید میدانم مسئولان داخل مجموعه عمدا تیشه به ریشه خودشان بزنند و بودجه یک اثر را حرام کنند. گویا امسال از این اتفاقات کم نیفتاده و سریال "روح الله" هم دچار مشکلاتی شده است. همه این قضایا هم مالی نیست. بلکه بخشی از آن به سیاست و توان اداره کردن مجموعه برمیگردد.
تصمیمتان برای ادامه کار چیست؟
در گروه ما 6 ماه است هر روز 50، 60 تا 100 نفر درگیر کار هستند. با این حال من مجبور شدم با تعطیلی کار فرصتی ایجاد کنم تا این اتفاق برایم هضم شود. هر کس دچار ضربهای میشود برای اینکه بتواند دوباره توانش را به دست بیاورد به زمان نیاز دارد و من این روزها به ترمیم فیلمنامه فکر میکنم.
مگر امکان تغییر در کار وجود دارد؟ سه قسمتی که از سریال لو رفته جزو 80 درصد تصویربرداری شده نیست؟
هنوز تصویربرداری قسمتهای اول تا پنجم به پایان نرسیده و بخشهایی که تاکنون گرفتهایم، به خارج از آن لوکیشنی که اتفاقاتش لو رفته است، برمیگردد. این شاید از خوش شانسی ما باشد، در غیراین صورت همه چیز غیرقابل جبران بود. البته اکنون نیز چندان موضوع قابل جبرانی نیست.
شما در سریال قبلیتان نیز با مشکلاتی روبرو شدید و حتی فیلم سینمایی که به سفارش شبکه چهار ساختید، هنوز اکران نشده است.
شاید این آخرین کار من با تلویزیون باشد. با اینکه من کارمند صدا و سیما هستم بعید میدانم دیگر با این رسانه همکاری کنم. بله فیلم سینماییام را هم نگذاشتند اکران عمومی شود یا به جشنوارههای خارجی برود. جالب اینکه تعدادی از همکاران شما به من میگویند سفارشی کار میکنم. اصلا اینطور نیست. دیگر آثارِ من به دلیل عدم موافقت سازمان ساخته نشده است. یا "وقت بودن" که با پول سازمان ساخته شده با وجود نبود اشکال جدی به آن فرصتی برای اکران ندارد. "پروانه" نیز سفارش سازمان نبود. بلکه سفارش من به سازمان بود و آنها هم علاقه نشان دادند. حتی در معاونت سیما با ساخت آن مخالفت شد و پس از تلاش توانستیم متقاعدشان کنیم فیلم را بسازیم.
این روزها اعصاب تمام گروه به هم ریخته و امیدوارم دوباره بشود آنها را دور هم جمع و کار را تمام کرد. با شرایط فعلی و مجموعهای که اکنون در سازمان کار میکنند بعید میدانم کاری به ثمر برسد.
در مطلب وبلاگتان اشاره کردید مدتی است دستمزد هم نگرفتهاید.
بله. از ما توقع داشتند بدون پرداخت دستمزد کار را به پایان برسانیم. آن هم با فشاری که برای رسیدن به پخش روی ما بود. در واقع دو ماه است عوامل از فیلمبردار تا بازیگران و دستیارها دستمزد نگرفتهاند. نکته دیگر نیز اینکه بودجه سریال را مثل کارهای روتین سازمان در نظر گرفتند؛ یعنی کاری که در زمان حال روایت میشود. اما داستان ما مربوط به سال 54 تهران است که این شهر زمین تا آسمان با آن روزها فرق کرده است. ما نیز تنوع لوکیشن داریم و هر طرف دوربین میگذاریم چیزهای مزاحم فراوانی وجود دارد. از آدمها تا ماشینها و علمک گاز و...
بنابراین از اول ناجوانمردانه با قصه برخورد شد و برآورد بدی داشتند. منصور سهرابپور ریسک کرد و گفت تلاش میکنیم کار را به سرانجام برسانیم، قرار بود تلویزیون هم تجدید برآورد کند که هنوز این اتفاق نیفتاده، قصه هم که لو رفته است. عوامل هم دستمزدشان را نگرفتهاند. فشار پخش هم هست. با وجود این عوامل چطور میشود کار را به نتیجه رساند؟ من حاضر نیستم به قیمت خراب شدن کار، آن را به پخش برسانم.