در هفتههای گذشته سایتهای خبری و رسانههای داخلی خبر از کاندیداتوری هوشنگ امیراحمدی در انتخابات آینده ریاستجمهوری دادند. بهاین ترتیب موسس شورای ایرانیان و آمریکاییان اولین فردی بود که کاندیداتوری خود در انتخابات آینده را رسما اعلام کرد.
امیراحمدی رییس شورای ایرانیان و آمریکاییان در پرینستن نیوجرسی آمریکا است. بسیاری معتقدند در چند سال گذشته او واسطه گفتوگوهایی با آمریکا بوده است، موضوعی که خودش تایید نمیکند. در این سالها نام هوشنگ امیراحمدی بارها در رسانههای ایران به عنوان فردی که برای برقراری رابطه با آمریکا تلاش میکند برده شده است. گاهی سخن از جلسات خصوصی او با احمدینژاد و اسفندیار رحیممشایی بوده و گاه خبر از دعوت مشاور ارشد رییس دولت برای حضور امیراحمدی در نشست شورایعالی ایرانیان!
هرچه بود نام او با حاشیه همراه بوده و رسانههای اصولگرایان او را در این سالها نواختهاند. روزنامه کیهان او را «دلال رابطه با آمریکا» مینامد و سایتهای اصولگرا از او به عنوان «بازیگر مرموز» یاد کردهاند.
هوشنگ امیراحمدی متولد چهارم فروردین سال 1326 در دهکدهای به نام «شیخنشین» در بخشی به نام «شاندرمن» از شهرستان تالش در استان گیلان است. او درباره ترک ایران و تصمیم به زندگی در آمریکا میگوید: «اوایل سال 54 بود، مستقیم به دالاس رفتم. در آمریکا شروع به یاد گرفتن انگلیسی کردم. در همان پنج، شش ماه اول شاگرد اول شدم. دانشگاه مرا مجانی پذیرفت و فوقلیسانس در مدیریت صنعتی گرفتم. بعد رفتم به دانشگاه کرنل که جزو هشت دانشگاه برتر دنیا است. در آنجا وارد دوره دکترا شدم. وقتی وارد دانشگاه شدم (در دوره دکترا) انقلاب تقریبا شروع شده بود. سال دوم دانشگاه بودم که انقلاب پیروز شد. سال 1986 به ایران برگشتم. با دعوت آقای مهندس مهدی چمران سه بار در سه کنفرانس بازسازی، در سه سال پشت سرهم به ایران آمدم. بعد از آن با دعوت کنفرانسهای دفاع مقدس چندبار و بعد هم به دعوت وزارت امور خارجه چند باری به ایران آمدم...»
اما آخرین باری که به ایران سفر کرد تیرماه گذشته بود که به همراه خانوادهاش به تهران آمد و به این نتیجه رسید که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند. هرگونه رابطه با دولت احمدینژاد و شخص مشایی را تکذیب کرده و برخلاف انتظار، انتقادات صریحی هم به عملکرد این دولت در بحث سیاست خارجی وارد میکند و معتقد است: «متاسفانه آنچه را که رییس دولت نهم و دهم «کاغذپاره» مینامید، امروز توسط شخص خودشان به عنوان علل اصلی گرفتاریهای اقتصاد کشور قلمداد میشوند.»
امیراحمدی در این گفتوگو همچنین هرگونه ارتباط با دولت احمدینژاد و اسفندیار رحیممشایی را رد کرده و میگوید: «من هیچ ارتباط خاص و برنامهریزیشدهای با افراد دولت آقای احمدینژاد نداشتهام. تنها در چند دیدار عمومی در زمان حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل شخص آقای رییسجمهور و همراهان ایشان را ملاقات کردهام.»
چه شد که تصمیم به حضور در انتخابات ریاستجمهوری گرفتید؟
همگی میدانیم که تنش با غرب از جمله تحریمها و تهدیدهای نظامی، وضعیت معیشتی و مدیریت اقتصادی ضعیف، در کنار جناحگراییهای مخرب داخلی نیاز به توجه جدی دارد. در این شرایط نیاز به یافتن راهحل بهطور گسترده احساس میشود و اقدام فوری ضروری است. در چنین وضعی مقام معظم رهبری بارها نگرانی خود را ابراز داشتهاند، اما متاسفانه جناحهای موجود بیشتر درگیر رقابتهای سیاسی هستند تا به فکر یک راهحل کارآمد که بتواند روند رو به وخامت فعلی را معکوس کند. خوشبختانه ملت ایران با وجود بیتوجهی برخی مسوولان امید خود را از دست نداده و خواهان تغییرات سازنده و تدبیر مناسب در وضع موجود است. تصمیم اینجانب برای ورود به صحنه بر اساس این واقعیتها بنا شده و اینکه از سویی توانایی حل این مشکلات را دارم و از سوی دیگر پشتیبانی و امید مردم برایم ایجاد تکلیف و مسوولیت میکند.
گفتهاید در سفر آخر خود به ایران درباره کاندیداتوری در انتخابات با برخی مقامات صحبت کرده و این موضوع را اعلام داشتهاید. سفر آخر شما به ایران چه زمانی بوده و مشخصا با چه کسانی در این خصوص صحبت کردهاید؟
من در تیرماه گذشته به اتفاق خانوادهام به ایران آمدم. بخشی از این سفر را در زادگاه و منزل شخصی خود در شهرستان تالش به سر بردم و مدتی را نیز در تهران بودم. طی این مسافرت با اعضای خانواده، دوستان، آشنایان و سایر هموطنان دیدار داشته و در رابطه با کاندیداتوری خود بهطور شفاف مشورت کردم. تشویق هموطنان باعث دلگرمی من شد و مرا به این نتیجه رسانید که این اقدام یک تکلیف است. من یاد ندارم در جایی گفته باشم که در آن سفر با «برخی مقامات» درباره کاندیداتوریام صحبت کردهام.
مجوز و پالس مثبت برای حضور در انتخابات آینده را دریافت کردهاید؟
برابر قانون اساسی و مدنی جمهوری اسلامی برای شرکت در انتخابات هر شهروند ایرانی آزاد است و نیاز به مجوز ندارد. بنابراین ضرورتی برای گرفتن مجوز نبود. کمپین انتخاباتی من تماما در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی و نظام اسلامی شکل گرفته و ادامه خواهد یافت.
گفتهاید که کمپینهای انتخاباتی شما فعال شدهاند. از چه زمانی و چه فعالیتهایی دارند؟
در همین چند روزی که از انتشار خبر اعلام آمادگی اینجانب گذشته، عده زیادی از هممیهنان ابراز علاقهمندی کردهاند تا در ستاد انتخاباتی من بهطور داوطلبانه فعالیت کنند. در حال حاضر یک تیم کارشناسی، وطنپرست و دلسوز به ایران و اسلام در تدارک طراحیهای لازم برای ستاد انتخاباتی من هستند. ما این ستادها را انشاءالله در هفتههای پیشرو در داخل کشور تشکیل خواهیم داد و این امر مهم هم در چارچوب قانون انجام خواهد گرفت. یک وکیل برجسته دادگستری هم ما را در همه زمینههای قانونی راهنمایی خواهد کرد.
شعار انتخاباتی شما چه خواهد بود؟
مساله ما شعار نیست. متاسفانه شعارهای بدون اعتبار و بدون پشتوانه یک برنامه عملی زیاد داده شده و این باعث کاهش اعتماد مردم به مسوولان شده است. مردم ما از شعار خستهاند و به دنبال عمل هستند. به دنبال کسی که برنامه عملی داشته باشد و آن را از پیش در اختیار عموم گذارده و نسبت به انجام آن در مقابل ملت پاسخگو باشد. اما والاترین اهداف برنامه عملی ما در چهار عرصه قابل بیان است: اتحاد برای منافع ملت، ترویج و عزت اسلام، شادمانی مردم و جاودانی سرزمین ایران. هدف ما ساختن یک ایران بهتر در چارچوب نظام اسلامی آن است. کشور چین بهترین گواه این ادعای ماست. در آنجا رهبران اجرایی کشور با حفظ و ارتقای نظام و فرهنگ ملی، یکی از بزرگترین و مدرنترین اقتصادهای دنیا را ساختهاند و میروند که ابرقدرت بعدی دنیا شوند.
احتمال رد صلاحیت توسط شورای نگهبان را چطور پیشبینی میکنید؟
برداشت من از شورای نگهبان این است که این نهاد بر دو مبنا نظارت استصوابی خود را اعمال خواهد کرد: اول بر مبنای مسوولیتی که قانون اساسی بر دوش شورا گذاشته است و دوم بر مبنای خطوط کلی نظام که توسط رهبری تعیین میشود. در مورد وظایف قانونی این شورا، هیچ دلیلی بر عدم قبول صلاحیت من وجود ندارد. طبق قانون اساسی «رییسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب شود: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسنسابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.» بر اساس این تعریف اینجانب کاملا برای احراز پست ریاستجمهوری واجد شرایط هستم. شورای نگهبان همچنین اهتمام زیادی به احراز التزام رییسجمهور به ولایت فقیه و تعهد عملی به خطوط کلی نظام دارد. نهتنها سوابق خدماتی و نوشتههای اینجانب طی 30 سال گذشته بهترین گواه التزام من است، بلکه عمیقا معتقد هستم که تعیین سیاستهای کلان نظام توسط رهبری، اتفاقا بهترین فرصت را به رییسجمهوری میدهد تا تحت این سیاستها تمرکز و همت خود را کاملا مصروف برنامهریزی و مدیریت اجرایی کشور کند.
آیا در این خصوص رایزنی خاصی داشتهاید؟ رابطه شما با مراجع و روحانیون چگونه خواهد بود؟ و آیا کاندیداتوری شما از سوی مراجع با مخالفت مواجه نمیشود؟
برنامه انتخاباتی من تماما در چارچوب قانون و نظام اسلامی شکل میگیرد و ادامه مییابد. ارتباط و تمتع از ارشاد روحانیون و مراجع عظام تقلید باید از اهم برنامههای دولت باشد. جامعه ما اسلامی است و روحانیت مسوولیت عظمای هدایت جامعه را به عهده دارد. من همواره کوشیدهام که در دیدارهای متعدد خود با علما از رهنمودها و نقطهنظرات آنان بهرهمند شوم.
چه افراد یا جریاناتی در داخل کشور قرار است برنامههای انتخاباتی شما را پیش ببرند؟
پیشبرد برنامههای انتخاباتی من بر دوش نیروهای مردمی خواهد بود که دغدغه تغییرات واقعی در ایران با حفظ اصول و ارزشهای انقلاب را دارند و در پی طرحی نو در مدیریت اجرایی کشور هستند. ما از نیروهای داوطلبی که علاقهمند به فعالیت هستند، بهره خواهیم برد. ما البته برای این کارزار همکاران زیادی را هم استخدام خواهیم کرد. آنها باید سابقه درخشان و تعهد عملی به نظام داشته باشند. کمپین ما با شفافیت کامل پیش خواهد رفت و در همه حال نظام و مردم شریف ایران در جریان فعالیتهای ما بهطور مستمر قرار خواهند گرفت.
به چه جریان سیاسی در داخل ایران خود را نزدیک میبینید؟ شما اصلاحطلب محسوب میشوید یا اصولگرا یا به جریان آقای احمدینژاد نزدیک هستید؟
من در طول عمر سیاسی خود همواره فردی مستقل بودهام و به هیچ جناح یا جریان سیاسیای تعلق نداشتهام. در این انتخابات و در آینده نیز کماکان همین روش را ادامه خواهم داد. اینجانب اینگونه دستهبندیها و جناحگراییها را مغایر با منافع نظام و ایران تلقی کرده و آفتی برای اتحاد ملی میدانم. مقام معظم رهبری نیز همواره نگرانی خود را در رابطه با این آفت ابراز داشتهاند، تا جایی که بیان این اختلافات را «خیانت به کشور» دانستهاند. استقلال از نیروهای سیاسی به معنی عدم همکاری با آنها در چارچوب منافع ایران و نظام نیست. من از هر نیروی وطنپرستی که بخواهد از من حمایت کند استقبال میکنم. در صورت تصدی پست ریاستجمهوری نیز با حفظ استقلال از همه جناحهای سیاسی و صرفا بر مبنای پشتیبانی هموطنانم، با تشکیل یک دولت ائتلافی در عمل در راستای اتحاد و انسجام ملی خواهم کوشید.
جریان سیاسی خاصی در داخل کشور از کاندیداتوری شما حمایت خواهد کرد؟ به اصطلاح شما کاندیدای کدام جریان سیاسی شناخته خواهید شد؟
من فقط یک جناح را به رسمیت میشناسم و آن «جناح مردم ایران» است. در این انتخابات نیز فقط به مردم ایران در چارچوب خطوط کلی نظام تکیه خواهم داشت و خودم را کاندیدای آنها میدانم. ضمنا این را هم تکرار کنم که اینجانب درخواست همکاری با همه نیروهای وطنپرست را میپذیرم و آماده پذیرش حمایتهای آنان هم هستم.
در دولت نهم و دهم همکاری شما به دولت به چه صورت بوده است؟
من هیچ همکاری مشخصی با دولت نهم و دهم نداشتهام. طی سالهای بعد از انقلاب با تمام دولتهای ایران همکاریهایی در جهت تقویت و پیشبرد منافع ایران و نظام داشته و طی این سالها نیز همواره روابط خوبی با مسوولان نظام داشتهام.
چقدر با مواضع دولت نهم و دهم موافق بودهاید و چه انتقاداتی به این دولت داشتهاید؟
دولت نهم و دهم البته خدمات زیادی داشتهاند اما در این دوره اشتباهات زیادی نیز صورت گرفته است. عدم آشنایی با دیپلماسی و تضاد در سیاست خارجی شاید از عمدهترین این اشتباهات باشد. از منظر مدیریت اقتصادی نیز اینجانب اشکالات زیادی را به این دو دولت وارد میدانم. متاسفانه آنچه را که رییس دولت نهم و دهم «کاغذ پاره» مینامید، امروز توسط شخص خودشان به عنوان علل اصلی گرفتاریهای اقتصادی کشور قلمداد میشوند.
با توجه به این انتقادات برنامه شما برای حل این مشکلات چه خواهد بود؟
محور برنامههای اینجانب بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم است. برای این منظور باید تنش ایران با غرب کاهش پیدا کند. برای کاهش تنش، اعتمادسازی لازم است. اینجانب سیاست اعتمادسازی خود را با شورای امنیت سازمان ملل که پرونده هستهای ایران را در اختیار گرفته آغاز میکنم. نخستین کار بازگرداندن پرونده هستهای ما از سازمان ملل به آژانس بینالمللی انرژی هستهای با حفظ حق غنیسازی برای ایران است. این امر از طریق همکاری با آژانس و اعتمادسازی با اعضای دایمی شورای امنیت میسر است. گام بعدی کاهش تنش با آمریکا، اروپا و برخی کشورهای اسلامی و همسایگان است. مرمت و بهبود رابطه با سازمان ملل و آمریکا باید در اولویت سیاست خارجی کشور قرار گیرد. تاکید میکنم که خط فکری من با خط سازشی که این روزها صدایش طنین انداخته یکی نیست. خط فکری من بر مصالحه قدرتمندانه، بر مبنای منافع ملی و اسلامی ایران و در چارچوب عزت و اقتدار کشور است.
برای نمونه وزیر خارجه وقت آمریکا، خانم مادلین آلبرایت، بر اثر بحثهای طولانی و روشنگرانه، در جلسهای که شورای ایرانیان و آمریکاییان تحت مدیریت من تشکیل داده بود، برای نخستینبار، از شرکت آمریکا در کودتای 28 مرداد از مردم ایران پوزش خواست و بالاخره اینکه دولتهای مخالف جمهوری اسلامی من را به عنوان یک فرد «مسالهساز» نمیدانند بلکه «مسالهحلکن» میدانند. این امر البته طبیعی مینماید چون من در این دوره سی و چند ساله هرگز نقشی رسمی در سیاستها و عملکردها نداشتهام. در همین حال هم بیش از دو دهه است که من در راه کاهش تنش و مصالحه با عزت بین ایران و آمریکا تلاش کردهام.
برخی رسانههای اصولگرا در داخل ایران شما را به عنوان رابط آقای مشایی و جریان وابسته به ایشان برای تلاش در برقراری رابطه با آمریکا میدانند. درخصوص روابط خود با آقای مشایی و این ادعاها توضیح دهید؟
این ادعاها کاملا بیاساس است. متاسفانه فرهنگ سیاسی در ایران به شکلی است که افراد به خود اجازه هر اتهامی را بدون اینکه در رابطهاش احساس مسوولیت بکنند میدهند. من همیشه و در همه حال روابطم با کارگزاران نظام شفاف بوده است.
در دولت احمدینژاد بیشتر با چه افرادی در ارتباط بودهاید؟
من هیچ ارتباط خاص و برنامهریزیشدهای با افراد دولت آقای احمدینژاد نداشتهام. تنها در چند دیدار عمومی در زمان حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل شخص آقای رییسجمهور و همراهان ایشان را ملاقات کردهام.
در این سالها دیدارهای خصوصی با آقای احمدینژاد داشتهاید که بعضا در مطبوعات سوالبرانگیز بوده؟ درخصوص این دیدارها و محورهای مطرح در جلسات توضیح بفرمایید؟
من هیچ ملاقات خصوصیای با آقای احمدینژاد و دیگر اعضای دولت نداشتهام.
شما مامور پیگیری موضوعی خاص مثلا ایجاد رابطه با آمریکا در این سالها بودهاید؟
خیر من هرگز ماموریت یا مسوولیت دولتی و رسمی در این رابطه نداشتهام. گفتهها و فعالیتهای من صرفا به ابتکار شخصی بوده است.
در دولتهای گذشته چطور؟ آیا شما هیچگاه مسوولیت رسمی از طرف دولتها در ایران برای پیگیری مسایل در آمریکا را برعهده داشتهاید؟
همانطور که در سوالات پیشین تصریح کردم، من هیچگاه مسوولیت رسمی از طرف هیچیک از دولتهای جمهوری اسلامی برای ارتباط با آمریکاییان را نداشتهام. همه فعالیتها و گفتههایم کلا بر اساس ابتکار شخصی بوده است.
از سوی دولت آمریکا چطور؟ آیا هیچگاه مسوولیت رسمی از سوی آن دولت در رابطه با ایران داشتهاید؟
خیر، هیچگاه مسوولیتی از سوی دولتهای آمریکا نیز نداشتهام. به طور کلی نظرات و فعالیتهایم به ابتکار شخصی خودم بوده است.
در سالهای اخیر عمده فعالیت شما در حوزه سیاسی صرف چه کارهایی شده است؟
بهطور خلاصه میتوان گفت که مطالعه علمی و پژوهش در دو حوزه اقتصاد سیاسی ایران و روابط خارجی کشور و نیز جستوجو برای یافتن رهیافتهای موثر در این دو حوزه عمدهترین فعالیتهای مرا تشکیل داده است که نتایج آن را در بیش از 20 جلد کتاب و صدها مقاله انتشار دادهام.