bato-adv
کد خبر: ۱۳۶۴۶۳

عباس عبدی؛ قدرت؛ تضمين هر توافقي است

تاریخ انتشار: ۰۹:۴۱ - ۰۵ دی ۱۳۹۱
عباس عبدي: چندي پيش يكي از خبرگزاري‌هاي اصولگرا، يادداشتي را با اين عنوان منتشر كرد كه: ‏‏«سودان ذلت تجزيه را پذيرفت ولي تحريم‌هاي امريكا لغو نشد». در اين يادداشت آمده است ‏كه: ‏«رييس كميته روابط خارجي سناي امريكا وعده داد كه اگر همه‌پرسي در جنوب سودان بدون هيچ ‏مشكلي برگزار شود و شمالي‌ها (دولت سودان) نتيجه را بپذيرند‌، باراك اوباما آماده است تا فورا روند ‏خارج كردن سودان از ليست كشورهاي حامي تروريسم را اجرا كند ‎اما همه‌پرسي برگزار و سودان هم ‏تجزيه و جنوب آن از بخش شمالي جدا شد. سودان هم استقلال سودان جنوبي را به رسميت شناخت. اما ‏وعده‌هاي كري و امريكايي‌ها عملي نشد و نه تحريم‌هاي سودان لغو شد و نه اين كشور از ليست ‏كشورهاي حامي تروريسم خارج شد‎.

پرنستون ليمن فرستاده ويژه امريكا به دو سودان پس از برگزاري همه پرسي‌اي كه به تجزيه اين كشور ‏منجر شد، گزارش داد‎ :‎امريكا تا زماني كه سودان تغييرات اساسي در ساختار حكومتي خود ايجاد نكند، ‏روابط خود با سودان را عادي‌سازي نخواهد كرد و تحريم‌ها را لغو نمي‌كند‏. با اين حال وي توضيح ‏نداد كه منظورش از تغييرات اساسي چيست و چه تضميني وجود دارد كه در صورت تحقق تغييرات مورد ‏نظر وي تحريم‌هاي كاخ سفيد عليه خارطوم لغو شود‎.

پارلمان سودان هم چندي پيش گزارش كميته امور خارجه، امنيت و دفاع درباره تحولات سياست خارجي ‏اين كشور را تصويب كرد.‏ اين گزارش در بخش روابط با امريكا آورده است: با وجود اهميت روابط با ‏امريكا و تلاش‌هاي صورت گرفته براي عادي‌سازي روابط با اين كشور، اما دولت اوباما به تعهدات ‏خود براي رفع تحريم‌هاي اقتصادي از سودان و حذف نام سودان از فهرست كشورهاي حامي تروريسم ‏عمل نكرده است با وجود اينكه شناسنامه سودان از هر گونه ارتباطي با تروريسم عاري است‏‎. حتي اخيرا فشارها بر سودان افزايش هم يافته است.

چندي پيش اسراييل به عنوان متحد استراتژيك ‏امريكا چند نقطه را در خاك اين كشور بمباران كرد. ‎اقدامي كه كوچك‌ترين واكنشي از جانب امريكا ‏نداشت از تشديد فشارهاي غرب بر سودان خبر مي‌داد‎».

هدف اين خبرگزاري از انتشار اين يادداشت تاكيد كردن بر اين نكته بود كه اگر ما هم در ‏مجادلات اخير با امريكا و غرب عقب‌نشيني كنيم، تحريم‌هاي آنان عليه ايران از ميان نخواهد ‏رفت. با توجه به اين مساله ذكر چند نكته درباره اين يادداشت خالي از فايده نيست.

1ـ مساله اصلي ميان سودان و غرب، به موضوع استقلال جنوب سودان منحصر نمي‌شد. ‏بحران دارفو نيز در اين ميان اهميت خاص خود را دارد؛ مساله‌يي كه هنوز حل نشده است. ‏به‌علاوه سودان در پذيرش استقلال جنوب اين كشور چاره‌يي نداشت، اين موضوعي بود كه ‏تاريخي 60 ساله داشت و طي دو جنگ داخلي ميليون‌ها نفر از دو طرف كشته شدند و 7 سال ‏پيش نسبت به آن توافق نهايي شده بود و ربطي به اين تحريم‌هاي اخير ندارد، و تصميمات ‏بين‌المللي هم پشتيبان آن توافق بود. در صورت مخالفت سودان با همه‌پرسي مردم جنوب، ‏معلوم نبود كه دولت سودان بتواند به حيات خود ادامه دهد.

‏‏2ـ فرض مي‌كنيم كه ادعاي مطرح شده در يادداشت فوق صحيح باشد و دولت سودان ‏پس از استقلال جنوب از آن كشور، انتظار رفع تحريم‌ها را داشته است. در اين صورت بايد ‏گفت كه انتظار درستي نبوده، زيرا هرگونه تفاهم و توافقي در مناسبات بين‌المللي، بايد همراه با ‏تضمين كافي باشد، همچنان كه در مناسبات داخلي هم اين ضرورت وجود دارد. اگر ما به ‏كسي پول مي‌دهيم و به‌جاي آن چك مي‌گيريم، قانون و دستگاه قضايي و دولت، ضمانت لازم ‏را از پيش براي وصول اين مبلغ فراهم كرده‌اند، و اگر اين ضمانت‌ها نباشد، كسي چك را ‏نخواهد پذيرفت.

در مناسبات بين‌المللي هم اين اصل وجود دارد. دولت سودان بايد براي هر ‏نوع مابه‌ازايي كه از عقب‌نشيني از جنوب سودان انتظار داشت، تضمين مي‌گرفت. اين تضمين ‏دوگونه است يا وجود قراردادهاي متقن حقوقي كه قابل پيگيري در مراجع قضايي و حقوقي ‏بين‌المللي باشد، يا اينكه تضمين بايد متكي به موازنه قوا باشد. قراردادهاي خلع‌سلاح اتمي ‏ميان اتحاد جماهير شوروي سابق و روسيه فعلي با ايالات متحده مبتني بر موازنه قواي اتمي ‏دو طرف و نيز موافقتنامه‌هاي بين‌المللي است. دولت سودان كدام موازنه قوا را داشت كه انتظار ‏دارد با استقلال سودان جنوبي، تحريم‌ها عليه آن كشور لغو شود؟ وقتي كه سودان جنوبي را از ‏دست داد، امكان بازگشت مجدد و اشغال آنجا را از خود سلب كرده بود و لذا انتظار نمي‌رود ‏كه بتواند امتيازي بگيرد. پس، از ابتدا بايد مي‌دانست كه هيچ امتيازي كسب نخواهد كرد. ‏

‏3ـ اگر گزاره اصلي يادداشت را بپذيريم، معنايش اين است كه هيچ تفاهم و صلحي پايدار ‏نيست، زيرا نمي‌توان به طرف مقابل اعتماد كرد، و اين گزاره بسيار خطرناكي است كه نتيجه ‏عملي آن مبارزه تا نابودي يكي از طرفين ماجراست. در حالي كه تجربيات تاريخي و جهاني ‏نشان مي‌دهد كه چنين برداشت خطرناكي به كلي غلط است. هميشه تفاهم و صلح ممكن ‏است، فقط بايد راه‌هاي مناسب آن را پيدا كرد، ضمن آنكه ضمانت‌هاي اجرايي هر گونه ‏تفاهمي در بطن تفاهم تاكيد شود و شكل بگيرد. مگر نه اينكه ايران و عراق قطعنامه 598 را ‏پذيرفتند؟ آيا طرفين به يكديگر اعتماد كردند؟ آيا ايران به اين دليل پذيرفت كه به قول و قرار ‏صدام حسين اعتماد پيدا كرده بود؟ مسلما پاسخ منفي است. ولي اين قطعنامه ضمانت اجرايي ‏نسبي داشت و آن موازنه قواي طرفين بود. اگر پس از پذيرش قطعنامه يكي از دو كشور ‏بدقولي مي‌كرد و به تعهدات خود عمل نمي‌كرد، نه‌تنها وضع سياسي، بلكه وضع نظامي را هم ‏عليه خود رقم مي‌زد. ‏

‏4ـ با عنايت به مطالب فوق ‌بايد تاكيد كرد كه هيچ فرد عاقل و ميهن‌پرستي، پيشنهاد ‏نمي‌كند كه در برابر بيگانگان از موضع ذلت عمل شود، و هيچ فردي هم طرفدار اين نيست كه ‏به تفاهم يا توافقي فاقد ضمانت اجرا رضايت داده شود. هرگونه تفاهمي بايد همراه با ‏ضمانت اجراي كافي و روشن باشد. در اختلافات في‌مابين موجود ايران و غرب، ايران ابزار ‏كافي براي تامين اين ضمانت‌ها را دارد. همچنان كه 7 سال پيش هم بر توقف موقت ‏غني‌سازي توافق كرده بود، ولي هنگامي كه اراده كردند، آن توافق را ناديده گرفتند و راه خود ‏را رفتند. اين ابزار مهمي به‌عنوان ضمانت اجراي قوي در دست ايران است و ‏مي‌تواند قوام‌دهنده هرگونه توافقي باشد.

بنابراين نيازي نيست كه جامعه و مردم را از تفاهم و ‏توافق بترسانيم، و آن را مترادف عقب‌نشيني و ذلت معرفي كنيم، كافي است كه شرايط انجام ‏يك تفاهم معتبر و واجد ضمانت اجرايي كافي و نيز تامين‌كننده منافع دو طرف را شرح دهيم. ‏اينكه شب و روز و با تمسك به هر ذهنيت درست يا غلطي مي‌كوشيم راه را مسدود اعلام ‏كنيم، نه خدمتي به كشور مي‌شود و نه به سياست خارجي كشور. سياست خارجي پويا و ‏موفق، سياستي است كه انواع و اقسام سناريوها و راه‌ها را پيش روي خود داشته باشد، تا ‏بتواند برحسب منافع كشور دست به انتخاب بزند. برخي افراد مي‌كوشند كه اين تنوع را سلب ‏كرده و كشور را در برابر فقط يك انتخاب قرار دهند، البته آن يك راه انتخاب نخواهد بود.

مرجع: روزنامه اعتماد