زن جوان در دادگاه گفت: شوهرم عضو خانوادهاي با سطح بالايي از فرهنگ و تحصيلات است اما رفتارهايش به گونهاي است كه گويي با خانوادهاش نسبتي ندارد. خانوادهاش نيز براي جدايي، حامي من هستند.
زن جواني همره با پدرشوهرش در دادگاه خانواده حضور يافت و درخواست جدايي از همسرش را به قاضي دادگاه ارائه كرد. اين زن جوان كه 37 سال سن داشت خطاب به قاضي ادامه داد: يازده سال از زندگي مشتركمان ميگذرد و اين يازده سال براي من مانند صد سال گذشته است، زيرا بسيار اذيت شدم.
وي ادامه داد: شوهرم قبل از ازدواج با من اعتياد داشت و مانند تمام مردان معتاد توانست اين موضوع را از من و خانوادهام پنهان كند. همسرم عضو يك خانواده بسيار با فرهنگ و داراي سطح بالايي از تحصيلات است و من قبل از ازدواج حتي فكرش را هم نميكردم كه شوهرم حتي سيگار بكشد چه برسد به اين كه معتاد باشد.
زن جوان با بيان اين كه اگر از شوهرم جدا شوم ارتباطم را با خانوادهاش قطع نخواهم كرد، گفت: خانواده همسرم آنقدر در حق من محبت كردهاند كه هرگز آنها را فراموش نخواهم كرد. آنها نيز قبل از ازدواجمان از اعتياد شوهرم بيخبر بودند و در طول زندگي مشتركمان بارها سعي كردند كه با ترك اعتياد پسرشان، زندگي را به كام من و دخترم شيرين كنند اما افسوس كه مدت ترك اعتياد همسرم هميشه كوتاه بود.
وي خاطرنشان كرد: اخلاق و رفتار شوهرم هيچ شباهتي با ديگر اعضاي خانوادهاش ندارد و گويي اصلا او فرزند اين خانواده نيست.
اين زن جوان يادآور شد: ديگر نميخواهم با شوهرم زندگي كنم، دختر 9 سالهام نيز با جدايي من و پدرش موافق است، زيرا رفتارهاي پدرش تاثيرات روحي نامناسبي بر او گذاشته است. همچنين هيچ گونه ادعاي مالي نسبت به شوهرم ندارم و تنها خواهان جدايي از او هستم.
در ادامه جلسه دادگاه، پدرشوهر اين زن جوان كه او را در اين جلسه همراهي كرده بود، بيان كرد: عروسم يازده سال از بهترين سالهاي عمرش را در كنار پسر من كه لياقت زندگي كردن با او را نداشت سپري كرد. من بارها گفتهام كه اگر قرار باشد كسي از اعضاي خانواده ما جدا شود، آن پسرم است، نه عروس و نوهام.
وي افزود: تا زماني كه زنده باشم ديگر اجازه نميدهم عروس و نوهام سختي بكشند.
در پايان دادگاه نيز به دليل عدم حضور شوهر زن، قاضي رسيدگي به اين پرونده را به وقت ديگري با حضور طرفين پرونده موكول كرد.