دکتر مهدی مطهرنیا در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به چالش های پیش روی ایران در نشست 4 جانبه سوریه در قاهره و همدستی بازیگران منطقه ای برای دفع میانجی گری تهران اشاره می کند.
مطهرنیا در این یادداشت نوشت:
در ارتباط با نشست چهارجانبه در مرحله نخست باید به یک نوع هویت شناسی، موقعیت شناسی و ظرفیت شناسی مستحکم در ارتباط با این کمسیون دست یابیم:
مربعی ناهمگون
اعضای این کمسیون از کشورهایی هستند که به واقع دارای نوعی عدم تعادل در ارتباط با مساله سوریه از نقطه نظر مواضع رفتارهای دیپلماتیک و کنش های سیاسی هستند. به بیان دیگر باید بگوییم که این کشورها از این سه جهت در حالت تعادل به سر نمی برند.
مواضع ، رفتارهای دیپلماتیک و کنش های سیاسی عربستان ، ترکیه و مصر با موضع گیری های عضو دیگر این کمسیون یعنی ایران به هیچ وجه همخوانی ندارد و در هم تنیده شدن سه عضو این کمسیون با مواضع متفاوت با موضع ایران در ارتباط با سوریه و پذیرش حضور ایران در این نشست جای گفتگو و بحث دارد. این پرسش مطرح است که آیا ایران این عدم تعادل را پذیرفته است و با علم به این عدم توازن ورود خود را به کمسیون برنامه ریزی کرده است؟
آیا سه کشور مهم مصر، ترکیه و عربستان که در کنار خود کشوری تاثیرگذار همچون قطر و کشورهای فرادستی فرامنطقه ای را دارند با حضور ایران در این کمسیون همچنان از قدرت تاثیرگذاری برخوردار هستند یا خیر؟
از سوی دیگر هیچ کدام از اعضای دیگر جبهه موسوم به مقاومت که خود را در مسیر مواضع ایران و سوریه نشان می دهند، رغبت آنچنانی به حل مساله سوریه از مجرای این کمیته چهارجانبه نشان نداده اند. با این وجود می توان ورود ایران به این کمسیون را از نظر نمایش دادن موضع مثبت تهران برای حل دیپلماتیک مساله سوریه مثبت ارزیابی کرد. چراکه ایران نشان می دهد با وجود در دست داشتن چنین ارزیابی هایی همچنان حاضر است در کنار کشورهایی همانند مصر، ترکیه و عربستان برای حل مساله سوریه به مذاکره بنشیند.
سوریه معادله ای چندمجهولی
از منظر موقعیت شناسی باید مساله سوریه را در یک معادله چند مجهولی مورد توجه قرار داد. بنابراین راه حل ساده برای آن امکان پذیر نیست. غرب به هیچ وجه حاضر به عقب نشینی از موضع خود در ارتباط با شخص بشار اسد و باقی ماندن وی در معادلات سوریه نیست. از سوی دیگر بشار اسد و حامیان او که بیشتر علویان و اقلیت های مذهبی را در بر می گیرد هم از آینده خود و سوریه نگران هستند. بشار اسد فرصت چندانی ندارد، حتی اگر خواست او را نیز مد نظر قرار دهیم مدت باقیمانده تا ریاست جمهوری سوریه فضای تنفس بشار اسد را می سازد. بنابراین اگر بشاراسد به انتقال قدرت تن در ندهد با توجه به هدف گذاری غرب در ارتباط با سوریه در چارچوب تئوری سرزمین سوخته و کمرشکن کردن مقاومت بار دیگر با تجهیز بیشتر ارتش آزاد سوریه توسط حامیان این مخالفین زمینه های ویران سازی بیشتر سوریه فراهم خواهد شد.
من بارها گفته ام که بر این باورم غرب از سوریه سرزمین سوخته ای می خواهد که برای چندین دهه دیگر نتواند نقش کلیدی در معادلات منطقه ای بازی کند و از این رو شاید نقشه تجزیه سوریه در سر پرورانده شود. بنابراین مساله سوریه مساله چند وجهی است که در یک سوی آن وجوه متفاوت سناریو پردازی های مقاومت چهره نشان می دهد و ایران مدعی پرچم داری آن است و از سوی دیگر سناریو پردازی های چندوجهی غرب و متحدان منطقه ای است که امروز ترکیه در منطقه و امریکا در فرامنطقه آن را پرچم داری می کنند. منافع بازیگران منطقه ای دیگر همانند عربستان و مصر و دیگر بازیگران فرامنطقه ای همانند فرانسه و آلمان انگلیس را نباید در این زمینه از نظر دور داشت. این در حالیست که روسیه و بیش از روسیه چین به ایران و سوریه به عنوان برگ برنده امتیازخواهی حداکثری از غرب بهره برداری می کنند. از این رو شما در موقعیت شناسی عملی این کمسیون چهارجانبه نیز با پیچیدگی های خاص بحران روبرو هستید.
کارآیی عملی کمیته 4 جانبه
سطح تحلیل بعدی پس از هویت شناسی و موقعیت شناسی، ظرفیت شناسی کمسیون چهارجانبه است. این کمسیون از ظرفیت های مناسبی برخوردار است که در صورت رسیدن به حد تعادل در تصمیم سازی و تاثیر این تصمیم سازی بر رفتارهای دو جناح مقابل در سوریه می تواند ظرفیت های خوبی را از خود برای حل مساله سوریه نشان دهد.
اما نگرانی من بر این است که کمسیون چهارجانبه مشروعیت بخش حرکت آینده اتحادیه عرب در محور دیواره سیاه دور سوریه باشد که حاصل هم پیوندی پایتخت های کشورهای ترکیه، مصر، عربستان و قطر با پشتیبانی غرب علیه دولت بشار اسد خواهد بود. بنابراین اگر این کمسیون به موازات تحرکات اخضر ابراهیمی موفق به حل بحران سوریه شود، گام مهمی در مشروعیت بخشی به حرکت احتمالی این محور علیه دولت بشار اسد در منطقه و نظام بین الملل خواهد بود. چراکه با کشیدن ایران به منطقه حل بحران و شکست احتمالی آن توجیه پذیری حمله احتمالی نظامی علیه بشار اسد برای افکار عمومی سهل تر و قابل پذیرش تر خواهد بود.
در اینجاست که باید بگوییم ایران در بافت متنی از رفتار و کنش سیاسی در باب سوریه در کمسیون چهارجانبه وارد شده است که مملو از پیچ و خم های خطرناک است و در صورت کوچکترین اشتباهی می تواند تبعات منفی بسیاری به دنبال داشته باشد. مضاف بر آنکه پذیرش ایران برای حضور در یک کمسیون که توازن مدیریتی آن در بخش نخست مطلب تجزیه و تحلیل شد، حامل پیام تعریف شده ای برای افکار عمومی در سطح نخبگان است که در آن پس از چندین بار مقابله با حضور ایران در کنفرانس های متعدد حل بحران سوریه ، تلاش شده است در وضعیت دیپلماتیک ضعیف برای ایران فضاسازی شود.