فرارو- چنانچه ایران اصل برد - برد را در مسئله هسته ای خود بپذیرد و به دنبال این نباشد که غربی ها را شکست خورده از این میدان خارج کند و در رفتارهای خود به عنوان یک اصل دیپلماتیک انعطاف داشته باشد؛ ما چشم انداز روشن تری را در مسئله هسته ای پیش رو خواهیم داشت.
جاوید قربان اوغلی، مدیر کل سابق آفریقای وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل بین المللی با بیان جملات بالا در گفتگو با فرارو گفت؛
• در مورد مذاکرات بغداد با توجه به فضای مناسب بین المللی که از مذاکرات استانبول ایجاد شده بود توقع این بود که دستاوردهای این مذاکرات بیشتر از چیزی باشد که اکنون شاهد آن هستیم.
• منتهی کسانی که با مسئله پرونده هسته ای آشنا هستند می دانند که هرچقدر در کلیات ممکن است تفاهم ساده و قابل دسترس باشد، هرچه مذاکرات وارد جزئیات می شود سخت تر و پیچیده تر شده و به طور طبیعی حصول توافق مشکل تر خواهد شد.
• بنابراین پیش بینی می شد که مذاکرات بغداد خیلی سخت، پیچیده و توام با ناراحتی ها و عصبانیت ها باشد و آن فضای مناسبی که در استانبول بوجود آمده بود در بغداد حکم فرما نشود.
• مذاکرات استانبول و ژنو بعد از 15 ماه وقفه در برگزاری مذاکرات صورت گرفت و در این مدت طرفین بیشتر از طریق بیانیه و مصاحبه به اعلام مواضع خود می پرداختند.
•در این 15 ماه آنچه که غربی ها به دنبال آن بودند این بود که ایران را از طریق فشارهای ناشی از تحریم ها به خصوص در عرصه های اقتصادی و مالی وادار کنند به میز مذاکره برگردد.
•من نمی خواهم بگویم بازگشت ایران به مذاکرات ناشی از این تحریم ها بوده که قطعا بی تاثیر نبوده و باید به این امر صادقانه اعتراف کرد؛ منتهی هدف غربی ها این بود که ایران را پای میز مذاکره بیاورند و بارها تمایل خود را مبنی بر اینکه از طریق مذاکره با ایران به نتیجه برسند اعلام کردند.
•بالاخره این اتفاق افتاد و نهایتا این مذاکرات آغاز شد. اما آنچه که مشخص است مذاکرات استانبول در واقع مذاکره نبود؛ بلکه ابراز تمایل طرفین برای از سر گیری مذاکراتی (منتهی با یک دستور کار جدید) بود که یک سال و نیم به تعویق افتاده بود.
•ظاهرا آنچه که ما از خبرها دریافت کردیم قرار بر این شد که ایران آمادگی خود را به طور جدی برای از سر گیری مذاکرات برای رسیدن به نتیجه اعلام کند و پس از آنکه غربی ها به این اطمینان رسیدند مذاکرات استانبول آغاز شد. از دیدگاه ایران مذاکرات مبتنی بر پذیرش طرح روسیه یا همان طرح گام به گام بود که در مقابل هر اقدام ایران طرف مقابل یک اقدام متقابل را انجام دهد.
• من تقریبا یقین دارم که مذاکرات استانبول حاصل دیپلماسی پنهانی بود که انجام شده بود. اینکه در این دیپلماسی پنهان در چارچوب چه مواردی توافق شده بود بنده اطلاع ندارم ولی قاعدتا یکسری توافقات اولیه باید صورت گرفته باشد.
•اما به هرحال فضایی که در استانبول ایجاد شد بیشتر مبتنی بر این بود که طرفین به پای میز مذاکرات برگشته و توافقات جدی منتج به یک نتیجه ملموس را دنبال کنند و بعد از آن هم قرار شد که معاونین دو طرف درباره دستور کار مذاکرات بغداد نشست هایی را برگزار کنند.
•البته از این مسئله نباید غافل شد که موضوع پرونده هسته ای ایران فقط مابین ایران و 1+5 نیست؛ بلکه این موضوع یک مسئله بین المللی است و چون یک مسئله بین المللی است بنابراین از جنس رایزنی های بین المللی است.
•همانطور که ما دیدیم قبل از مذاکرات آقای جلیلی به چین و روسیه رفتند و مذاکراتی را انجام دادند و به طور طبیعی در طرف مقابل نیز شاهد رفت و آمدهای دیپلماتیک، رایزنی ها و لابی ها زیادی بودیم. بنابراین مذاکرات بسیار پیچیده و از جنس مسائل بین المللی است.
آیا اصل مسئله غنی سازی خط قرمز طرفین بوده و این امر مانع از حصول توافقات نهایی درمذاکرات می شود؟
•من فکر نمی کنم اینطور باشد. ممکن است غربی ها در آغاز مسئله پرونده هسته ای ایران فکر می کردند فشار بر ایران باعث خواهد شد ایران به طور کلی دست از غنی سازی بردارد؛ اما رفته رفته دریافتند که ایران به هیچ عنوان از چارچوب ان پی تی قدمی عقب تر نخواهد گذاشت و عقب نشینی نخواهد کرد.
•بر اساس ان پی تی هم غنی سازی حق ایران است. بنابراین این موضوع مشکل اصلی نیست.
•بر اساس اظهاراتی که چند ماه پیش مقامات آمریکایی کردند غنی سازی سه و نیم درصد و حتی پنج درصد ایران را پذیرفتند. آنچه که اکنون مورد اختلاف است غنی سازی بیست درصد برای راکتور تهران است. بنابراین شاید این موضوع یعنی غنی سازی به میزان بیست درصد خط قرمز 1+5 باشد و موضوع اختلاف هم به نظر من در حال حاضر نه درباره غنی سازی سه ونیم درصد یا پنج درصد بلکه درباره غنی سازی بیست درصد است.
•البته باید اضافه کرد اگر 1+5 غنی سازی سه و نیم درصد یا پنج درصد را هم بپذیرد خواستار اعمال نظارت های سخت گیرانه تر خواهد بود.
•چنانچه ایران اصل برد - برد را در مسئله هسته ای خود بپذیرد و به دنبال این نباشد که غربی ها را شکست خورده از این میدان خارج کند و در رفتارهای خود به عنوان یک اصل دیپلماتیک انعطاف داشته باشد؛ ما چشم انداز روشن تری را در پیش رو خواهیم داشت.
• دیپلماسی به معنای انعطاف داشتن است و اگر بخواهیم خیلی محکم روی موضع خود بایستیم نیازی به دیپلماسی و گفتگو نیست.
•نکته دیگر اینکه باید در گفتار خود عقلانیت داشت. بالاخره ما چه بخواهیم و چه نخواهیم یک علامت سوال در مقابل پرونده هسته ای ما به علت تبلیغات بسیار سنگین غربی ها ایجاد شده است. ما باید به دنبال اقناع جامعه بین الملل با همین ابزارها و امکانات بسیار اندک خود باشیم.
•ما باید این موضوع را بپذیریم و بدانیم راه برون رفت از این مسئله آسان نیست اما بالاخره امکان پذیر است.
•ما همچنین باید مذاکره کنندگان قوی داشته باشیم. بالاخره دنیا با تمام توان خود در آن سوی میز نشسته است و در این سوی میز ما نباید قائل به این باشیم که مثلا نیرویی که خود داریم کفایت می کند.
•مسئله هسته ای یک موضوع ملی است و در یک موضوع ملی ما نیازمند وفاق ملی هستیم. من مطمئنم افراد بسیار توانمندی در ایران وجود دارد که می توانند در مذاکرات حضور یافته یا حداقل به عنوان مشاوران تیم هسته ای ایران کمک هایی برای برون رفت از این بحران ارائه دهند.
عملکرد تیم مذاکره کننده ایران
•بالاخره اکنون چندین سال است که ما شاهد این مذاکرات هستیم که به نتیجه ای نرسیده و تحریم ها بیشتر شده و آثار این تحریم ها را در زندگی مردم کاملا می بینیم. اگر واقعا بخشی از این تحریم ها بدلیل صحبت هایی مانند مدیریت جهانی و مسائلی غیر از مسائل هسته ای باشد نشان می دهد که کارنامه تیم مذاکره کننده هسته ای ما چندان کارنامه مشعشع و درخشانی نیست و نیازمند افزایش ظرفیت های این تیم برای مذاکرات جدی تر و حصول به نتایج ملموس تر هستیم.