مشاور امنیت ملی سابق آمریکا با اشاره به ارائه بسته جدید 1+5 به ایران در مذاکرات بغداد گفت که با وجود سیگنالهای مختلف در فضای قبل از مذاکرات، فضای حاکم بطور نسبی مثبت است.
"گری سیک" مشاور سابق شورای عالی امنیت ملی آمریکا در گفتوگو با خبرنگار بینالملل خبرگزاری فارس درباره اظهارات معاون وزیر خارجه روسیه مبنی بر ارائه بستهای جدید به ایران در نشست بغداد گفت: میدانم گروه 1+5 به این توافق مشترک رسیدهاند تا بستهای را در نشست بغداد به ایران ارائه کنند اما از محتویات آن مطلع نیستم اما معتقدم ارائه بسته به ایران اقدام مناسب و خوبی است. بسیاری از مردم ایران و سایر کشورها معتقدند روسیه نسبت به سایر کشورهای غربی موضع متفاوتی اتخاذ کرده است، بنابراین فکر میکنم اگر این موضوع صحیح باشد روسها هم با سایر هیئتها همراه خواهند بود.
وی ادامه داد: نکته دیگر این است که ایران باید کاملا از محتوای این بسته آگاه باشد و غرب نیز باید از موضع ایران مطلع باشد چرا که تاکنون دیدارهای متعددی برای بررسی دستور کار و متحوای بسته برگزار شده است. بنا بر این دو طرف فرصت دارند تا مواضع خود را مشخص کنند و زمانی که وارد بغداد میشوند بدانند که درخواست طرف مقابل چیست. با این تفاسیر نشست بغداد میتواند سازنده باشد. در صورتی که دستور کار و بسته پیشنهادی به خوبی آماده و تدوین شده باشد امکان پیشرفت در مذاکرات وجود دارد.
گری سیک همچنین در پاسخ به این سوال که علت تغییر موضع غرب پس از مذاکرات استانبول و سخن گفتن دوباره از رویکرد فشار و مذاکره گفت: این یک مذاکره است و هر طرف در بسیاری موارد موضع سختتری در یک مورد اتخاذ میکند و موضع نهایی خود را ابراز نمیکند. طرفها در حال چانهزنی هستند. ایران نیز اغلب چانهزنی میکند و میگوید تحریمها به هیچ عنوان به آنها آسیب نرسانده است و از فشارها هراسی ندارد و در مقابل فشارهای خارجی ایستادگی میکند و معتقد است که موضع درستی دارد. ایران و همچنین غرب باید با هم کنار بیایند و مصالحه کنند. هر طرف زمینه را فراهم میکند، و ما بطور واقعی نمیدانیم که موضع آنها چیست، مگر اینکه منتظر شویم تا دیدارها پایان یابند. ممکن است که طرفین در نشست بغداد به توافقهای نسبی دست یابند و برای ادامه مذاکرات به توافق برسند. اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد و به توافق در زمینه خاصی برسند این میتواند پیشرفت خوبی باشد. اما من توجه زیادی به سیگنال های کوچک ندارم، چون طرفین در حال چانهزنی هستند و چنین چیزی هم قابل انتظار است. طرفین میخواهند که طرف مقابلشان را از موضعش خارج کنند و موضع خود را لو ندهند. به همین خاطر سیگنالهای متفاوتی را از خود ارسال میکنند. اما در مجموع سیگنالهایی که از سوی ایران و از سوی غرب ارسال شدهاند به طور نسبی مثبت بودهاند و این خوب است.
مشاور سابق امنیت ملی آمریکا درباره خبر سایت صهیونیستی دبکافایل که از ارائه طرح 8 مادهای آمریکا به ایران خبر داده بود نیز گفت: من معمولا به گزارشهای دبکافایل مشکوک هستم. درست است که این پایگاه اطلاعات خوبی دارد، اما من به ویژه در زمان مذاکرات به آن اعتماد نمیکنم و منبع مورد علاقه من نیست. ضمنا اگر اوباما طرح 8 مادهای به ایران ارائه کرده باشد، این میتواند نکته خوبی باشد، چون در گذشته آماده شدن از قبل برای موضوعات مذاکرات مطرح نبود و طرفین موقعی که سر میز مذاکره حاضر میشدند تازه میخواستند که مشکلات خود را حل کنند. این نمیتواند کارآمد باشد، اما این بار ما مذاکرات استانبول را داشتیم. بعد از آن دیدارها و گفتوگوهایی با آژانس صورت گرفت و معاونان نمایندگان 1+5 و ایران با هم گفتگو کردند و این میتواند زمینه را برای گفتگوهای واقعی مهیا کند. اینکه ما بین ایران و آمریکا گفتگوهای دوجانبه یا حتی غیرمستقیم داشته باشیم، میتواند خوب باشد. من با ارتباط و تماس خیلی موافقم که ما در گذشته خیلی خیلی کم شاهد آن بودهایم. این یکی از دلایل عدم حصول پیشرفت و توافق بین ایران و آمریکا بوده است. من از هرگونه گفتوگو در هر قالبی استقبال میکنم.
گری سیک در ادامه درباره دلیل سفر آمانو به تهران اظهار داشت: این سفر برای حل مسائل مورد اختلاف باقیمانده بین ایران و آژانس بود که به 8 تا 10 سال پیش مرتبط میشود. این مسائل باعث انتقاد آژانس و شورای امنیت از رفتار ایران بوده است. دلیل سفر آمانو میتواند رفع این مسائل باشد، چون که آمانو یک مذاکره کننده نیست و تنها جزئیات در زمینه هستهای را بررسی میکند و به دنبال پاسخ ایران به مسائل گذشته و همچنین دسترسی به یک سری سایتها در ایران است تا اطمینان حاصل شود که ایران فعالیتهای هستهای مشکوکی ندارد. گمانم این است که آمانو منتظر جواب مثبت بوده است که به ایران رفت، چون اگر چنین نبود فکر میکنم که به تهران نمیرفت.
گری سیک همچنین در جواب سوالی در خصوص اقدامات اعتمادسازی که غرب باید در قبال ایران انجام دهد گفت: این یک مذاکره است و طرفین مواضع خود را در آن اعلام خواهند کرد و خواستههای خود از همدیگر را مطرح میکنند. آنچه غربیها احتمالا از ایران خواهند خواست این است که تهران غنیسازی 20 درصدی اورانیوم را متوقف کند و اورانیوم با درصد غنای 20 درصد را تحویل دهد. اما خواسته حداقلی ایران نیز تامین میلههای سوخت برای رآکتور تحقیقاتی تهران است. اما ورای این، غرب تمایل به تضمینهایی درباره رفتار آتی ایران در زمینه غنیسازی و میزان آن و اینکه اورانیوم غنیسازی شده به کجا خواهد رفت دارد. در نقطه مقابل ایران نیز واکنش و پاسخی را در زمینه تحریمها انتظار دارد. من نمیدانم که طرفین در گفتگوها چقدر هوشمندانه عمل خواهند کرد، اما اینها مسائل اساسی هستند که در مقطع کنونی مورد بحث هستند و در بلند مدت موضوعاتی نظیر مبارزه با قاچاق مواد مخدر، موضوعات امنیتی و منطقهای میتوانند مورد گفتوگو واقع شوند. اما به نظرم طرفین به تمام خواستههای خود نخواهند رسید و باید با هم مصالحه کنند. اما آنچه میتوان انتظار داشت این است اگر اوضاع به خوبی به پیش رود یک توافق محدود در کار خواهد بود و ممکن است طرفین توافقی را امضا کنند که اساس گفتگوهای آتی درباره سایر موضوعات باشد. اما نمیتوانیم بگوئیم که هر طرف چه کار خواهد کرد و مذاکره هم برای مشخص کردن همین است و ما باید منتظر پایان گفتگوهای بغداد باشیم.