به ندرت ميتوان تغييري نا خوشايند درساختارحيات اجتماعي زنان رصد كرد كه يا با اتكا برآموزههاي فمينيستي طراحي نشده ويا اگر هيچ ربطي به اين آموزهها هم نداشته تحت تاثير فضاي دوقطبي مطلوب فمينيستها بررسي نشده باشد.
بدينسان اگر طرح تاسيس قهوه خانههاي ويژه بانوان با مخالفت مسئولان روبهروشود احتمالا بخشي از طرفداران حقوق زنان به نوحه سرايي درباب ظلمهاي رفته بر خود خواهند پرداخت، آنسان كه درباب ممنوعيت ورود بانوان به ورزشگاههاي فوتبال چنين كردندو اگراين پيشنهاد با موافقت مسئولان روبه رو شود احتمالا طرفدان انگارههاي فمينيستي به خود خواهند باليد كه بخشي از حقوق خود را باز ستانده اند؛ضمن اينكه آن بخش از مخالفان سنتي نيز اجراي آن را به تاراج بردن حيا و عفاف زنان اين مرزوبوم قلمداد خواهند كرد.
اتفاقي كه اگرچه نتيجهاي يكسان خواهد داشت اما كمكي به حل مشكل نخواهد كرد. چندي قبل توني گرنت -نويسنده غربي- با تاليف کتابي تحت عنوان «به زنانگي خود تحقق بخشيد و عشق را بيابيد» به 10 دروغ معروف فمينيستها پرداخت وبطلان آنها را اثبات كرد. به نظر نويسنده دروغ بزرگ شماره يک اين بود كه «زنان نه تنها ميتوانند بلکه بايد از پس آنچه که مردان انجام ميدهند برآيند.» همانندي مرد و زن،نقش موفقيت بر جذابيت،برخورداري زنان از استعداد و توان فوقالعاده، همانندي جنسي زنان و مردان،مساوي بودن«مونث بودن» با «ضعيف بودن»،برخي از دروغهايي است كه به زعم نويسنده باعث ميشود زنان با ارتكاب رفتارهايي تا حد مبارزه به دنبال دستيابي به افقهاي ترسيم شده خود باشند.
اينگونه است كه بر اساس باور معروف فمينيستها، رفتارهاي سنتي زنانه که متضمن نوعي پذيرش منفعلانه و سکوت است مسبب بيحاصلي و بيارزشي زن خواهد بود وبراي مبارزه با اين نوع تفكر زنان نه تنها ميتوانند بلكه بايد با مبارزهاي بيامان اجازه حضور در قهوه خانهها را يافته وبا استعمال دهها ليتر دود قليان خطر انواع سرطان وپيري زودرس و... را به جان بخرند فقط به اين دليل كه مردها ميتوانند چنين كنند. آنچه باعث ميشود مسئولان امر درمقابل طرحهايي اينچنين به مخالفت صرف بسنده كنند شايد عدم توجه به ريشههاي تاريخي واجتماعي بروز چنين طرحهايي باشد. چه اينكه مسئولان محترم نيروي انتظامي ووزارت بهداشت در واكنش به اين طرح صرفا ضرورت حفظ سلامت بانوان را علت مخالفت خود عنوان كردهاند و بعيد نيست كه طراحان اين پيشنهاد نيز، مخالفت نيروي انتظامي با ورود بانوان به قهوه خانهها را ضرورت رعايت حدود شرعي وعدم دامن زدن به اباحه گري تصوركرده ودر مقام راه حل تاسيس اماكني جداگانه را پيشنهاد كرده باشند.
بدين سان كم نخواهند بود طرفداران اين طرح كه از مسئولان امر بپرسند: اگر جلوگيري از بيماريها ضرورت است چرا بايد با زنان برخوردي قيم مآبانه صورت گيرد وبا مردان چنين نشود؟وكم نخواهند بود گروهي ديگر كه در مقام حل تخاصم، ايجاد راهكارهايي براي رعايت حدود شرعي درقهوه خانههاي مردانه را راهكاري براي حضور زنان در اين اماكن پيشنهاد دهند تا غائله را به خير وخوشي حل وفصل كنند.
واقعيت اين است كه شوربختي بسياري از دختركان امروز در پايتخت وبسياري شهرهاي بزرگ ديگر را ميتوان در تك فريمهاي بسياري به نظاره نشست؛از هجوم صبحگاهي بانوان فرودست به اتوبوسهاي شهري براي رسيدن به شغلهايي كه جز نان بخورونميري عايد صاحبانش نميكند، ازدحام در راهروهاي دادگاههايي كه بايد با «طلاق» نقطه پاياني بر زندگيهاي شروع شده با هزار افسانه وافسون بگذارد تا مسابقه مصرف لوازم لوكس آرايشي وتجملاتي كه زنان را به حضور طولاني مدت در مقابل مغازههاي فريبا دعوت ميكند. معضلات ومعايب بسيار كلاني كه سالها قبل ودر حاشيه سياستهاي كلان فرهنگي واقتصادي طرح شده وبه دليل عدم اشراف دلسوزان مسائل اجتماعي در تاريكخانه معضلات رشد كرده وامروزه به باور تبديل شده است ريشه اصلي طرح پيشنهادهايي اينگونهاند.زناني كه مادرانگي خود را گذاشته و به نيروي كارارزان،بي دردسر،كم توقع ومنعطف تبديل شدهاند و براي حفاظت از كيان خود وخانواده گاه مورد سوءاستفادههاي آزاردهندهاي قرار ميگيرند، چرا بايد به مكاني براي توسل به مواددخاني براي سركوب احساس فروخفته زنانگي خويش احساس نياز نكنند؟
با هويتي اينچنين كه در خلال سالها سياست زدگي وبي توجهي به شاخصهاي فرهنگي براي زنانمان ساخته وشأن آنان را تا كارگراني ارزان پايين آوردهايم اگر پيشنهادهايي اينچنين طرح نشود جاي تعجب است. تاسيس مراكزي مثل قهوه خانههاي ويژه استعمال قليان بانوان حلقهاي ازچرخه استثمار زنان است كه با ارائه رفتارهاي مكمل جايگاه غير واقعي، همانند افيوني آنان را از تفكر درجايگاه مهيب وخوفناك خود باز ميدارد. اين طرح به دليل مخالفت مسئولان محكوم به شكست است،اما نميتوان به تكنيك مخالفت آمرانه به عنوان درمان دلخوش داشت،ريشه اين طرح جايي دگر است وراه حل نيز.
مرجع: تهران امروز