از زمان تشدید موضعگیری دولتهای غربی در مقابل جمهوری اسلامی ایران، بحث
حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای ایران، همواره پای ثابت
تحلیلهای رسانهای بوده است؛ اما بر خلاف جریان غالب، تحلیلگر روزنامه
«ایندیپندنت» بر این باور است که موضعگیریهای نتانیاهو بلوفی بیش نیست.
به گزارش تابناک، از
زمان تشدید موضعگیری دولتهای غربی در مقابل جمهوری اسلامی ایران، بحث
حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای ایران، همواره پای ثابت
تحلیلهای رسانهای بوده است؛ اما بر خلاف جریان غالب، تحلیلگر روزنامه
«ایندیپندنت» بر این باور است که موضعگیریهای نتانیاهو بلوفی بیش نیست.
روزنامه انگلیسی «ایندیپندنت» امروز در تحلیلی به بررسی
موضوع تهدید رژیم صهیونیستی درباره حمله به ایران پرداخته و استدلال کرده
این ماجرا تنها برای به دست آوردن منافع بیشتر از سوی دولت نتانیاهو مطرح
شده است.
تحلیلگر این روزنامه نخست با بیان اینکه مطرح شدن تهدید
حمله به ایران، به تقویت استراتژی نتانیاهو در داخل و خارج از اسرائیل کمک
کرده، مینویسد: نتانیاهو متخصص بازی کردن با ادراک اسرائیلیها از مفهوم
تهدید است.
وی سپس بیان میکند: تهدیدهای تکراری نتانیاهو درباره
حمله به ایران، از نظر وی همواره بلوف بوده، ولی نتانیاهو چنان بازیگر
ماهری است که حتی با وجود اینکه ضربالاجلهای پیاپی اعلام شده از سوی وی،
یکی پس از دیگری میگذرند، هیچ کس را یارای آن نیست که روی بلوف زدن او
شرطبندی کند.
به نوشته این تحلیلگر، دستاوردهایی که نتانیاهو از
این بلوف کسب کرده، چشمگیر است. یکی از این موارد، اعمال تحریمهای شدید
علیه ایران است، زیرا بیشتر کشورها محاصره اقتصادی ایران را به شعلهور شدن
جنگی دیگر در خاورمیانه ترجیح میدهند.
یکی دیگر از دستاوردهای مهم
نتانیاهو این بوده که موضوع فلسطین و شهرک سازی اسرائیلیها در کرانه
باختری را از مرکز توجه جامعه جهانی به حاشیه رانده است. در دو سه سال
گذشته، کشورهای جهان بیشتر درگیر خواهش از اسرائیل برای حمله نکردن به
ایران بوده و وقتی برای پرداختن به آنچه در رامالله و غزه میگذرد،
نداشتهاند.
افزون بر این، نکته دیگری که به باور این تحلیلگر باید
مورد توجه قرار گیرد، این است که خواسته یا ناخواسته، منتقدان و دشمنان
داخلی نتانیاهو، کمک بزرگی به پیشبرد سیاستهای وی کردهاند. افرادی چون
«مئیر داگان» و «یووال دیسیکین»، همواره نتانیاهو را به جنگافروزیهای
غیرمسئولانه متهم کردهاند. این گونه اظهارات، در حقیقت ترس از انجام یک
اقدام غیرمسئولانه از سوی اسرائیل را در میان جامعه بینالمللی تقویت کرده و
از این طریق به سیاستهای وی یاری رسانده است.
در ادامه مطلب
ایندیپندنت، اشاره شده که خودداری نتانیاهو از حمله نظامی واقعی نیز اقدامی
عاقلانه بوده است. اسرائیل در چهل سال گذشته در هیچ جنگی پیروز نشده است.
ماجراجویی
طولانی این رژیم در لبنان که در سال 1982 آغاز شد، پس از بیست سال به یک
عقبنشینی تحقیرآمیز انجامید. در سال 2006 نیز یک ماه بمباران لبنان،
نتوانست حزب الله را وادار به تسلیم در برابر اسرائیل کند.
به این
ترتیب، آیا میتوان انتظار داشت، بمب افکنهای اسرائیلی در مقابل تأسیسات
هستهای ایران که در دل کوه جای دارند، موفقتر کار کنند و اصلاً هدف از
چنین حمله ای چه خواهد بود؟ سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل میگویند، ایران
سلاح هستهای ندارد و تصمیمی هم برای ساخت آن نگرفته است؛ اما اقدام نظامی
اسرائیل، میتواند ایران را مصمم به ساخت چنین سلاحی کند.
افزون بر
این، اسرائیل هیچ گاه بدون چراغ سبز آمریکا وارد جنگی نشده است. هیچ چیز
برای اسرائیل مهمتر از اتحاد نزدیکش با آمریکا نیست. رأی دهندگان اسرائیلی
نیز از این موضوع آگاهند و علیه سیاستمدارانی که این اتحاد را به خطر
بیندازند، موضعگیری خواهند کرد؛ هنگامی که نتانیاهو در انتخابات سال 1999
شکست خورد، این موضوع را به خوبی دریافت.
در اینجا نکته مهم دیگری
هست و آن این که از دید اسرائیل، ایران نقش مهمی در تحکیم اتحاد آمریکا ـ
اسرائیل داشته است. رژیم اسرائیل همواره تمایل داشته خود را به عنوان
بهترین متحد آمریکا علیه دشمنانش نشان دهد. تا سال 1992، این دشمن شوروی
بود و در این مدت، اسرائیل چندان کاری به کار جمهوری اسلامی ایران نداشت،
ولی با فروپاشی شوروی و معرفی ایران به عنوان مهمترین دشمن آمریکا، اسرائیل
نیز راه خود را در این زمینه تغییر داد.
دلیل دیگری نیز برای اینکه
چرا خودداری از جنگ به سود اسرائیل است، وجود دارد و آن اینکه، نیروی
نظامی و اطلاعاتی این رژیم، کمتر از آن است که بقیه دنیا میاندیشند. جنگ
واقعی، این موضوع را آشکار خواهد کرد؛ همان گونه که در مورد آمریکا در عراق
و افغانستان این گونه بود. جنگ سال 2006 اسرائیل با لبنان، ناتوانی
اسرائیل را در همه سطوح آشکار کرد.
به بیان تحلیلگر ایندیپندنت، ضعف اطلاعاتی موساد گاه حتی به رخدادهای خنده داری منجر شده است.
وی
میگوید: هنگامی که در دهه 1990 در بیت المقدس خبرنگار بوده، یکی از
افسران بازنشسته موساد بازداشت شد. جرم وی این بود که سالها ادعا میکرد
با جاسوسی در سوریه ارتباط دارد که اصلاً وجود خارجی نداشت! این جاسوس
سالها پیش در سوریه ناپدید شده بود، اما این افسر ـ که مأمور مافوق وی بود
ـ بدون اعلام این موضوع، به نوشتن گزارشهای ساختگی از سوریه ادامه میداد
و این امر تا جایی پیش رفت که حتی یک بار ارتش اسرائیل به دلیل اعلام حمله
قریب الوقوع ارتش سوریه از سوی وی، به حالت آماده باش درآمد!
اما
این تحلیلگر بر این باور است که سخن از جنگ برای آمریکا نیز مفید بوده است.
تحریمهای نفتی ایران، تاکنون برای آمریکا که در پی منزوی کردن ایران است،
مفید بوده و خارج کردن موضوع فلسطین از دستور کار بینالمللی نیز برای
آمریکا ـ که عملاً هیچ کاری برای فلسطینیها انجام نداده ـ مفید است.
تحلیلگر
ایندیپندنت در پایان میگوید: تهدید واقعی برای اسرائیل، ایران یا هیچ
دولت دیگری نیست. در عوض، این تهدید از جانب عدم قطعیتی است که در پی بهار
عربی در خاورمیانه نمودار شده است. رابطه گرم و صمیمی اسرائیل با
دیکتاتورها و پادشاهان، از میان رفته و جانشینان آنها، احتمالاً انطباق
کمتری با اسرائیل دارند. در عین حال، ایران با دقت و احتیاط همیشگی، به سمت
رسیدن به توافق هستهای حرکت میکند که به آن اجازه میدهد، بدون از دست
رفتن وجهه اش، مصالحه کند.