bato-adv
کد خبر: ۱۰۳۲۱۳
نابرابری درآمدی؛

یک درصد دقیقاً چه کسانی هستند؟

تاریخ انتشار: ۱۲:۵۸ - ۱۰ بهمن ۱۳۹۰
فرارو- افراد طبقه بسیار ثروتمند آمریکا که این روزها لقب یک درصدی ها را به خود گرفته اند و با اعتراضات 99 درصدی روبرو هستند، به طور روز افزونی به فعالیت های خود در بخش مالی گسترش می دهند، تنها با افرادی در طبقه خود ازدواج می کنند و توجه بسیاری به سیاست دارند.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از اکونومیست، میت رامنی نخستین میلیاردری نیست که به دنبال کسب پست ریاست جمهوری آمریکا است. راس پرو، میلیاردر و سیاست مدار اهل تگزاس بخشی از ثروت میلیاردی خود را صرف مبارزات انتخاباتی سال های 1992 و 1996 کرد و از رقبای اصلی بیل کلینتون بود.

اما رامنی، مدیر اجرایی سابق یک شرکت خصوصی که 200 میلیون دلار از خرید و فروش شرکت ها کسب کرده، نخستین کاندید از دنیای هیجان انگیز مالی است و تغییر رنگ قشر ثروتمند آمریکا را به تصویر می کشد. ثروتمندترین افراد آمریکا که یک درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می دهند نه تنها بخش بیشتری از نمودار را به خود اختصاص می دهند بلکه به شکل روز افزونی به مخلوقان مالی آمریکا تبدیل می شوند.

براساس اطلاعات مالیه فدرال، میانگین درآمد خانوار این یک درصد در سال 2008 برابر با یک میلیون و 200 هزار دلار بود. ثروتمندان یک درصدی آمریکا نیمی از درآمد خود را از طریق حقوق و دستمزدها، یک چهارم آن را از طریق درآمد شغل آزاد و تجارت، و باقی آن را از طریق بهره، سود سهام، سود سرمایه و اجاره کسب می کنند. بر اساس تحلیل بازگشت مالیات توسط جان باکیجا و ویلیامز کالج و دو تن دیگر، 16 درصد از ثروتمندان تراز اول یک درصدی در حرفه پزشکی مشغول هستند و 8 درصدشان وکیل هستند: این سهمه بندی در خلال سال های 1979 تا 2005 تغییر اندکی داشت. قابل توجه ترین تغییر در رشد مشاغل مالی صورت گرفت؛ افزایش حضور ثروتمندان در مشاغل مالی از 8 درصد در سال 1979 به 13.9 درصد در سال 2005.

استیو کاپلان از دانشگاه شیکاگو معتقد است بخش عمده این افزایش مربوط به نابرابری درآمدی می شود. وی در گزارش خود اشاره می کند که سهم درآمدی این یک درصد که در سال 2007 به 23.5 درصد رسیده بود در سال 2009 که بازارهای مالی با پیامدهای افزایش تورم روبرو بودند به 17.6 درصد رسید. این روند در مورد ثروتمندترین افراد در این یک درصد که یک دهم درصد از این گروه اندک را تشکیل می دادند بیشتر قابل رویت است؛ افرادی که مجموع درآمدشان در سال 2007 به 12.3 درصد افزایش یافته اما در سال 2009 به 8.1 درصد افت کرد.

کاپلان متذکر می شود که بانکداران سرمایه گذار، وکلای شرکتی، مدیران صندوق تامینی سرمایه گذاری و سهام خصوصی جانشین مدیران شرکتی در پله های بالایی این نردبان شده اند. در سال 2009، 25 سرمایه گذار صندوق های تامینی بیش از 25 میلیارد دلار درآمد کسب کردند و این رقم شش برابر سرمایه ای است که مدیران اجرایی شرکت ها به طور مشترک در شاخص سهام استاندار اند پورز 500 داشتند.

با وجود آنکه قشر یک درصدی ثروتمند در اکثر کشورها حضور دارند، گزارش اخیر سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نشان داد که این روند خیلی زودتر از آنچه تصور می شد آغاز شده و به آمریکا هم رسیده است. برخی محققان متذکر می شوند که نابرابری بیشتر در کشورهای انگلیسی زبان افزایش یافته و معتقدند ارزش های اجتماعی و سیاسی در این میان تاثیرگذار بوده اند: در سرزمین اصلی اروپا و ژاپن قوانین مالیاتی و تشکیل اتحادیه ها باعث کاهش نابرابری درآمدها شده است. اما نقش نسبتاً عمده بخش مالی در کشورهای انگلیسی زبان نیز عامل مهمی است: تعداد بسیاری از یک درصدی ها بیشتر در بازار مالی انگیس فعالیت دارند تا آمریکا.

اعضای جمعیت یک درصدی آمریکا تقریباً بدون تغییر هستند. با وجود آنکه سهم هر نفر با گذشت زمان کاهش می یابد اما مطالعات نشان می دهد اکثریت این یک درصدی ها با گذشت یک دهه هنوز در میان 10 درصد ثروتمندان جامعه قرار داشته اند. خویشاوندی نقش مهمی را در این دایره ثروت ایفا می کند: والدین ثروتمند می خواهند فرزندانی ثروتمند داشته باشند. برخورداری از سطح تحصیلاتی بالا و خانواده های باثبات به این امر کمک می کند. بر اساس تحقیقات گالوپ 72 درصد از یک درصدی ها دارای مدرک دانشگاهی هستند و نیمی از آنها مدرک کارشناسی ارشد دارند.

ثروتمندان با افرادی شبیه به خود ازدواج می کنند. براساس تحقیقات صورت گرفته در خلال سال های 1979 تا 2005 تعداد همسران از قشر یک درصدی که دارای پیشینه فعالیت در بخش خدمات باشند کاهش یافته و از 7.9 درصد به 6.4 درصد رسیده است. در عوض تعداد همسرانی که در امور مالی، دارایی و قانون فعال هستند از 3.5 درصد به 8.8 درصد افزایش یافته است.

موسسه نظرسنجی گالوپ در ادامه تحقیقات خود دریافت یک درصدی ها نسبت به 99 درصدی ها تمایل بیشتری برای جمهوری خواه خواندن خود دارند (33 درصد به 28 درصد) و تعداد کمتری تمایل به دموکرات ها دارند(26 درصد به 33 درصد). تحقیقی که از 104 خانواده ثروتمند در شیگاکو صورت گرفت، نشان داد مسئله کسری بودجه نگرانی اصلی این خانواده ها است و پس از آن مشکل بیکاری دغدغه این افراد است؛ در مورد 99 درصد عکس این مطلب صادق است. البته این ثروتمندان مانند بسیاری از رای دهندگان از نقطه نظر گزینشی برخورداند و اغلب از لیبرال ها و محافظه کاران به طور همزمان حمایت می کنند.

تحقیقاتی که تقریباً تمام افراد ثروتمند یک درصدی را پوشش می داد، نشان داد 68 درصد از این افراد با کمپین های دولتی همکاری دارند، نزدیک به نیمی از این جمعیت با یکی از اعضای کنگره در ارتباط هستند و یک پنجم شان همکاری هایی با یکی از کاندیداها دارند. بخش قابل ملاحظه ای از این اقدامات و همکاری ها با هدف کمک به تجارت شخصی صورت می گیرد اما انگیزه بسیاری از آنها زمینه مشترکی است که راه های متفاوت منابع درآمدی این افراد را مشخص می کند.
bato-adv
مجله خواندنی ها