دکترها هم با همین زبان ناشناخته با او حرف میزدند. سرانجام او دریافت که آنچه به او یاد دادند "نام" و "تاریخ تولد" بود که باید به هرکس که میرسید بگوید. انگار این بهترین کاری بود که از دستش برمیآمد. دکترها گیج و حیران شده بودند، چون تمام مدارک هانا نشان میداد که او در انگستان زندگی و کار کرده است. آنها میدانستند که نامش هانا جنکینز است. هانا در آن زمان نمیتوانست انگلیسی را بفهمد و به انگلیسی جواب بدهد.