دختر جوان ٣٠ سال زندگی سخت و جدایی از خانوادهاش را روایت کرد
من سه ساله و خواهرم معصومه دو ساله بود؛ یعنی در واقع ٢٧ سال پیش، آن زمان زندگی سختی داشتیم. در شهر مریانه در همدان زندگی میکردیم. البته خودم آن روزها را خیلی یادم نمیآید فقط صحنههایی مبهم در ذهنم است. اما طبق حرفهای اطرافیان و آنچه یادم است، روزگار سختی داشتیم تا اینکه پدرم، برادر و خواهر کوچکم را فروخت. میخواست مرا هم بفروشد که همسایهمان مرا نجات داد و سرپرستی مرا هم بر عهده گرفت.