« آناتومی یک سقوط »، تنها معمای ژورنالیستی و خبری خود، نیست؛ پازلِ هنری، ساختاری، فکری و فلسفی خودش نیز به شمار میرود. تکلیفِ مخاطب عام با این فیلم، روشن است. چون با داستانی سرراست، روبهرو میشود. اما قصه برای مخاطب خاص، متفاوت است. عناصر فیلمیک (نور، رنگ، وضوح، زاویهی دید، دیالوگ و...) در «زمان فیزیکی» میمانند! فیلم، برای خواص در لب مرزِ هستی و نیستی در نوسان است. اینجا، همه چیز با یک پرسش بدیهی، آغاز میشود. چرا یک درام دادگاهی، انسان را در ۱۵۰ دقیقه نگه میدارد؟ چگونه ما را برای دیدنِ دوباره و سهبارهی خود، ترغیب میکند؟!