فرارو- اکونومیست در گزارشی به تحولات اخیر ترکیه پرداخته است. این نشریه تحلیل می کند که ترکیه به دلیلی شرایط مناسب اقتصادی اکنون الگوی بسیاری از کشورهای عربی است. این گزارش را در زیر می خوانید:
اسلام گرایان ترکیه از بسیاری ابعاد مسیر درستی را پیموده اند اما زمان زیادی به طول انجامید تا بتوانند از سکولاریسم نظامی کشور سر برآورند.
بریک برات اوزیپک، استاد جوان دانشگاه بازرگانی استانبول از معترضان خیابانی نبوده اما از جو تند و بی پروایی که در سفر اخیر خود به مصر تجربه کرد، موجب شگفتی وی شد. وی به همراه دو تن از همکاران ترک خود برای شرکت در کنفرانسی در دانشگاه قاهره به این کشور سفر کردند.
یکی از شب های اوج اعتراضات آنها به میدان تحریر که قلب ناآرامی های مصر محسوب می شود، رفته و از جو حاکم و جوانان معترضی که پس از سرنگونی مبارک نیز برای نیل به اهداف شان همچنان در این میدان گردهم می آیند، لذت بردند.
چند روز پیش از این سفر، برخورد دیگری از نوع عرب- ترک صورت گرفت. احمد داوداغلو، وزیر امور خارجه ترکیه سفر خود به لیبی را پایان داد، جایی که وی تصمیم گرفت به میدان مرکزی بنغازی رفته و با شعار «اردوغان، ترکیه، مسلمان» از سوی مردم روبرو شد و پیام رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه مبنی بر «ما آینده ای مشترک و یک تاریخ» داریم را برای آنها بیان کرد.
از شمال آفریقا تا خاورمیانه، حالا در تمام منطقه هستند کسانی که رو به سوی الگوی ترکیه نهاده باشند. در تمام سال هایی که ترکیه دموکراسی آلوده را تحمل می کرد، مسئله مهمی وجود داشت: مورد ترکیه، مانند اندونزی و مالزی نشان داد که اسلام موانع حل نشدنی را بر سر راه دموکراسی چند حزبی ایجاد نکرده است اما این امر پیش از آغاز بهار عرب نمود چندانی نداشت.
ترکیه در حال حاضر به عنوان پدیده ای منحصر به فرد از سوی کشورهای عربی مورد مطالعه قرار می گیرد: حرکتی از سوی اسلام گرایان میانه رو (حزب عدالت و توسعه) که ناظر شکوفایی اقتصادی و تقویت جایگاه کشور بوده اند و نشان می دهد نیاز بر سر قدرت آمدن افراد دین دار به معنای جدایی و گسستگی کامل روابط با غرب نیست.
این تجربه ترکیه هر کاستی که داشته باشد، باز هم بیانگر این مهم است که ترکیه تحت حاکمیت حزب عدالت و توسعه، تصویری به مراتب ملایم تر از دیگر حکومت های اسلام گرا را به نمایش می گذارد. این کشور توانسته با حفظ روابط صمیمانه با ایران و حمایت از مردم فلسطین، بر نفوذ خود در خاورمیانه بیافزاید. اما هنوز مشخص نیست که آیا ناتو را ترک می کند یا روابط دیپلماتیک خود با رژیم صهیونیستی را پایان می دهد.
برای ناظران غربی خاورمیانه، تحول در مسیر حرکتی ترکیه برای رسیدن به آزادی اقتصادی و سیاسی، نتایجی به مراتب خوشحال کننده تر از دیگر مناطق دارد. بنابراین آیا هیچ دلیل وجود دارد که دیگر کشورهای عرب با گذر از انقلاب فعلی خود، نتوانند خوشحال و به شیوه ترکیه زندگی کنند؟
در واقع دلایل بسیاری برای محتاط بودن در مورد این توقع که کشورهای عرب دنباله روی ترک ها باشند وجود دارد. اسلامگرایی میانه روی ترکیه یک شبه شکل نگرفت. پیدایی و حضور آن بسیار به طول انجامید. این اسلامگرایی با نیروهای مخالف بسیاری روبرو بود، از جمله ارتشی که در دفاع از قانون اساسی سکولار بسیار مستحکم بود و حداقل تا چندی پیش قدرت لازم برای جلوگیری از هرگونه موضع گیری حکومت اسلامی را در اختیار داشت.
نظام سکولار ترکیه در مقایسه با همتایان عرب خود، ریشه های عمیقی دارد که به زمان شکل گیری جمهوری توسط مصطفی کمال در سال 1923 باز می گردد. ترکیه به عنوان کشوری که دارای مردم مسلمان و مذهبی بسیاری است، هرگز از به قدرت رساندن شخصیت های مذهبی کاریزماتیک دست برنداشته و با این حال در تمام این دوران مجبور به هماهنگی و همراهی با جمهوری سکولار بوده تا از زندان و تبعید بگریزد. نظام سیاسی و حقوقی ترکیه هنوز هم نشانه هایی از سکولاریسم نظامی را به دنبال می کشد.