بدون تعارف و در نظر گرفتن مصلحتهای تکراری و درجا زدن در گذشته. هر تیم و مجموعه برای موفقیت در فوتبال نیاز به یک مجموعه استاندارد و حرفهای مانند، مدیریت قوی، ارتباطات بینالمللی، مثل مدیریت قوی، درآمد ثابت، مجموعه تمرینی مناسب، کادر فنی حرفهای، بازیکنان ثابت و نیمکت نشین آماده یک دست با میانگین سنی پایین، درآمد ثابت و وضعیت مناسب اقتصادی و سرمایهگذاری درست، تدارکات، آمادهسازی، پشتیبانی، کمپ تمرینی و استادیوم فوتبال، نیروی انسانی آموزش دیده حرفهای و … ... دارد.
وقتی شما با فوتبالی روبه رو هستید که سادهترین امتیاز یعنی میزبانی را هم در کنار بسیاری دیگر از فاکتورهای مورد اشاره از دست داده است؛ باید از خودمان بپرسیم که چه داریم و چه میخواهیم؟! آیا حقیقت همین چیز تلخی نخواهد بود که در حال مشاهده کردن آن هستیم؟
حالا ما همیشه در ایران احساسات مردمی و استعدادهای فوتبالی داشتهایم که هرازچندگاهی فقدان بسیاری از این فاکتورها را پوشش میدهند و با آن با هر تیم و کشوری هم رقابت فوتبالی میکنیم؛ اما واقعیت بالاخره یک روزی و یک زمانی مثل حالا خودش را همه نشان و ما را سر بزنگاه شکست میدهد تا به نداشتههایمان فکر کنیم! این استعداد داشتن و احساسات مردمی برای همیشه موفق بودن کافی نیست و هر موفقیتی هم به دست بیاید مقطعی خواهد بود.
در چنین ساختاری زمان معمولا هدر میرود و از برنامهریزی و هدفگذاری و مدیریت حرفهای خبری نیست.
برای رسیدن به آن چیزی که دوست داریم (موفقیت تیم ملی و باشگاههای ایرانی در مسابقات بینالمللی) باید با واقعیتها رو به رو شویم و قبول کنیم که باید «تغییر» کنیم.
در غیر اینصورت همیشه موقعیتمان همین جایی خواهد بود که الان داریم میبینیم!
منبع: فرهیختگان