محمد فاضلی، جامعهشناس، به ارزیابی کارنامه ۱۰۰روزه دولت پرداخت.
این جامعهشناس در روزنامه ایران نوشت: ترجیح میدهم از بدیهایش شروع کنم. سعی میکنم خودم را توأمان جای مردمی که با هزار امید رأی دادهاند و کنشگری اجتماعی و سیاسی قرار دهم که به هموار شدن مسیر اصلاحات منجر به خیر جمعی از طریق اقدامات دولت امید بسته است.
یک - رفع فیلترینگ یک نشانه است که نشان میدهد نظریه وفاق رئیسجمهور کار میکند یا کار نمیکند. بدی فقط این نیست که بعد از قریب ۱۰۰ روز رفع فیلترینگ محقق نشده، بلکه حواشی و مخالفان و روش کار دولت برای حل مسأله هم مشخص نیست.
دو - همان اول که رئیسجمهور آغاز به کار کرد، نوشتم که گزارش وضعیت صفر بدهند، گزارشی که نشان دهد دولت چه چیزی را تحویل گرفته است. وقتی شاخص نقطه صفر موجود نباشد، بعد نمیشود هیچ موفقیت یا شکستی را ارزیابی کرد. گزارش وضعیت صفر فقط برای محاجه با منتقدان و مخالفان دولت نیست، بلکه برای سنجش عملکرد خود دولت و داشتن ارزیابی از خود هم ضروری است، اما تاکنون چنین گزارشی داده نشده است.
سه - دولت خود را صاحب دیدگاه اقتصادی برآمده از شرایط امروز نشان نداده است. لابهلای سخنان مدیران اقتصادی بهدنبال عباراتی میگردم که نشان دهد صورتبندی آنان از وضعیت اقتصاد ایران در کلان و اقتصاد در بخشهای مختلف و حوزه به حوزه چیست. راستش از اینکه برخی مقامات اقتصادی دوست دارند سلبریتی باشند، حس خوبی ندارم. سلبریتی قرار نیست تصمیم سخت بگیرد، ایستادگی کند و هزینه بدهد. سلبریتی محبوبیت میخرد. مقام دولتی سلبریتی نیست.
چهار - دولت هنوز در اطلاعرسانی بهصورت جزیرهای عمل میکند. دولت در همین مدت پای یک تصمیم عقلانی سخت ایستاد: ممانعت از مازوتسوزی. نقد و ناسزاهای این تصمیم سخت را به جان خرید، اما نتوانست دقیق توضیح بدهد و برای جامعه روشن کند چرا این تصمیم را گرفته و برنامه آینده چیست. دولت انگار متوجه نیست اطلاعرسانی در جامعهای کماعتماد چه ملزوماتی دارد. کار دولت با یک سخنگو راه نمیافتد. اطلاعرسانی به ملاحظات بیشتری نیاز دارد. تردید ندارم برخی از وزرا احساس میکنند در همین مدت کارهای مهمی انجام دادهاند، اما جامعه واکنش مثبت نشان نمیدهد. دولت حق ندارد این نقیصه را تقصیر جامعه بداند بلکه این مشکل نظام اطلاعرسانی خودش است. اطلاعرسانی جزیرهای و مملو از تناقضها و بدون همکاری میانبخشی اجزای دولت، عاقبتش همین است.
پنج - دولت درباره انتخابهایش، بالاخص مدیران میانی، توضیح کافی نمیدهد. من معتقد به تغییر اتوبوسی مدیران نیستم و چنین رویهای را مخرب میدانم، اما مدیران ارشد دولت موظف هستند درخصوص ابقای کسانی که نسبت به آنها نقد جدی وجود دارد، توضیح بدهند. در ضمن، به شماری از تغییرات که ضروری به نظر میرسند – از جمله در سطح دانشگاهها – نقدهای جدی وجود دارد. مدیران ارشد به اندازه کافی یا هیچ درباره این مسائل اطلاعرسانی هم نمیکنند.
اما سراغ نیکیهای دولت مسعود پزشکیان در ۱۰۰ روز گذشته برویم.
یک - اگرچه تصمیمات درباره سیاست خارجی، جنگ یا صلح، تنشزدایی یا تنشزایی، در سطح شورایعالی امنیت ملی و بالاتر گرفته میشود، اما انکار نمیتوان کرد که گزارشها، رویکردها و ایدههایی که از دولت به سطح تصمیمگیری جریان مییابد بر تصمیمات اثرگذار هستند. دولت مسعود پزشکیان برای ممانعت از تشدید تنشها و درگیر شدن در جنگی تمامعیار بهخوبی تلاش کرده است.
دو - دولت مسعود پزشکیان به برخی از مطالبات مهم نظیر بهکارگیری مقاماتی از اهلتسنن، اقوام، زنان و سایر گروههایی که احساس میکردهاند هرگز به هسته مرکزی دولت راهی ندارند، پاسخ مثبت داده است. این انتصابات فقط بهکار گماردن یک یا چند نفر نیستند، بلکه شکستن تابوها و اجماعسازی درون حکومت برای وارد شدن به انتخابهایی است که همواره ممنوع بودهاند.
سه - دولت مسعود پزشکیان سعی کرده مسئولیت بپذیرد و وارد مناقشات بیپایان و بیحاصل با دولت پیش از خود نشود. مقامات دولت افراد پیش از خود را متهم نمیکنند و به بیاخلاقی سیاسی که بلایی عظیم برای سیاستورزی ایرانی است، دامن نمیزنند.
چهار - برخی رویههای درست – نظیر برگزاری فراخوان برای انتخابات مدیران در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی – و انتصابات درست و امیدوارکننده در سازمان حفاظت محیطزیست، نقاط قوت دولت چهاردهم هستند. اینها اقداماتی است که بهتدریج منجر به بهبودهای بزرگ میشوند. بیاطلاعی من از سایر حوزهها سبب میشود نتوانم فهرست اینگونه بهبودها را بلندتر کنم، اما اگر شبیه چنین اقداماتی در عرصههای دیگر هم صورت گرفته باشد، از نقاط قوت دولت است.
پنج - بازگشت برخی اساتید و دانشجویان اخراجی به دانشگاهها مهم است. رویه جذب اساتید و استخدام آنها در دانشگاهها و شیوه ارزیابی اصلاح نشده و کار کوتاهمدتی نیست، اما برخی تساهلهای اعمالشده در دانشگاهها، امیدآفرین هستند.
سرجمع، دولت مسعود پزشکیان در ۱۰۰ روز باوجود ابهاماتی که وجود دارد، کارنامه قابل دفاعی دارد. هنوز چشمانداز امیدواری وجود دارد. دولت به سوختگیری امید نیاز دارد. اقداماتی مثل رفع فیلترینگ رافع همه مشکلات کشور نیستند، اما برای پیمودن راهی سخت، امیدواری ناشی از دستاوردها و موفقیتهای کوچک ضرورت دارد. مهم این است که دولت تصویری کموبیش روشن از مسیری که میخواهد طی کند و راهبردهایش برای پیمودن این راه داشته باشد.