به عنوان مثال فیلم «مصائب شیرین۲» ساخته علیرضا داوودنژاد این روزها پس از مدتها اکران فقط ۱۷۰میلیون تومان فروخته و کارگردان فیلم با اشاره به فوت فرزندش رضا داوودنژاد که در این اثر بازی کرده نوشته است: «نمیدانم این بیاعتناییها و نادیده گرفتن احترام رضا که در ششسالگی با فیلم «بیپناه» اشک ملت را سرازیر کرد و در هفدهسالگی با «مصائب شیرین۱» موجب قهقهه و شادی آنها شد و به عنوان بازیگر نقش اول مرد، نامزد سیمرغ بلورین جشنواره فجر شد و بعدها با اصغر فرهادی و «پشتکنکوریها» در دل جوانان و خانوادهها جا باز کرد و سالها در سریالهای تلویزیونی به اوقات فراغت ملت خوشحالی و شادمانی هدیه کرد را چگونه باید بفهمم و توجیه کنم؟ آیا تعمدی در کار است؟ آیا رافت فیلم نسبت به هموطنان مهاجر و دعوت ضمنی از آنها برای بازگشت به وطن، فیلم را مغضوب و مهجور کرده است یا آنچه در حال وقوع است چیزی نیست جز اثبات پیشفرض «نفروش» بودن فیلم که اگر موفقیتی حاصل میشد، آن «پیشفرض» اولیه و همچنین سالها بایگانی شدن فیلم را زیر سوال میبرد؟ سرجمع مسوولان و دوستان و عوامل ذیربط همه دست به دست هم دادند تا تدفینی دوباره برای رضای عزیز من برگزار کنند.»
به گزارش دنیای اقتصاد، نمونه دیگری از این اتفاقها مربوط به کیومرث پوراحمد، کارگردان خاطرهساز، سینماست. او بعد از نمایش آخرین فیلمش، یعنی «پرونده باز است»، برخوردهای تلخی را تجربه کرد. علی قائممقامی، تهیهکننده چند فیلم پوراحمد، گفته است: «در این سالها اتفاقهای تلخی هم رخ داد که از زمان نمایش فیلم «پنجاه قدم آخر» در جشنواره فجر شروع شد و رفتارهای نامناسبی با آقای پوراحمد صورت گرفت. او قبل از این، فیلم ماندگار «اتوبوس شب» را ساخته بود. متاسفانه در چند فیلم آخر مثل «تیغ و ترمه» و همینطور «پرونده باز است» توهینها در فضای مجازی به آقای پوراحمد تشدید شد. روز خاکسپاری ایشان، جوانی برای تسلیت سراغ من آمد. به او یادآوری کردم که در فضای مجازی چقدر مطالب خارج از نقد سینمایی، علیه آقای پوراحمد بیان کرده بود. خود او هم این موضوع را تایید کرد و گفت که اشتباه کرده ولی چه فایده؟ چنین رفتارهایی بارها در رسانههای رسمی هم تکرار شد و تیترهای آنچنانی علیه ایشان زدند و اگرچه آقای پوراحمد میگفت برایش اهمیتی ندارد، اما برخی بیاحترامیها او را اذیت کرد.»