فرارو- یکی از تحلیلها درباره علت محدود بودن حمله اسرائیل به ایران و هدف قرار دادن تاسیسات نظامی، موثر واقع شدن رایزنیهای دیپلماتیک ایران از یک سو و فشار دیپلماتیک آمریکا به رژیم صهیونیستی است. موافقان این تحلیل معتقدند که ایران با استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک و رایزنیهای فشرده با کشورهای منطقه و انتقال پیامها، موضع خود در صورت حمله گسترده به خصوص هدف قرار گرفتن زیرساختها را مشخص کرد که پاسخی جدی خواهد بود.
به گزارش فرارو، بخش دیگری از این تحلیل به مساله فشار آمریکاییها به اسرائیل برای محدود بودن پاسخ با توجه به مساله انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ این کشور بر میگردد. این نظریه را در گفتگو با علیاکبر فرازی، سفیر پیشین ایران در مجارستان، رومانی و قبرس تحلیل و بررسی کردیم.
دیپلمات پیشین کشورمان درباره وظایف نظامی و دیپلماتیک به فرارو گفت: «پس از مدتها انتظار تلخ آن چه پیشبینی میشد رخ داد و اسرائیل به حمله موشکی ایران پاسخ داد. قبل از انجام این حمله در دو جبهه تحرکات زیادی دیده میشد؛ نظامی و دیپلماتیک. فرماندهان نظامی دو طرف طبیعتاً با زبان جنگ با یکدیگر صحبت میکردند و اعلام میکردند که اهل عقب نشینی نیستیم. اصولاً بازدارندگی یعنی سیاست به نحوی باشد که طرف مقابل جرات نکند دست به حمله بزند؛ لذا نظامیها در این مسیر بودند که هر حملهای با پاسخ بیشتر و شدیدتر مواجه میشود. در کنار نظامیان، دیپلماتها چه در جبهه آمریکا و اسرائیل و چه در جبهه خودی با سکانداری وزارت خارجه – که امیدوارم همیشه سکانداری با وزارت خارجه باشد – فعال بودند.»
فرازی تاکید کرد: «وظیفه دیپلمات این است که زمینههای تفاهم و جلوگیری از جنگ نظامی را فراهم کنند. آمریکاییها در این حوزه و برای این که عملیات اسرائیل محدود باشد، انگیزه زیادی داشتند که بحث انتخابات است. در جریان انتخابات آمریکا و جو داخلی این کشور، حزبی که خود را درگیر جنگ چه مستقیم و چه نیابتی کرده باشد، احتمال پیروزی کمتری دارد. یکی از فاکتورهای مهم برای مالیاتدهندگان آمریکایی، هزینههای زندگی روزمرهشان است. سادهترین مثال در این حوزه این است که بالا رفتن قیمت نفت، بالا رفتن قیمت بنزین را به دنبال دارد. قیمت سوخت فاکتور مهمی برای اقشار مختلف است.»
تحلیلگر حوزه سیاست خارجی افزود: «در این شرایط که رقابت میان هریس و ترامپ شانه به شانه است، حداقل دموکراتها میدانستند که اگر اسرائیل اقدام گستردهای انجام دهد و ایران هم به طور طبیعی واکنشی سخت به آن نشان دهد، جنگ شعلهور خواهد شد و قیمت نفت را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این مساله به ضرر آنهاست. این را به عنوان مثال و یک فاکتور تاثیرگذار میگویم؛ بنابراین آمریکاییها خیلی با اسرائیل چانه زدند. بلینکن سفرهای متعددی به منطقه داشت تا اسرائیلیها را متقاعد کنند که پاسخشان ایران را مجبور به واکنش سخت نکند. چون میدانند ایران ظرفیت پاسخ دارد و میزند. در کنار دیپلماسی البته نظامیها هم کار خودشان را کردند و سیستم ضدموشکی تاد را در اسرائیل مستقر کردند و سعی کردند امتیازهایی بدهند که بتوانند به تندروهای اسرائیل از جمله جنایتکاری مثل نتانیاهو لگام بزنند.»
سفیر پیشین ایران در قبرس یادآور شد: «همین فعالیتها از سوی ایران هم انجام میشد. از بخش نظامی به علت طبیعت کار آنها بیخبریم، اما مشخص است که آمادگی خود را حفظ کردند. آنچه ما از آن باخبر بودیم، تحرکات دیپلماتیک بود. وزیر خارجه به کشورهای مختلف سفر کرد و رایزنیهای فشردهای انجام داد. تحلیل من این است که این پیام به صورت تلویحی منتقل شد که اگر قرار است زیرساختهای ایران به خصوص تاسیسات و منابع نفتی مورد هدف قرار بگیرد، ممکن است دیگر نفتی از منطقه خارج نشود. به طور طبیعی این پیام به صورت مستقیم و عریان مطرح نشده و طرف مقابل هم میداند که ایران برای دفاع از خودش نمینشیند که تماشاگر باشد. در مجموع و به رغم این که اخبار زیادی از این حمله بیرون نیامده و چهار نفر از جوانان کشور از نیروهای پدافند نیز به شهادت رسیدند، به نظر میرسد جامعه بینالمللی به این نتیجه رسید که این قضیه تمام شده است.»
فرازی خاطرنشان کرد: «آمریکاییها از طرف دیگر، قبل از ترور هنیه تلاش میکردند شدت جنگ در غزه را کم کنند. این مصادف شد با آمدن آقای پزشکیان و این امید به وجود آمد که رئیسجمهور جدید وارث جنگ نباشد. با ترور هنیه جنگ غزه هم سرعت گرفت و گفتگوهای صلح ابتر ماند. در حال حاضر، تلاشها روی لبنان متمرکز است. اینها مربوط به انتخابات است. طبیعتاً برنامههایی برای بعد از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دارند. فکر میکنم بعد از مشخص شدن نتیجه، فاز جدیدی از اقدامات نظامی و دیپلماتیک کلید خواهد خورد. گروهی بر این باورند که ایران به صلح در منطقه راضی میشود و میخواهد حماس و حزبالله را از زیر ضربه بیرون بیاورد. در طرف مقابل، اسرائیلیها در خواستههایشان حد وسطی ندارند و هر قدم که مقابلشان عقب میرود، یک قدم جلو میآیند.»
این دیپلمات پیشین یادآور شد: «اما خوشبختانه موانع پیش روی آنها رو به افزایش است. یکی از این موانع مشکلات داخلی است. احزاب در اسرائیل که میتوانند آزادانه نظر بدهند، با این روند مخالفت میکنند. مردم اسرائیل دارند با این روند مخالفت بیشتری نشان میدهند و به نظر میرسد که نگاهشان به سمت پایان دادن جنگ در نقطهایست که فعلا مطلوب باشد. در لبنان، نبیه بری رئیس مجلس نقش خوبی به عنوان بزرگتر ایفا میکند و آن طور که به نظر میرسد، حزبالله هم این نقش را پذیرفته است. آمریکاییها هم فکر میکنم تشر لازم به اسرائیل را زدند که فعلاُ به این موضوع خاتمه دهد. مرحله اول با توجه به نزدیکتر شدن به انتخابات آمریکا، فروکش میکند.»
سفیر پیشین ایران در رومانی ادامه داد: «مرحله بعدی ممکن است در دوران انتقال قدرت در آمریکا رخ دهد. مشخص نیست چه کسی پیروز این رقابت خواهد شد. اما هر کسی که رئیسجمهور شود، اسرائیلیها فکر میکنند که هنوز آمریکا پا نگرفته و رئیسجمهور در دفترش مستقر نشده و تندروهای اسرائیلی ممکن است در این دوره دست به اقدامی بزنند. نتانیاهو قطعاً میداند که با پذیرش صلح و ویران کردن بدون دستاورد غزه و لبنان، رفتنی است. به همین دلیل ممکن است در این دوران دست به جنایت بزند؛ لذا معتقدم اگر تنش فروکش کند، شرایطی موقتی خواهد بود و طرفین با چشمهای باز یکدیگر را زیر نظر دارند. باید به تحرکات تندروها در هر طرف بحران توجه کرد.»
فرازی خاطرنشان کرد: «تندروها در هر دو جناح ایران هم هستند و بهتر است حرفهایشان را در غالب احزاب بزنند. متاسفانه در حالی که مقامات عالی نظام همواره تندروی را نهی میکنند، به نظر میرسد که تندروها خیلی پرسروصدا و جنگطلبانه ظاهر شدند و از تریبونهایی مثل صداوسیما برای این کارها استفاده میکنند. خوب است که این مساله تحت نظارت قرار بگیرد که موضع جنگافروزانه از تریبونهایی مثل صداوسیما که باید ملی باشند، گرفته نشود.»