bato-adv
سفر به ایران قدیم؛‌

قصه غم‌انگیز باغ لاله پونک؛‌ کاترین عدل و شوهرش چگونه کشته شدند؟

قصه غم‌انگیز باغ لاله پونک؛‌ کاترین عدل و شوهرش چگونه کشته شدند؟
باغی در بلوار عدل محله پونک هست که متعلق به کاترین عدل، دختر نخستین جراح ایران بوده است. پروفسور یحیی عدل از چهره‌های شاخص علم پزشکی بود که به او لقب «پدر علم جراحی» را داده‌اند. دخترش کاترین اما سرنوشت غم‌انگیزی داشت.
 

کاترین عدل عاشق کوهنوردی بود، اما در یک اتفاق از کوه سقوط کرد و برای همیشه ویلچرنشین شد. او در این وضعیت زندگی می‌کرد تا اینکه در یک ملاقات با بهمن حجت کاشانی آشنا شد و با او ازدواج کرد. کاترین همراه شوهر و فرزندانش به زمین‌های موروثی پدرش در اطراف خرمدره مهاجرت کردند تا زندگی آرامی را بگذرانند که منجر به اتفاقات ناگواری شد.

نصرالله حدادی، تهران‌پژوه، درباره حوادث زندگی دختر پروفسور عدل می‌گوید: «همسر کاترین، برادرزاده تیمسار حجت کاشانی بود که در ارتش پهلوی دوم خدمت می‌کرد و پدرش پروفسور یحیی عدل از نمایندگان مجلس سنا و پزشک معتمد دربار بود. این زوج اشراف‌زاده از خانواده‌های خود دوری گزیدند و در زمینی که کاترین به ارث برده بود به کشاورزی مشغول شدند و روستایی را بنا کردند که حدود هفتاد خانوار به آن جذب شد. اما گفته می‌شود رفتار سختگیرانه بهمن حجت کاشانی سبب دلسردی اهالی روستا و مهاجرت آنها شد.

ظاهرا بهمن هم از رفتار روستاییان ناخشنود بود و همسر و فرزندانش را به غاری نزدیک روستا برد. بعد از مدتی از غار بیرون آمد و مسلحانه به سمت تهران رفت. قبل از اینکه اقدامی انجام دهد توسط مأموران ساواک کشته شد و همسر و فرزندانش نیز به محاصره نیروهای ژاندارمری درآمدند که با مقاومت کاترین مواجه شدند. اطلاعات ضد و نقیضی درباره اینکه چه اتفاقاتی در حوالی غار افتاد وجود دارد ولی آنچه مسلم است اینکه در این ماجرا کاترین عدل کشته شد و یکی از فرزندانش را زخمی از غار بیرون آوردند. اما سرنوشت تلخ کاترین عدل در شهرت پدرش به‌عنوان جراح موجه و معروف خللی وارد نکرد.»

14

کاترین عدل به‌همراه همسرش مدتی در خانه‌باغ پونک زندگی می‌کردند. کاترین بیشتر اوقات خود را به پرورش گل و گیاه می‌گذراند. با اهالی محل ارتباط خوبی داشت و به آنها بذر گل وگیاه و درختچه هدیه می‌داد. احترام فدایی، دختر کدخدای پونک، درباره کاترین عدل می‌گوید: «او زن مهربان، خیر و بخشنده‌ای بود. در محل همین باغ لاله در حیاط باغ منزلش صندلی می‌گذاشت و بچه‌های محل را به منزلش دعوت می‌کرد و روی پرده، برای آنها فیلم نمایش می‌داد. با شیرینی‌هایی که پخته بود از بچه‌ها پذیرایی می‌کرد. برای کارهای خیر همیشه پیشقدم بود و به زنان محله آموزش قرآن می‌داد.»

کاترین عدل، زندگی کوتاه، پرماجرا و در نهایت دردناکی داشت. مردم محله پونک با دیدن باغ و نام بلوار عدل به یاد دختر پروفسور عدل و سرنوشت تراژیک او می‌افتند.

15

منبع: همشهری انلاین

 
برچسب ها: ایران قدیم
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین