عبدالرضا فرجی راد، کارشناس ارشد سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت:
بعد از حمله جمهوری اسلامی ایران به رژیم اسراییل با نزدیک به ۲۰۰ موشک سوپر سونیک و یا مشابه آن که خساراتی قابل توجه به مقرهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل وارد کرد، این رژیم تهدید کرد که به زودی به حملات جمهوری اسلامی پاسخ خواهد داد.
از همان ابتدای امر ایالات متحده آمریکا وارد گفتگوهای جدی با اسرائیل شد مبنی بر اینکه پاسخ اسرائیل باید متناسب با حمله ایران و بدون وارد شدن خسارت به مراکز نفتی و هستهای ایران باشد. در واقع به خاطر اصرار اسرائیل بر ضرورت پاسخ و ایجاد بازدارندگی آمریکا با دادن امتیازاتی از جمله نصب موشکهای دفاعی تاد و نیز ارائه یک بسته نظامی و مالی توانست اسرائیل را قانع کند که حملات رژیم باید بر مقرهای نظامی ایران تمرکز داشته باشد.
اصرار امریکا به دو دلیل بود: نخست انتخابات امریکا که معلوم نبود حمله غیر متناسب اسرائیل چه تأثیری بر آن خواهد داشت؛ به ویژه آنکه حمله به مراکز نفتی و اقتصادی ایران میتوانست قیمت نفت و نهایتا بنزین را از کنترل خارج کند. دوم چنین حمله غیر متناسبی میتوانست پاسخ محکم ایران را به دنبال داشته باشد. این حملات رفت و برگشتی امکان جنگی گستردهتر را در خاورمیانه فراهم میکرد که ایالات متحده به خاطر شرایط حساس در اروپا و درگیری با روسیه، گفتگوهای هستهای با ایران و نیز شرایط نامطلوب در شرق دور، گسترش ناآرامی در خاورمیانه را در جهت منافع خود ارزیابی نمیکرد.
اسرائیل در صبح شنبه در دو مقطع زمانی حدودا در ساعات دو و ۵ صبح، حملاتی را با تعدادی هواپیمای جنگنده به قرارگاههای نظامی در غرب و شرق تهران و نیز دو استان ایلام و خوزستان در غرب کشور انجام داد. به رغم اینکه سیستم دفاعی جمهوری اسلامی ایران در زمان حمله وظایف خود را انجام داد ولی بر اساس گزارشات و بیانیههای رسمی خساراتی نیز به مراکز نظامی مربوطه وارد شده است. همانطور که تقریبا پیش بینی میشد و احتمالا پیامهایی نیز بین ایران و امریکا در این خصوص تبادل شده از حمله به سایتهای هستهای و مراکز نفتی خودداری شده و عمدتا مراکز نظامی مورد هدف واقع شده است.
حال سوال این است که ایا جمهوری اسلامی ایران به این حمله پاسخ خواهد داد و اگر پاسخی داده شود عکس العمل اسراییل و امریکا چه خواهد بود؟
سوال دیگری که مطرح میشود این است که حمله اسرائیل چه تاثیری میتواند بر درگیریها و حوادث جاری خاورمیانه و بویژه بر لبنان و غزه داشته باشد؟
اگر بخواهیم رویکرد جمهوری اسلامی را به این حمله مورد ارزیابی قرار دهیم باید گفت که بعید به نظر میرسد که نیروهای نظامی ایران بخواهند به سرعت به این حمله پاسخ دهند. البته تمام جوانب این حمله در شورای عالی امنیت ملی توسط سیاسیون و نظامیان کشور مورد بررسی و میزان خسارات وارده نیز ارزیابی میشود ولی اگر ایران بخواهد بر اساس ارزیابیها پاسخی بدهد نیز با تعجیل صورت نخواهد گرفت.
در مقطع فعلی اولویت جمهوری اسلامی ایجاد آتش بس در لبنان و غزه است که از نسل کشی و جنایات غیر انسانی رژیم اسرائیل در کشتار غیرنظامیان و کودکان جلوگیری شود. همانطور که در بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز آمده و پررنگ نیز مطرح شده باید جلوی کشتار و قتل عام غیر نظامیان بیگناه در منطقه گرفته شود و جهانیان نیز به این امر کمک کنند؛ بنابراین با توجه به اینکه در روزهای اخیر بحث آتش بس در لبنان بر محور قطعنامه ۱۷۰۱ جدی شده و نبیه بری رئیس پارلمان و میقاتی نخست وزیر لبنان آنرا بطور جدی با هوخشتاین، نماینده اعزامی امریکا به لبنان پیگیری میکنند و از سویی نیز مذاکراتی در قطر در رابطه با آتش بس در غزه در جریان است لذا اولویت جمهوری اسلامی در مقطع فعلی آرامش در این دو منطقه است.
ایالات متحده امریکا بعد از مدیریت درگیریهای موشکی اسرائیل و ایران به رغم تمام حمایتهایی که از رژیم اسرائیل به عمل آورده تلاش میکند، به نحوی عمل کند که درگیریهای مستقیم ایران و اسرائیل پایان یافته و یا آن را به حداقل برساند و در این مدت کوتاه تا انتخابات تمرکز خود را بر آتش بس در لبنان و غزه قرار داده که از درون مذاکرات فشرده، آرامش نسبی در منطقه حاکم شود تا آرایی از جانب مسلمانان مقیم آمریکا بر آرای متزلزل کاملا هریس بیفزاید.
شواهد نشان میدهد که حملات متقابل حزب الله به حیفا و تل آویو و نیز تلفات بالای نیروهای نظامی و ذخیره اسرائیلی در جنوب لبنان که در صورت ادامه حملات اسراییل این تلفات نیز بیشتر هم خواهد شد سبب شده چشم انداز نسبتا امیدوار کنندهای از برقراری آتش بس به چشم بخورد.
حملهای که اسرائیل به قرارگاههای نظامی جمهوری اسلامی انجام داد بازدارندگی که اسرائیل بعد از حمله موشکی ایران به دنبال آن بود را احیا نکرده است. بر اساس خبرهای منتشره صدها موشک آماده بود که در صورت حمله سنگین اسرائیل به ایران و بویژه به مراکز هستهای و اقتصادی بسوی اهدافی در آن سرزمین شلیک شود. طبیعی است که در صورت انجام اقدامی خصمانه طرف ایرانی بر اساس تشخیص این آمادگی را دارد که اجازه ندهد طرف مقابل برای خود بازدارندگی ایجاد نماید و ژئوپلیتیک ایران در منطقه را بسته نگه دارد. همانطور که بارها اعلام شده تصمیم گیرندگان ایرانی مسائل را به دقت ارزیابی و در زمان مناسب پاسخ میدهند، ولی تعجیلی در کار نخواهد بود.