روز گذشته مرد میانسالی به همراه پسر معلولش با مراجعه به شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران راز جنایت سیاهی را برملا کرد. پسر ۲۷ ساله که از لحاظ جسمی دچار معلولیت بود، گفت: «به خاطر مشکلات جسمی - حرکتی زیاد از خانه بیرون نمیرفتم تا اینکه مدتی قبل تصمیم گرفتم در یک آموزشگاه نقاشی ثبتنام کنم.
به گزارش ایران، اوایل خیلی از این اتفاق خوشحال بودم و روحیهام بسیار خوب شده بود و کمکم در این کلاس با پسری همسن خودم دوست شدم که در محله خودمان هم زندگی میکرد. به نظرم پسر خوشمشربی بود و از او خوشم آمد. دوستی ما ادامه داشت تا اینکه یک روز مرا به خانهاش دعوت کرد و من هم قبول کردم، اما وقتی به خانهاش رفتم، ناگهان به من تعرض کرد.
از این حادثه خیلی شوکه شده بودم. چند روزی حالم بد بود و بالاخره یک روز به پدرم گفتم که این پسر مرا اذیت میکند، اما توضیح بیشتری ندادم. پدرم هم به سراغ او رفت و تهدیدش کرد که دیگر مرا اذیت نکند، اما چند روز بعد همان پسر در کوچهای خلوت مرا مورد ضرب و جرح قرار داد و تهدید کرد اگر به پدرم حرفی بزنم مرا میکشد.
ماجرای تعرض ۲ بار دیگر نیز تکرار شد و من که بهشدت دچار افسردگی و مشکلات روحی شده بودم، به پدرم گفتم و از پسر شرور شکایت کردیم که پلیس هم او را دستگیر کرد.»
حتی یک بار که داشت مرا در یک کوچه خلوت کتک میزد، یکی از هممحلهایها ما را دید. بدین ترتیب در حالی که شاهد این حادثه نیز در دادگاه حضور داشت، متهم مقابل قضات ایستاد، اما منکر ماجرای تعرض شد.
با این حال، با توجه به شهادت مرد عابر و گزارشهای پزشکی قانونی، سرانجام متهم مجبور به اعتراف شد و گفت که اشتباه کرده و پشیمان است.
با اعتراف متهم، وی بازداشت و بزودی عدالت درباره او اجرا خواهد شد.