ماموران مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تهران بامداد ششم شهریورماه امسال پس از تماس مردی در جریان یک مورد آدمربایی قرار گرفتند. این مرد به اپراتور مرکز پلیس ۱۱۰ گفت: در حال عبور بودم که خودروی پژویی که در حاشیه پل ولایت پارک شده بود، توجهم را جلب کرد. وقتی به سمت ماشین رفتم دختر جوانی را دیدم که با دست و پای بسته روی صندلی عقب خودرو افتاده بود. دست و پایش را باز کردم و او را نجات دادم. بعد هم با پلیس تماس گرفتم.
به گزارش سایت جنایی، پس از آن ماموران نزدیکترین واحد به نشانی مورد نظر اعزام شدند. در تحقیقات اولیه مشخص شد دختر جوان ربودهشده و مقداری از اموالش به سرقت رفته است.
شاکی پرونده در تحقیقات گفت: بلاگر هستم و مدتی بود در اینستاگرام تبلیغ میکردم که در زمینه نگهداری حیوانات خانگی هم فعالیت میکنم. افرادی که نمیتوانستند حیوان خانگی خود را برای مدتی نگه دارند، مثلاً به سفر یا مهمانی میرفتند، حیوانات خانگیشان را پیش من میگذاشتند. برای نگهداری حیوانات که معمولاً سگ یا گربه بودند، از صاحبانشان پول میگرفتم.
این دختر ادامه داد: تابستان سال گذشته زن میانسالی که تبلیغات مرا دید، دو گربه به نامهای لیلی و گارفیلد را پیشم آورد و قرار شد مبلغی به من بدهد تا یک هفته از دو گربهاش نگهداری کنم. وقتی او از سفر برگشت و خواستم آنها را تحویلش دهم، لیلی بدحال شد و حیوان را پیش دامپزشک بردم. چند روز تحت نظر بود، اما فوت شد. صاحبش وقتی این را فهمید گربه دوم را از من تحویل گرفت، اما زیر بار نمیرفت که گربه دیگرش مریض شده و مرده است.
پس از آن پیامکی، تلگرامی و تلفنی من را تهدید میکرد که تو بچهام را کشتی و بلا سرت میآورم. من با این زن از مرداد سال گذشته درگیریهای مختلفی داشتم و برایم ایجاد مزاحمت میکرد تا اینکه شامگاه پنجم شهریور امسال مردی تماس گرفت و گفت مرا از اینستاگرام پیدا کرده و خواست که به خانهاش بروم، گربههایش را ببینم و برای سه هفته آنها را نگهداری کنم. قبول کردم و به خانهاش که حوالی نواب بود، رفتم. وقتی وارد خانه شدم دیدم دو مرد جوان و صاحب گربه فوتشده آنجا هستند، آنها با من درگیر شدند. خواستم فرار کنم که با دستور آن زن، دو مرد به شدت کتکم زدند. لباسهایم را درآوردند، فیلم غیراخلاقی از من گرفتند و بعد گوشی و پولها و مدارک و همینطور طلاهایم را به سرقت کردند.
آنها تهدید میکردند خانوادهام باید برای آزادی من ۱۰۰ میلیون تومان پول بدهند. بعد از آن زن گفت این بلا را به خاطر مرگ گربهام سرت آوردم، حتی شنیدم که میگفتند دو مرد میخواهند به من تجاوز کنند و بعد از کشتن جسدم را تکهتکه کنند و داخل خودروام بگذارند و رها کنند که خوشبختانه موفق نشدند. خوشبختانه همسایهها به سروصدای داخل خانه شک کردند، به همین خاطر آنها دست و پا و دهانم را بستند و روی صندلی خودرو خودم انداختند و بیرون بردند. بعد حوالی پل ولایت رهایم کردند.
پس از به دست آمدن این جزئیات، متهمان که فراری بودند تحت تعقیب قرار گرفتند و یکی از آنها به نام شهاب بازداشت شد و گفت: من جنوب کشور دانشجو بودم و با آن زن آنجا آشنا شدم. او مدتی در شهر ما زندگی میکرد. این ارتباط ادامه داشت تا اینکه دانشگاهم تمام شد و به تهران برگشتم. این زن دوباره با من ارتباط گرفت و پول داد تا خانه پیدا کنم. بعد از مدتی گفت یکی از گربههایش را یک دختر کشته و به آن یکی هم آسیب رسانده و لاغرش کرده و میخواهد انتقام بگیرد. او، من و یک مرد دیگر را که از آشنایانش بود به آن خانه برد و این بلاها را سر دختر آوردیم و بعد فرار کردیم. همه اموال سرقتی از دختر دست آن زن و همدستش جا ماند و پولی بابت این کار به من ندادند.
در ادامه تحقیقات، زن دستگیرشده در مورد ماجرای آدمربایی و شکنجه جزئیات جدیدی را بیان کرد و گفت: من سه ماه خارج از کشور بودم و در این سه ماه گربهها را پیش دختری گذاشتیم که از ما شکایت کرده است. حتی پول نگهداری را هم از قبل داده بودم. وقتی برگشتم، آن دختر گفت حال گربهام بد شد و مرد، اما فهمیدم او گربه من را فروخته بود و کسی که گربه را خریده، مار پیتون داشته که زندگی با یک مار پیتون باعث استرس، مریضی و مرگ گربهام شده است. آن دختر گربه دیگرم را هم مریض تحویلم داد. این اتفاقات که افتاد، به او گفتم لااقل پولم را پس بده، اما هیچ جوری زیر بار نمیرفت، برای همین از او کینه به دل گرفتم، چون عامل مرگ گربهام بود. وقتی ماجرا را برای دوستپسرم تعریف کردم او پیشنهاد شکنجه و تهیه فیلم را داد.
این در حالی است که دوستپسر این زن همچنان فراری است و تحقیقات برای دستگیری او ادامه دارد.