فرهیختگان در نقد به سریال هادی حجازیفر نوشت: وقتی پوستر سریال «داریوش» حجازیفر منتشر شد با یک نگاه به آن، شباهت غیرقابلانکاری با «پوست شیر» محمودی برای مخاطب جلبتوجه میکرد. حجازیفر در هر دو پوستر حضور دارد و نمای سهرخ از سمت راست صورتش گرفته شده. تفاوت حجازیفر پوستر پوست شیر با داریوش در حجم مو و ریشها و البته نمای مدیوم کلوزآپ در داریوش و کلوزآپ کامل در پوست شیر است!
داریوش بهطرز مشخص و حتی اغراقشدهای روی پوست شیر مانور میدهد؛ مانوری که عملاً نهتنها دوامی ندارد، بلکه بلای جان داریوش هم میشود. بااینحال کلیدواژههایی که در داریوش موضوعیت دارند، همانهاییاند که در پوست شیر دنبال میشدند، کلیدواژههایی، چون رفاقت، انتقام و البته ناموسپرستی.
خردهروایتها و گرههای فرعی در فیلمنامه اضافه میشوند تا هم قصه طولانیتر و نسبت میان شخصیتها آشکارتر شود. مثل ماجرای دعوای ناموسی بهرام و داریوش یا حتی ماجرای عاشقانه لیلا و وحید.
در داریوش برخلاف پوست شیر اولویت روی کاراکترها قرار میگیرد و داستان در خدمت ساختن شمایل مرد ترسو از داریوش و پدرخوانده ترسناک از بهرام با بازی محسن قصابیان گذاشته میشود، حتی برای آنکه موضوع ترسهای داریوش بیشتر آشکار شود سازندگان سریال برای آنکه مسئله ترس را واضحتر نمایش دهند، حتی روی خوابهای داریوش متمرکز میشوند. این تمرکز روی ساختن مرد ترسو و پدرخوانده ترسناک جواب میدهد و کاراکتری چشمگیر را متولد میکند که نقطه عطف این سریال ۱۳ قسمتی است.
با آنکه داریوش توانسته اتفاقاتی خوبی را مانند کاراکتر بهرام رقم بزند، اما قطعاً لکنت در روایت، اتفاقات خارج از منطق روایی اثر و حتی پرداختن بیدلیل مالکان داریوش به جنجالهای متعدد برای وایرال کردن هرچه بیشتر سریال باعث میشود نتوانیم داریوش را جزء آثار قابلقبول امسال قرار دهیم. البته با یک نگاه دقیقتر میتوانیم بگوییم داریوش حتی در نظر مالکانش هم تکلیف مشخصی دارد، اثری که بهجای آنکه خود چیزی برای عرضه داشته باشد با پوست پوست شیر وارد میدان میشود، نشان از آن دارد که چندان هم اطمینانی به موفقیتش نیست.
یادداشت:محمدحسین سلطانی