فرارو- اقدام اخیر اتحادیه اروپا در قبال ایران و همسویی سران این اتحادیه با شورای همکاری خلیج فارس در موضوع مالکیت جزایر سه گانه با واکنشهایی همراه شده است.
به گزارش فرارو، سران اتحادیه اروپا، در بیانیهای مشترک با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارسی ادعایی را علیه جزایر سه گانه ایرانی (تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی) مطرح کردند. در بیانیه مشترک نشست پایانی کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس و اتحادیه اروپا ادعا شده است: «ما از ایران میخواهیم به اشغال جزایرسه گانه امارات متحده عربی، تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی که نقض حاکمیت امارات متحده عربی و اصول منشور سازمان ملل متحد است، پایان دهد.»
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران در واکنش به این اتفاق، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «دوران سیاست خبیثانه «تفرقه بینداز و حکومت کن» اروپاییها در منطقه ما مدتهای مدیدی است که به سر رسیده است.». با این وجود این نخستین بار نیست که بحث مالکیت جزایر سه گانه ایران، افزون بر اعراب منطقه، با شیطنتهای دیگر کشورها همراه میشود، پیشتر، چین و روسیه نیز از این بیانیه حمایت کرده بودند. با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که؛ ایران چگونه میتواند از این سه کنج دیپلماتیک خارج شود؟ محمدعلی سبحانی، سفیر پیشین ایران در قطر، لبنان و اردن و تحلیلگر سیاسی به پرسشهای فرارو پاسخ داده است:
محمدعلی سبحانی به فرارو گفت: «بحث جزایر سه گانه را میتوانیم یک ماجرای عبرت انگیز در تاریخ ایران بدانیم. قبل از هر چیز موضوع این است که درباره حق ایران بر جزایر سه گانه که هیچ شبهه و شکی وجود ندارد و حتی آنهایی که ایران را محق نمیدانند به خوبی میدانند که ایران تحت هیچ شرایطی حاضر نیست درباره این مسئله، وارد مذاکره شود و هرچه که در این مورد گفته میشود توسط ایران بی ارزش ارزیابی میشود. اما این مسئله، یک، عبرت نیز دارد؛ پیش از این نیز امارات و برخی کشورهای عربی به علت سابقهای که از زمان عبدالناصر وجود دارد (اتحاد اعراب علیه اسرائیل و رژیم شاه)، این خطر وجود داشت، اما کشورهای بزرگ دنیا، مطلقا به این مسئله ورود پیدا نمیکردند و از کنار مسئله عبور میکردند؛ بنابراین باید ابتدا پاسخ این سوال را پیدا کنیم که چه تغییری حاصل شده که امروز، چین این صحبت را میکند و اتحادیه اروپا نیز مشترک با کشورهای عرب بیاینه را امضا میکند. درواقع باید ابتدا به این پرسش پاسخ دهیم، وگرنه در مورد حق ایران که اصلا شبههای وجود ندارد و ایران به شکل یکپارچه جزایر سه گانه را حق خود میداند.»
وی افزود: «چرا چینیها که اتفاقا رابطه گستردهای با ما دارند و حتی با واسطه چینیها رابطه ایران و عربستان بهبود پیدا کرده بود، تصمیم گرفتند که علیه حق ما بیانیه امضا کند. در همان دوران تجدید روابط با عربستان بود که در یادداشتی اشاره کردم رئیس جمهور وقت (آقای رئیسی)، روابطش را با عربستان از طریق چین بهبود بخشید و چین هم پشت چک و قراردادی را که ایران کشیده بود امضا کرد. در حقیقت به عربستان اطمینان خاطر داد. اما چرا این اتفاق رخ داد؟ چون ما به علت تحریمهای مکرری که علیه کشورمان رخ داد به چین، وابستگی و احتیاج پیدا کردیم. اما این که چین پشت چک ما را امضا کند، دقیقا همان نقطهای است که ما را با مشکل مواجه میکند. روزی که چین بیاینهای علیه ما امضا کرد مشخص شد پشت پردهها چه بوده است. اما ما که بیشترین صادرات نفتی خود را به چین انجام میدهیم چه اقدامی میتوانستیم انجام دهیم؟»
دیپلمات پیشین ایران در قطر در ادامه گفت: «اما تکرار این اقدام توسط اروپا، بسیار متفاوت است. ایران از اشتباهات بزرگی که در چند سال گذشته در عرصه دیپلماسی انجام داد، «امروز» آسیب میخورد. در جریان مناقشه اوکراین و روسیه، به هر شکلی که ایران وارد عرصه درگیری شده، خواه کلاه روسی بر سرمان رفته و خواه با اتهام حمایت از روسیه در جنگ علیه اوکراین رو به رو شده، به هر حال این اتهام ها، منجر به از دست دادن یا تضعیف روابط ایران و اروپا شده است. حسابی که اروپاییها قبلا روی ما باز میکردند، کاملا تغییر کرده و از بین رفته است. اوکراین تا حد زیادی با امنیت اروپا گره خورده و از برنامههای استراتژِک غرب نیز محسوب میشود. در نتیجه مسائل اوکراین، مسائل بسیار حساسی بود که متاسفانه به ضرر ایران تمام شد. ایران میتوانست روشهای مختلفی را اتخاذ کند؛ میتوانست سکوت کند، میتوانست میانجیگرانه وارد عمل شود و اتفاقا با این روش برای خود اعتبار کسب کند. اما متاسفانه سیاست اشتباه دولت سیزدهم شرایط را به شکلی رقم زده است که اکنون دولت چهاردهم و آقای پزشکیان در راس آن، تاوان اقدامات دولت قبلی را پس میدهد. درواقع ترکیب همه آن سوء تدبیرها و سوء سیاستها و البته گلایه مندیهای اروپایی ها، امروز تبدیل شده است به نادیده گرفتن حقوق مسلم ایران.»
وی افزود: «نادیده گرفتن ایران، ممکن است است فعلا اثری ایجاد نکند یا تغییر ملموسی را خلق نکند، اما در نهایت ما در این ماجرا لطمه بزرگی میخوریم و افکار عمومی نیز از دولت ناراضی میشوند؛ بنابراین ریشه همه این اتفاقات بر میگردد به همان ماجرای جنگ اوکراین و عدم موفقیت ما در اعتمادسازی منطقهای به ویژه با اعراب. اما این شرایط را چگونه باید اصلاح کنیم؟ هنوز هم دیر نیست، ما باید با تمام توان و قوا در مسئله اوکراین شفاف سازی کنیم و مشخص کنیم در این مناقشه بی طرفیم و ترجیحمان برقرای صلح بین طرفین است.»