فرارو-تجدید نظر در دکترین هستهای ایران، یا تغییر رویکرد هستهای ایران، موضوعی است که از مدتها پیش توسط برخی نحلههای فکری مورد توجه قرار داشت، اما این روزها و با گرم شدن مناقشههای منطقهای و پس از حمله موشکی ایران به مواضعی در اسرائیل، بار دیگر این بحث داغ شده است که میتوان با تغییر دکترین هسته ای، قدرت بازدارندگی را افزایش داد. این نظریه که مورد حمایت برخی نمایندگان مجلس هم قرار گرفته، موافقان و مخالفانی دارد.
به گزارش فرارو، اخیرا، حسنعلی اخلاقی امیری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از امضای نامهای توسط ۳۹ نفر از نمایندگان مجلس به شورای عالی امنیت ملی و درخواست آنها درباره تجدید نظر در دکترین هستهای جمهوری اسلامی ایران خبر داده است. محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهورنیز در این باره اظهارنظر کرده و گفته است: «برداشت من این است که مقام معظم رهبری از زمانی که فتوای خود را صادر کردند و حتی پیش از آن، علاوه بر نگاه فقهی، از نظر راهبردی هم همین دیدگاه را داشتهاند. نظر فقهیشان را هم که اعلام کردهاند ولی در جامعه این دو نگرش وجود داشته کما اینکه در سطح جهانی هم همین دو دیدگاه متفاوت در زمینه اینکه آیا سلاح هستهای اصولا باعث ایجاد امنیت میشود یا اینکه موجب ایجاد یک ناامنی گسترده میشود، وجود دارد. گروه دوم معتقدند که شاید این ناامنی و بالانس وحشت باعث شده است که تصور امنیت یا توهم امنیت وجود داشته باشد.»
کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی نیز حدود یک ماه بعد از انجام عملیات وعده صادق ۱ گفت: «اگر موجودیت ایران تهدید شود، ناچاریم دکترین هستهای خود را تغییر دهیم.» با این وجود مسئله تغییر سیاست هستهای ایران، موضوعی در سطح کلان محسوب میشود و طبیعتا باید منتظر واکنش شورای عالی امنیت ملی بود. با توجه به شرایط فعلی پرسشهایی درباره تغییر دکترین هسته ایران، احتمال وقوع این تغییر و اهداف و پیامدهای آن مطرح است. فرارو برای یافتن پاسخ این پرسشها با عزت الله یوسفیان ملا، نماینده ادوار مجلس، مدیر کل پیشین دبیر خانه قوه قضاییه و علی اصغر زرگر، تحلیلگر سیاسی و استاد علوم سیاسی گفتگو کرده است:
عزت الله یوسفیان ملا به فرارو گفت: «قبل از ورود به بحث تغییر دکترین هستهای باید حتما این نکته را گوشه ذهن داشته باشیم که سیاستهای کلی نظام توسط رهبری تعیین میشود، نه نمایندگان مجلس. همچنین هیچ امری، مربوط به مسئله هستهای به مجلس ارجاع نمیشود. یعنی یا در وزارت امور خارجه (مثل زمان آقای ظریف) انجام میشد یا در شورای عالی امنیت ملی مورد بررسی قرار میگرفت و سپس صورت جلسه میشد و خدمت مقام معظم رهبری ارسال میشد تا ایشان تصمیم نهایی را بگیرند. اگر برجام به مجلس آمده است، چون برجام یک قرارداد بود؛ بنابراین در شرایط فعلی، با وجوب ما در NPT و تعهدات و شرایطی که داریم باید وضعیت را به سمتی ببریم که معاندان و دشمنان، نتوانند از وضعیت کشور سوء استفاده کنند. هم اکنون ایران دست بالا را دارد چرا که صدها موشک را روانه اسرائیل کرده است؛ بنابراین زمان مناسبی برای ایجاد تهدید جدید نیست.»
وی افزود: «مقام معظم رهبری نه تنها در حوزه سیاستهای هستهای تصمیم گیرنده هستند، بلکه در این زمینه فتوا داده و گفته اند نگه داری سلاح هستهای حرام است، چون استفاده از آن حرام است. به هر حال فتوای مقام معظم رهبری یک فتوای اعتقادی است و نماینده مجلس در جایگاهی نیست که بتواند بگوید رهبری فتوای خود را تغییر دهند. مطمئنا، رهبری فتوای خود را تغییر نمیدهند. خروج ما از NPT با تبعاتی سنگین برای ما همراه خواهد بود. مسئله تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ما، هم اکنون فشارهای زیادی را به ما تحمیل میکند. موضوع تحریم هواپیمایی ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. فشار این شرایط بر دوش مردم عادی خواهد بود. مردمی که هواپیمای اختصاصی ندارند و مجبورند ضررهای تحریمها را متحمل شوند.»
این نماینده ادوار مجلس در ادامه گفت: «هم اکنون از یک طرف وزیر محترم امور خارجه با حفظ اقتدار جمهوری اسلامی و نه التماس، به کشورهای عربی میرود و در سفر است تا از اتفاقات خطرناک سیاسی پیشگیری کند و به طور غیرمستقیم با غرب نیز مذاکره کرده و هشدارهایی بدهد تا از وقوع تنشهای شدید پیشگیری کند، از طرف دیگر، عدهای به دنبال تندروی و تولید بمب اتمی هستند. درواقع از یک سو آقای عراقچی با زبان دیپلماسی مسیر هوایی را به روی اسرائیل می بندد و کشورهای عرب را وادار میکند با حمله از طریق آسمانشان مخالفت کنند و از طرف دیگر، برخی داخل کشور این اقدامات را با تلاش برای رسیدن به بمب اتم بی ارزش میدانند. این نوع رفتار دوگانه در دو قوه مجریه و مقننه، سیاستهای کلی نظام را نیز تهدید میکند. مجلس هم اکنون و در این شرایط حساس باید تمام قد از قوه مجریه حمایت کند. مجلس باید ثابت کند آقای عراقچی تنها نیست.»
وی افزود: «دولتهای منطقه، اغلب حامی آتش بس در منطقه هستند، همانطور که ما نیز بر این موضوع تاکید داریم، حالا با فریاد زدن و شعار تغییر سیاستهای هستهای دادن، تمام سیاستهای یکپارچهای را که در جهت آرامش پیش میرود، تخریب و در جهت سیاستهای کشتار حرکت کرده ایم. سیاست کلی و یکپارچه نظام اجازه نمیدهد این دوگانگیها وجود داشته باشد. مسائل حساسی مثل بمب هستهای باید بی سر و صدا و در بخشهای هستهای نظام مورد بررسی قرار گیرند. آیا اسرائیل از این که بداند ما قصد داریم بمب تولید کنیم متضرر میشود؟ اتفاقا حقیقت این است که اسرائیل از تمایل ایران به ساخت سلاح هسته ای خرسند خواهد شد و در پروپاگاندای خبری و رسانهای به سرعت غرب و اروپا را تحریک میکند که ببینید حدس من درست بود و ایران میخواهد به ما حمله هستهای کند؟ اکنون ما نیاز به سیاستهای یکپارچه داریم نه سیاستهای چندپاره. مقام معظم رهبری بارها بر هماهنگی سران سه قوه تاکید کرده اند و اکنون بیش از هر زمان دیگری باید به فرامین رهبری توجه کرد.»
علی اصغر زرگر به فرارو گفت: «برخی از همسایگان ایران و کشورهای منطقه، شامل ترکیه و پاکستان و حتی خود اسرائیل دارای سلاحهای هستهای هستند. ایران به عنوان کشوری که دارای موقعیت بسیار حساس استراتژیک است و یک هویت ملی مستقل هم دارد و برای دفاع به هیچ یک از کشورهای منطقه وابستگی ندارد، به لحاظ منطقی به بازدارندگی کامل برای دفاع نیاز دارد. همچنین با توجه این که ایران ۲ بار (در جنگهای جهانی اول و دوم) مورد اشغال نظامی درآمده است، برخی معتقدند که استفاده از سلاحهای هستهای بازدارنده میتواند برای ایران مفید باشد. اما با همه اینها به اعتقاد من به چند دلیل دارا بودن سلاح هستهای برای ایران، به صلاح نیست. درواقع رفتن به سمت دکترین دفاعی که سلاحهای هستهای را هم شامل شود، در این موقعیت خاص و حساس فعلی، مثبت ارزیابی نمیشود. دلیل اول این که در حال حاضر ما از یک وضعیت ملتهب در حوزه سیاست داخلی و اقتصاد، برخورداریم و همین وضعیت میتواند بهانههایی را در دست غربیها بدهد که به بهانه تولید سلاح هستهای توسط ایران، فشارهای نظامی، تحریمی و اقتصادی را بر ایران، افزایش دهند. آنها بارها اعلام کرده اند که به هر قیمتی از دستیابی ایران به سلاحهای هستهای پیشگیری میکنند.»
وی افزود: «ضمن این که اسرائیل به عنوان فرزند نامشروع ایالات متحده در منطقه نیز با ایران درگیریهایی دارد. نکته دیگر این که کشورهای عرب منطقه و حتی روسیه موافق نیستند که ایران از حدی بالاتر، به غنی سازی بپردازد یا به سلاحهای هستهای دست پیدا کند. درواقع آنها این موضوع را تهدیدی برای خود ارزیابی میکنند. دلیل دیگر این که باید در نظر داشته باشیم که صرف داشتن سلاح هستهای نمیتوانیم بازدارندگی ایجاد کنیم. درواقع مسئله استفاده از سلاح هستهای با داشتن سلاح هستهای در حوزه سیاست بین الملل تعابیری جداگانه دارد و نمیتوانیم مطمئن باشیم اگر به این سلاح دست پیدا کنیم لزوما قدرتهای جهانی را مجبور به تبعیت از خود کرده ایم. این نوع سلاح، سلاحی متعارف هم نیست که بگوییم برای متوجه کردن جدیت خود، امتحانی از آن استفاده میکنیم. مسئله سلاح هستهای به طور کلی با سلاحهایی مثل موشکهای بالستیک متفاوت است.»
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «به اعتقاد من، اگر قصد بازدارندگی داریم باید سیاست مستقل ملی را تقویت کنیم. اگر روی تقویت دیپلماسی کشورمان متمرکز شویم، دیگر نیازی نداریم برای مقابله با اسرائیل از برخوردهای فیزیکی استفاده کنیم یا به ابزارهای بازدارنده متوسل شویم. اجماع با کشورهای اسلامی منطقه نیز میتواند یک گزینه دیپلماسی مثبت باشد ضمن این که فراموش نکنیم به محض توسعه سلاح هستهای توسط ایران، برخی کشورهای دیگر منطقه از جمله عربستان هم به انجام این کار تمایل پیدا خواهد کرد؛ بنابراین در حال حاضر معتقدم به جای تغییر دکترین هستهای باید سیاست خارجی خود را تقویت کنیم. سفرهای آقای عراقچی در منطقه دقیقا برای تحقق همین هدف است»