انتخاب طی یادداشتی نوشت: روز گذشته سخنرانی امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس و از همفکران جبهه پایداری، در اتحادیه بین المجالس در ژنو سوئیس به دلیل نبود مترجم ناگهان قطع شد. بر اساس ویدیویی که از این اتفاق منتشر شده، ثابتی هم در این لحظه واکنش موثری نشان نداد و از آنجا که به زبان انگلیسی هم تسلط نداشت که بخواهد سخنرانی خود را به این زبان انجام دهد، عملا فرصت سخنرانی او از میان رفت.
فارغ از درست یا غلط بودن این تصمیم از سوی برگزارکنندگان اجلاس مذکور، به این بهانه میتوان نگاهی انداخت به جایگاهِ «زبان دانستن» در میان تندروهای سیاسی کشور.
زمانی که محمدجواد ظریف در سال ۱۳۹۲ مسئول مذاکرات هستهای شد، یکی از اولین اقداماتش حذف مترجم و بی واسطه کردن مذاکرات با نمایندگان ۵+۱ بود. تا قبل از او، سعید جلیلی که سال هاست کاندیدای اصلح طیف جبهه پایداری و سایر تندروها به شمار میرود، ۶ سال مسئول مذاکرات هستهای بود و فارغ از دیدگاه هایش، مذاکرات را به زبان فارسی و با مترجم انجام میداد.
البته که انجام مذاکرات با زبان فارسی نکته منفیای به شمار نمیرود، اما تردیدی نیست که حذف مترجم و مذاکره مستقیم، سرعت کار برای رسیدن به توافق را چند برابر کرد؛ آن هم در گفتگوهای سنگینی مانند گفت و گوی ایران و ۵+۱ که نتیجه اش، یک برجامِ ۱۰۹ صفحهای به همراه ۵ ضمیمه بود.
اگر مذاکره نکردن سعید جلیلی به زبان انگلیسی را به دلیل حقوقی بودن اصطلاخات آن، قابل توجیه بدانیم، عدم صحبت او به زبان انگلیسی در گفتگوهای عادی و دوجانبه در حاشیه مذاکرات را دیگر نمیتوان به همان شکل توجیه کرد.
در همین راستا، در ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ویدئوی اشتباهات انگلیسی مجتبی رضاخواه، نماینده وقت مجلس هنگام خواندن از روی متن، در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. این در حالی است که این نماینده مجلس اعلام کرده بود فوق دکترا دارد و در آمریکا تحصیل کرده است.
اما عجیبترین مثالی که عدم تسلط دولتمردان اصولگرا به زبان انگلیسی باعث یک آبروریزی بین المللی برای ایران شد را باید متعلق به محمد علی آبادی بدانیم. او که در دولت دهم مدتی سرپرست وزارت نفت شد، در ۱۸ خرداد سال ۹۰ و در نشست اوپک به عنوان نماینده ایران سخنرانی خود را به زبان انگلیسی انجام داد. این سخنرانی به قدری عجیب بود که حتی شایعه شد که متن سخنرانی انگلیسی را به خط فارسی برای او نوشته بودند و او از روی حرف فارسی کلمات انگلیسی را - که طبعا معنای آنها را هم نمیدانست - بر زبان میراند. هرچند خود علی آبادی چندی بعد نوشته شدن متن سخنرانی خود به خط فارسی را تکذیب کرد و در ادعایی عجیب، هل من مبارز طلبید و گفت که «کسانی که مدعی این حرف هستند خوب است بیایند و با هم انگلیسی صحبت کنیم. در این صورت حتما آن افراد خجالت خواهند کشید»، اما واقعیت آن است که همان سخنرانی برای تعیین میزان تسلط او به زبان انگلیسی کفایت میکرد.
با وجود این، تندروهایی که انگلیسی نمیدانستند تلاش کردند این موضوع را به سند افتخار خود تبدیل کنند؛ آنها برای این کار، مخالفان سیاسی خود را به دلیل تسلطشان بر زبان انگلیسی غرب زده میزدند و انگهای مختلفی به آنها میچسباندند.
این موضوع تا جایی پیش رفت که بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال ۱۳۹۲، بسیاری از تندروها به تحصیل غالب اعضای کابینه در دانشگاههای غربی طعنه میزدند و به کنایه، زبان کابینه را «انگلیسی» عنوان میکردند.
با این حال، آنها که بارها مدعی مدیریت جهان شده و با حمله به مخالفان سیاسیشان، خود را مسلط به امور بین الملل و متبحر در مبارزه با دشمنان در عرصه دیپلماسی جلوه میدهند، در بزنگاه ها، حتما خودشان متوجه این ضعف بزرگ شده اند؛ چه مانند علی آبادی که متن سخنرانی اش آن فاجعه را آفرید و چه حالا درمورد ثابتی که به دلیل عدم تسلطش به انگلیسی، نتوانست از فرصت صسخنرانی در یک اجلاس بین المللی استفاده کند.
نویسنده: بردیا دانش