فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
جمال صورت و معنی ز امن صحت توست
که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد
در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
رهش به سرو سهی قامت بلند مباد
در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو به جز جان او سپند مباد
شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی
که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد
شرح لغت: یغمایی: تاراج و یغما
۱- حضرت حافظ در بیت چهارم و پنجم میفرماید:
* چون پاییز در این گلستان به تاراج روی آورد، راه او به سوی سرو افراشته بالای تو بسته باد.
در آن پهنه که زیبایی تو به نمایش و جلوه گری پردازد، آن را که از بد سرشتی چشم زیبا پسند ندارد و خوب به دیده اش بد و بد هم خوب مینماید. فرصت عیب جویی و سرزنش مباد.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
۲- درباره این نیت خیلی فکر میکنی و به یاد او هستی و ارزو داری که همیشه سالم و تندرست باشد. به شما اطمینان میدهم که حالش حتماً بهبود مییابد و اوضاعش بسیار خوب خواهد شد. درکارهایت موفق خواهی شد، پس جای هیچ گونه نگرانی نمیباشد و تردید شما کاملاً بیهوده است. حتماً بر اعصاب خود مسلط شوید.
مدتی است احساس بیماری میکنی و این تو را نگران ساخته. نگرانی تو بیهوده است. علاج بیماری تو در دستهای توانای خودت نهفته است و نیازی به طبیب و مصرف دارو ندارد. به تفریحات سالم و شاد روی بیاور و از طعنه و حرفهای بیهوده دیگران ناراحت نشو، زیرا همان طور که میدانی زندگی کسان دیگری که تو را دوست دارند وابسته به سلامت توست. پس به فکر خودت باش.