یک فعال حقوق بازنشستگان گفت: سازمان تامین اجتماعی مدیرعاملی میخواهد که در سطوح مختلف از بدنه خود سازمان تامین اجتماعی باشد.
به گزارش ایلنا، با تغییر و تحول در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بهنظر میرسد بسیاری از معاونین و سازمانها و نهادهای تابعه این وزارتخانه پس از تغییر وزیر در دولت جدید دچار تغییر و تحول شوند. این تغییرات البته معمولا چند ماه پس از تعیین وزیر جدید رخ میدهد، اما بهنظر میرسد بازنشستگان، کارگران و ذینفعان نسبت به تغییرات زودهنگام در برخی معاونتها و سازمانها (مثل معاونت روابط کار و سازمان تامین اجتماعی) نظر ویژهای دارند.
اخیراً نیز کمیته صنفی انجمن اسلامی جامعه پزشکی سازمان تامین اجتماعی در نامهای به احمد میدری (وزیر کار) از وی خواسته تا انتخاب گزینه مناسب برای پست مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی را در اسرع وقت انجام دهد.
این موضوع البته درمورد فعالان کارگری و بازنشستگی کشور نیز صدق میکند و جامعه کارگری و بازنشستگان کارگر کشور نیز به دلایل مختلف، تمایل به تعیین تکلیف این سازمان پس از تغییر وزیر دارند. صرفنظر از زمزمهها و شایعات مطرح و گمانهزنیها از تغییر که سروصدای آن کمابیش از درون خود سازمان نیز به گوش میرسد، بازنشستگان و کارگران شاخصهای متفاوتی نسبت به جایگاه مدیرعاملی این سازمان دارند که آن را مطرح میکنند.
عبدالله مختاری (فعال حقوق بازنشستگان و عضو سابق کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار تهران) درباره شرایط سازمان و وظایف مدیرعامل آینده، به شاخصهای یک مدیرعامل قوی اشاره و اظهار کرد: سازمان تامین اجتماعی مدیرعاملی میخواهد که در سطوح مختلف از بدنه خود سازمان تامین اجتماعی باشد. یعنی اگر وزیر کار میخواهد در حوزه رفاهی و تامین اجتماعی کارنامه خوبی از خود به جای بگذارد، اگر فردی را از درون خانواده تامین اجتماعی بگمارد، بر اغلب مشکلات پیشاپیش آگاه خواهد بود.
وی افزود: فردی که از درون خانواده تامین اجتماعی انتخاب شود، نیروهای فرعی و جانبی خوبی را میشناسد. افراد درون آن خانواده معمولاً یک عرق و وابستگی به تامین اجتماعی دارند و این باعث میشود آینده نگر و دلسوزتر باشند. فردی که از درون خانواده تامین اجتماعی انتخاب شود، صد در صد انتظارات دوستان و همکارانش از مدیریتش، وی را از برخی اشکالات دور خواهد کرد.
مختاری ادامه داد: جامعه هدف بیمه شده نیز وقتی ببینند که مدیرعامل از بدنه سازمان و خود ذی نفع است، اطمینان خاطر بدست میآورند که مدیر سازمان خود درد آشناست. ما امروزه سالهای سال است که در حوزههای مختلف از عمران تا درمان مافیایی در درون سازمان تامین اجتماعی داریم. واقعیت این است که پروژههای عمرانی مراکز ملکی سالهاست که با هزینه بسیار بیشتری از پیمانکاران، توسط سازمان و شرکت ساخت و عمران تامین اجتماعی انجام میشود و در پایان ساختمان خوبی تحویل نمیشود. پروژه ساخت بیمارستان هدایت و فیاض بخش نمونهای کوچک از این موضوع هستند.
این فعال حقوق بازنشستگان گفت: تعریف دوباره ۹/۲۷ام سهم حق بیمه و تعریف دوباره قانون الزام نیز باید از شرح وظایف مدیر جدید باشد. وضعیت درمان سازمان تامین اجتماعی این روزها لایق تاسف خوردن است. امید کسی که ۳۰ سال کار میکند، حداقل ایجاد لایه حمایتی درمانی برای خود و خانوادهاش است. این موضوع درمورد بیمه تکمیلی بسیار بدتر است. ضمن اینکه نظام ارجاع نیز دیگر در تامین اجتماعی کار نمیکند. وقتی یک بازنشسته هزینه درمان مشمول تامین اجتماعی بیش از ۱۰۰ میلیون تومان دارد، با چه پولی اول مبلغ را از جیب بدهد و بعد از چندماه از بیمه تکمیلی آن را دریافت کند؟
عضو سابق شوراهای اسلامی کار تهران گفت: واقعیت این است که در حوزه اقتصادی و شرکتهای پشتیبانی مالی صندوق که شستا نام دارد نیز وضعیت همین است. در سازمان تامین اجتماعی مدیرعاملی نداریم که او بر شرکتها مسلط باشد. بلکه مدیرعامل شستا و نفرات شرکتها از بیرون بر او تحمیل میشود. البته همه درباره پاسخگو کردن شستا در زمان مدیریت خود سخنرانی میکنند، اما در پایان کار پس از تحویل دادن پست از بیاختیاری خود نسبت به شستا سخن میگویند.
فتح الله بیات (رئیس اتحادیه کارگران پیمانی و قراردادی و دبیر اجرایی خانه کارگر شرق تهران) نیز در این رابطه توضیح داد: مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی قبل از هرچیز باید بپذیرد که این سازمان متعلق به بیمهشدهها اعم از کارگر، کارمند و کارفرماست. این اعتقاد میتواند بسیاری از مشکلات موجود در صندوق تامین اجتماعی را حل کند.
وی افزود: درست است که وزیر خود انتخاب میشود و خودش عضو هیات دولت است، ولی باید درجهای از استقلال را داشته باشد و بتواند مدیرعاملی از دل خود مناسبات سه جانبه درون سازمان معرفی کند که بخشی از خانواده تامین اجتماعی باشد. درست است که اگر مدیرعاملی در تامین اجتماعی نسبت به دولت و سازمان برنامه و بودجه موضع محکمی گرفته و برای گرفتن حق این سازمان از دولت که بیش از ۷۰۰ هزار میلیارد تا ۹۰۰ هزار میلیارد تومان است، اقدام کند، دچار مشکل میشود، اما باید بدانند که خود بدنه بازنشستگان و کارگران پشتیبان چنان وزیر کار و چنین مدیرعامل تامین اجتماعی خواهند بود و موفقیت آنها با این پشتوانه اجتماعی میسر است.
بیات ادامه داد: یکی از اصلیترین مطالبات بیمه شدهها از سازمان تامین اجتماعی، پرداخت بدهی دولت به این سازمان است. مدیرعامل تامین اجتماعی باید زبان برّا و گزندهای در دریافت مطالبات چندصد هزار میلیارد تومانی سازمان از دولت داشته باشد. مدیرعامل جدید سازمان تامین اجتماعی باید مطالبات شاغلین و بازنشستگان را در حوزه متناسبسازی هم دنبال کند. ما در دورههایی مدیرعاملانی داشتیم که گاه خود بیش از دولت در برابر متناسبسازی مقاومت میکردند.
دبیر اجرایی خانه کارگر شرق تهران اضافه کرد: در سالهای گذشته ندادن مبالغ متناسبسازی باعث شد بازنشستگان در فصول گرم و سرد سال در خیابان با فشار زیاد برای مطالبات خود فریاد بزنند. چنین چیزی نه زیبنده کشور است و نه در شان بازنشستگان کشور! لذا لازم است مدیرعاملی در سازمان تامین اجتماعی بر سر کار بیاید که این چنین صدای بازنشستگان را علیه خود بلند نکند.
وی در حوزه درمانی اشاره کرد: باید نظارت و بازرسی بیشتری در حوزه درمانی و دارویی داشته باشیم تا قانون الزام واقعا رعایت شود. در دورههای گذشته چندان ارادهای برای این نظارتها به ویژه در مراکز ملکی وجود نداشت. در حوزه دارویی نیز تلاشی برای حفظ بسیاری از اقلام برای ماندن در لیست مصوب شورای عالی بیمه نیز نشد. باید از افرادی در این حوزه درمان سازمان تامین اجتماعی استفاده شود که متخصص و دلسوز باشند. درمان ویترین یک سازمان بیمهگر است و باید به یاد داشت که تهیه دارو برای بیماران خاص بسیار دشوار شده است. ما در حوزه درمان امروز به جایی رسیدیم که در تامین نیروی انسانی مراکز درمانی مشکل داریم و وزارت بهداشت نیز به ما پزشک و نیرو نمیدهد؛ لذا مدیرعاملی باید بیاید که با زبان محکم از حقوق بیمه شده در دولت دفاع کند!
رئیس اتحادیه کارگران پیمانی و قراردادی در پایان خاطرنشان کرد: در حوزه سرمایه گذاری سازمان، ما میدانیم که مدیرعامل فعلی و پیشین شستا به نوعی به مدیرعامل تحمیل شده است. مدیرعامل در این حوزه نیز باید بدون تعارف وارد شده و عمل کند. در این راه البته باید بدانند که پشتیبانی بازنشستگان و ذی نفعان و بیمه شدگان را نیز دارند. ما نباید در شرایطی قرار داشته باشیم که باوجود این همه شرکت بزرگ، چیزی از شستا به سازمان تامین اجتماعی نرسد. این همه شرکت بزرگ شستا اگر اندکی درست مدیریت شوند، میتوانند آتیه صندوق تامین اجتماعی را تا دهها سال آینده نیز بیمه کرده و پشتیبان سازمان باشند. برای این امر نیز نیازمند مدیرعاملی با صراحت بیان و شجاع در دولت هستیم.