فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
به هر درش که بخوانند بیخبر نرود
طمع در آن لب شیرین نکردنم اولی.
ولی چگونه مگس از پی شکر نرود
سواد دیده غمدیدهام به اشک مشوی
که نقش خال توام هرگز از نظر نرود
ز من چو باد صبا بوی خود دریغ مدار
چرا که بی سر زلف توام به سر نرود
دلا مباش چنین هرزه گرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود
مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که آبروی شریعت بدین قدر نرود
من گدا هوس سروقامتی دارم
که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت به در نرود
سیاه نامهتر از خود کسی نمیبینم
چگونه، چون قلمم دود دل به سر نرود
به تاج هدهدم از ره مبر که باز سفید
چو باشه در پی هر صید مختصر نرود
بیار باده و اول به دست حافظ ده
به شرط آن که ز مجلس سخن به در نرود
شرح لغت: معنی لغتی برای این غزل وجود ندارد.
۱- حضرت حافظ در بیتهای چهارم و نهم میفرماید:
*ای دل اینگونه یاوه گوی نباش که به هر جای بروی یا با آدم هرزه و بی مصرف بگردی، کاری از پیش نمیبری.
تو که از بزرگواریهای اخلاق معنوی جهانی دیگر در این جهان هستی، نباید روش به سر بردن پیمان و محبت را فراموش کنی.
* به کلاه جهان داری که مانند هدهد کوچک است، مرا از راه به در مکن که من باز سپیدم نه پرنده کوچک. پس به دنبال هر چیز بی ارزشی نیستم.
۲- این نیت دارای رنج و درد است، اما ثمرهای شیرین دارد. به شرط آنکه فعالیت، سرعت عمل، دقت و مشاوره با انسان عالمی را از دست ندهی.
در زندگی خود دائما از این شاخه به آن شاخه میپری و بی آنکه منطقی فکر کنی پیوسته تصمیمات خود را عوض میکنی. به همین علت کارت پیش نمیرود. از خود ناامید مباش و برای آینده خود یک تصمیم جدی و منطقی بگیر و با امید به خدا آن را عملی کن. حتما موفق خواهی شد.